مجله الکترونیکی هوای تازه e magazine- htnews.ir

نشریه الکترونیک ، فرهنگ ، جامعه ، توریسم ، فناوری و اقتصاد اطلاعات

مجله الکترونیکی هوای تازه e magazine- htnews.ir

نشریه الکترونیک ، فرهنگ ، جامعه ، توریسم ، فناوری و اقتصاد اطلاعات

اِسکلروزِ چندگانه یا اِم‌ اِس

 اِم اِس یک بیماریِ خود ایمنی است که در آن بدن به سلول‌های خود آسیب وارد می‌کند. به گونه‌ای که سیستمِ دفاعی به سیستمِ مرکزیِ اعصاب "CNS"، حمله کرده و نواحی از مغز و نخاع دمیلینه می‌شود. این حالت ممکن است علائمِ فیزیکی، روحی و روانیِ فراوانی را سبب شود و اغلب، پیشرفتِ آن در ناتوانی‌هایِ فیزیکی و ادراکی است. این بیماری اغلب در سنینِ بینِ ۲۰ تا ۴۵ سالگی بروز می‌کند و در بینِ زنان شایع‌تر است، و میزانِ شیوعِ آن بینِ ۲ و ۱۵۰ در هر ۱۰۰٫۰۰۰ بستگی به کشور و جمعیتِ خاصِ آن دارد. «اِم‌ اِس» برایِ اولین بار در سالِ ۱۸۶۸ توسطِ جین مارتین چارکات متخصصِ اعصابِ فرانسوی معرفی شد. این بیماری علاجی ندارد، اما ثابت شده است چندین معالجه مفید واقع می‌گردد. یکی از نام‌هایِ دیگری که کلمه ی مختصرِ اِم‌ اِس با آن شناخته می‌شود "Disseminated sclerosis" است.

   بیماری M.S یا Multiple Sclerosis ، که عمدتا در بالغین جوان بروز می کند. یکی  از شایع ترین بیماری های مغز و اعصاب  است که باعث سفت شدن و خشک شدن مکان های مختلف  در بدن بیمار می شود و در ایران حدود 50000 نفر به آن مبتلا هستند......

ادامه مطلب


حسابدار ی حرفه ای و تحلیلگرا

 

برای حسابدار تحلیلگرا بودن

Accountant for Researching

حسابداری زبان تجارت است و یک سیستم  مورد نیاز برای مدیران موفق است .

گرچه معمولاً حرفه حسابداری را عمل حسابداری می‌دانند اما در واقع حسابداری حرفه ی سیستمی است که مجموعه‌ ایی از پژوهش، سیاست‌گذاری و عمل حسابداری می باشد . براساس این طرز تفکر، هر شکاف مالی و امورمالی  صرفاً می‌تواند از طریق پژوهش و سیاست‌گذاری مرتبط با عمل پر شود.

حسابداری یک سیستم است که در آن فرآیند جمع آوری ، طبقه بندی ، ثبت و خلاصه کردن اطلاعات و تهیه گزارش های مالی و ‏صورت های حسابداری در شکل ها و مدل های خاص انجام می گیرد ، تا افرادی ذی نفع درون سازمانی مثل مدیران سازمان و ‏یا برون سازمانی مثل بانک ها ، مجمع عمومی سازمان ها مورد نظر و یا مقالات مالیاتی بتوانند از این اطلاعات استفاده کنند .

حسابداری به منظور جلوگیری به نیازهای انسان به وجود آمده است . به همین دلیل با گذشت زمان و به موازات گسترش فعالیت ‏های اقتصادی و افزایش پیچیدگی آن ، هدف ها و روش های حسابداری برای جلوگیری به نیازهای اطلاعاتی ، توسعه یافته است ‏‏. چرا که اشخاص ، شرکت ها و دولت برای تصمیم گیری در مورد توزیع مناسب منابع مالی نیاز به اطلاعاتی قابل اتکا دارند که ‏این اطلاعات را به یاری حسابداری می توان به دست آورد . از سوی دیگر انجام سرمایه گذاری یکی از موارد ضروری و ‏اساسی در فرآیند رشد و توسعه اقتصادی کشور است و سرمایه گذاران نیز بعد از عرضه سرمایه ، تا حد امکان سعی دارند منابع ‏مالی خود را به سویی سوق دهند که کمترین ریسک و بیشترین بازده را داشته باشد . یعنی به دنبال برآورد ریسک سرمایه گذاری ‏ها خواهد بود . این در حالی است که یکی از مبنای اساسی برای محاسبه ریسک بازار شرکت ها ، استفاده تولید شده توسط سیستم ‏حسابداری است .‏

پژوهش عملیاتی در حسابداری

پژوهشگران معاصر مواردی را مطرح کرده‌اند که پژوهش‌های حسابداری باید  بتوانند نیازهای حرفه و اعضای آن را برآورده سازد.

نیازهای حرفه ایی گروه حسابداران - نه افرادی که بیشتر دفتردار هستند تا حسابدار و اکثرا این افراد تحصیلات حرفه ای ندارد - مشتمل است بر :

 1- یکسان کردن افق زمانی پژوهشگران دانشگاهی و اعضای حرفه، که با نزدیکی و تعامل امکان‌پذیر است.

 2- بالا بردن کیفیت پژوهش‌ها که با ایجاد ارتباطات مستقیم بین دانشگاهیان و اعضای حرفه‌ می‌تواند جامعه عمل پوشانده شود.

 3- بالا بردن انگیزه پژوهشگران برای انجام پژوهش در زمینه نیازهای حرفه که از طریق اهمیت به نتیجه کارهای پژوهشی امکان‌پذیر است.

4- انتقال یافته‌های پژوهش‌های دانشگاهی به اعضای حرفه که انجمن‌های علمی و تخصصی حسابداری می‌توانند متولی آن باشند.

 5- ساده‌نگاری نتایج پژوهش‌ها که قابل استفاده برای هر سطح دانش و تجربه در حرفه باشد.

6- جدی گرفتن واحدهای مرتبط با آموزش تخصص انجام پژوهش در دوره‌های کارشناسی حسابداری در دانشگاه‌ها.

 7- توجه بیشتر اساتید راهنما به پایان نامه‌های دانشجویان و راهنمایی و آموزش دلسوزانه‌ آن‌ها .

 8- برگزاری همایش‌های مشترک بین دانشگاهیان و اعضای حرفه که احتمالاً موجب می‌شود، پژوهش‌های دانشگاهی به سمت موضوع‌های مورد نظر حرفه گرایش پیدا کند.

 برای مثال یک حسابدار تجربی نمی تواند به راحتی ‏بین دارایی کوتاه مدت و بلند مدت تفاوت قائل شود و یا نمی داند که چگونه باید معاملات ارزی را در دفاتر ثبت کرد .‏

زیرا حسابداری به عنوان یک نظام پردازش اطلاعات ، داده های خام مالی را دریافت نموده ، آن ها را به نظم در می آورد .‏ محصول نهایی نظام حسابداری گزارش ها ، صورت های مالی است که مبنای تصمیم گیری اشخاص ذی نفع  قرار می گیرد .

ماهیت حرفه ایی حسابداری

یک حسابدار متخصص در آینده می تواند مدیر عالی یک سازمان یا شرکت گردد یعنی می تواند به مدیریت یک شرکت ایده بدهد ‏که منابع موجودش را در چه راه هایی سرمایه گذاری نماید تا استفاده بهینه کند و یا اگر شرکت به منابع مالی جدید نیاز داشت یک ‏مدیر مالی بر اساس دانش آکادمیک خود می تواند بگوید که از چه طریقی باید تامین مالی کرد  و مجموع این فعالیت ها خارج از ‏توانایی یک حسابدار تجربی است .‏

حسابداری یک سیستم اطلاعاتی است

حسابدار حرفه ای با فراهم کردن اطلاعات لازم کمک می کند تا سرمایه گذاری ها، اعتباردهندگان ، ‏مدیران و دولت نسبت به مسائل اقتصادی بهتر بتواند تصمیم بگیرد . برای مثال اگر شخصی بخواهد در سال ها قبل بداند ‏موضوعاتی که به صورت گزارش های مالی توسط حسابداران تهیه می شود .‏

یکی از مهمترین نقشهای حسابداری به عنوان رشته ای از دانش بشری، فراهم ساختن امکان پاسخگویی مدیران و مباشران سازمانها و بنگاه های عمومی و خصوصی به اشخاص ذیحق، ذینفع و ذیعلاقه است.

اخلاق حرفه ایی حسابداری

یکی از مهمترین نقشهای حسابداری به عنوان رشته ای از دانش بشری، فراهم ساختن امکان پاسخگوییمدیران و مباشران سازمانها و بنگاه های عمومی و خصوصی به اشخاص ذیحق، ذینفع و ذیعلاقه است.

این نقش توسط حسابداران حرفه ای و در قالب گزارشهای مختلف مالی مؤسسات گوناگون ایفا می شود.حسابدارانی که چنین خدماتی را ارائه می دهند در صورتی نتایج کارشان قابل اعتماد و اتکا خواهد بود که علاوه بر دانش، مهارت، تجربه و آموزش مستمر از فضیلت های اخلاقی چون درستکاری، واقع بینی و صداقت برخوردار باشند و خدمات حرفه ای خود را با رعایت آیین رفتار پذیرفته شد های انجام دهند.

یکی از ویژگیهای بارز حرفه حسابداری، پذیرش مسئولیت حفظ منافع عمومی است. از این رو، مسئولیت حسابدار حرفه ای، تنها به رضایتمندی صاحبکار یا کارفرمایش منحصر نمی شود. حسابدار حرفه ای در راستای حفظ منافع عمومی باید به این آیین رفتار حرفه ای عمل کند. چنانچه قوانین یا مقررات، حسابدار حرفه ای را از رعایت بخشی از این آیین رفتار حرفه ای باز دارد، حسابدار حرفه ای باید سایر بخشهای این آیین رفتار حرفه ای را رعایت کند.

آیین رفتار حرفه ای برای حسابداران

هیأت بین المللی تدوین استانداردهای رفتار حرفه ای برای حسابداران، آیین رفتار حرفه ای برای حسابداران حرفه ای را برای استفاده حسابداران حرفه ای در سر ت ا سر گیتی، تدوین و منتشر می کند.

عضو فدراسیون بین المللی حسابداران یا مؤسسه نباید از استانداردهایی پایین تر از استانداردهای مقرر در این آیین رفتار حرفه ای پیروی کند. اما، چنانچه عضوی یا مؤسسه ای به دلیل منع قانونی یا مقرراتی نباید بخشهایی از این آیین رفتار حرفه ای را رعایت کند باید سایر بخش های آن را رعایت نماید.

الزامات و رهنمودهای برخی از قلمروها ممکن است تفاوتهایی با این آیین رفتار حرفه ای داشته باشد. حسابداران حرفه ای در این قلمروها باید از این تفاوتها آگاه باشند و الزامات و رهنمودهای سخت تر را رعایت کنند، مگر آن که قانون یا مقررات، آنان را منع کرده باشد.

قوانین و مقررات

آیین رفتار حرفه‌ای جامعه حسابداران رسمی ایران، مهمترین خط‌مشی ‌های آن را تشکیل می‌دهد و ضامن بقای آن است. این خط‌مشی‌ها مواردی چون ویژگی‌های اصلی جامعه، روابط اعضای جامعه با نظام اقتصادی کشور، روابط اعضای جامعه با یکدیگر و بالاخره روابط هر عضو با جامعه را در بر می‌گیرد. آیین رفتار حرفه‌ای جامعه حسابداران رسمی ایران در تاریخ 10/10/1382 توسط شورای عالی تصویب و در تاریخ 28/11/1382 توسط وزیر امور اقتصادی و دارایی تأیید شده است که سرفصل های این آیین نامه مشتمل است بر :

 بخش الف ـ احکام قابل اجرا توسط کلیه حسابداران رسمی

درستکاری و بیطرفی ؛تضاد منافع ؛ صلاحیت حرفه ای ؛ رازداری و آگهی

بخش ب ـ  احکام قابل اجرا توسط حسابداران رسمی شاغل

استقلال؛ نداشتن هرگونه رابطه مالی و رابطه شغلی با صاحبکار ؛ ارائه خدمات تخصصی حرفه‌ای به صاحبکاران و نداشتن روابط شخصی و خانوادگی ؛ نپذیرفتن و نداشتن حق الزحمه مشروط  و خرید کالا و پذیرش هدایا و پذیرایی از شرکای سابق ؛ اقامه دعاوی حقوقی  و .....

بخش پ ـ احکام قابل اجرا توسط حسابداران غیر شاغل

نداشتن  تضاد بین تعهدات اخـلاقی با کارفـرما و پایبنـدی به اصـول حرفه‌ای ؛ حمایت همکاران حرفه‌ای ؛ صلاحیت حرفه‌ای و ارائه اطلاعات

بخش ت ـ ضمانت اجرای احکام....


+ دانلود برای دریافت  متن کامل آیین نامه رفتار حرفه ای حسابداران

 

آینده شغلی ، بازار کار و درآمد زایی 

به نظر می رسد فارغ التحصیلان تکمیلی این رشته ، آمادگی و پختگی بیشتری برای حضور در بازار کار دارند .‏ نتیجه یکی از تحقیقات دانشگاه ،کلمبیا مبنی بر این بود که از دهه 70 به بعد همه شرکت ها موفق ، شرکت هایی بوده اند که ‏مدیر آن ها تحصیلات عالی داشته است . چون از این دهه به بعد اطلاعات نقش مهمی پیدا کرده است و مهمترین اطلاعات نیز ، ‏اطلاعات خالی است که تاثیر بسیاری در تصمیم گیری روسای شرکت ها دارد .‏

فرصت های شغلی یک حسابدار بسیار گسترده است و از پایین ترین سطح تا بالاترین سطح را در بر می گیرد و با وجود این که ‏در دانشگاه های مختلف کشور اعم از دولتی ، غیر انتفاعی و آزاد ، دانشجویان بسیاری در رشته حسابداری تدریس می کنند اما ‏تعداد فارغ التحصیلان بیکار این رشته از بیشتر رشته ها کمتر است . چون از یک موسسه کوچک گرفته تا بزرگترین کارخانه ‏های کشور حداقل برای تهیه اظهار نامه مالیاتی به حسابدار نیازمند هستند . به یاری حسابداری امکان پذیر است و تعیین مقدار ‏سود نیز بر مبنای محاسبه مالیات شرکت ها اعم از خصوصی و دولتی می باشد .‏

فارغ التحصیلان این رشته پس از اتمام تحصیل می توانند در سطوح مختلف و شاخه های متفاوت عهده دار انجام امور مالی  شوند ؛ همانند :

 الف -  حسابداری :‏ فارغ التحصیلان می توانند در کلیه موسسات و واحد های تجاری اعم از دولتی یا خصوصی به عنوان حسابدار در شاخه های زیر ‏مشغول کار شوند :‏

حسابداری مالی : در کلیه شرکت ها و موسسات تجاری

حسابداری صنعتی : در کلیه واحدهای صنعتی و شرکت های تولیدی

حسابداری دولتی : در کلیه سازمان ها و ادارات دولتی به عنوان حسابدار یا عامل ذیحساب

حسابدار مالیاتی : در ادارات دارایی

حسابداری بیمه : در موسسات بیمه

حسابداری بانک ها : در شعبه ها و سرپرستی بانک ها

حسابداران پس از مدتی اشتغال به کار حسابداری می توانند در سمت مدیریت مالی واحدهای تجاری ، ایفای نقش نماید .‏

ب -  حسابرسی :‏ فارغ التحصیلان رشته حسابداری قادرند با توجه به شاخه های حسابداری در بند الف در حرفه حسابرسی شاغل شوند . شاغلان ‏حرفه حسابرسی در یک تقسیم بندی کلی به دو گروه اصلی تفکیک می شوند .‏

حسابرسان داخلی : این گروه از حسابرسان ، کارمند واحد مورد رسیدگی هستند ، و در واقع رابط میان هیات مدیره و شرکت بوده ‏و گزارش رسیدگی خود را به طور هفتگی ، ماهانه یا سالانه به مدیر عامل و هیات مدیر و ارائه می دهند . این گروه از ‏حسابرسان عملیات داخل واحد تجاری را رسیدگی می کنند .‏

حسابرسان مستقل : این گروه از حسابرسان ، افرادی هستند که در موسسات حسابرسی مشغول کار هستند و بر اساس قرارداد میان ‏شرکت ها یا سازمان ها با این موسسات ، عملیات حسابداری و مالی واحد تجاری را بر اساس اصول و موازین حسابدرای مورد ‏رسیدگی قرار می دهند و گزارش خود را به مجمع عمومی صاحبان سهام ارائه می کنند در واقع حسابرسان مستقل از رابط میان ‏صاحبان شرکت و هیات مدیره شرکت می باشند . در حال حاضر در این سازمان حسابرسی به عنوان یک سازمان دولتی ، ‏بزرگترین موسسه حسابرسی است و در کنار آن سایر موسسات حسابرسی دولتی و خصوصی مشغول فعالیت می باشند .‏

توانایی های بالقوه  و درعمل یک حسابدار   

داشتن شّم ریاضی در رشته حسابداری از اهمیت بسیاری برخوردار است . به همین دلیل فارغ التحصیلان  رشته ریاضی در این رشته ‏موفقتر هستند . البته بدان معنا نیست که  دیگر دانش آموزان رشته های دیگر قادر به ادامه تحصیل در رشته حسابداری نیستند بلکه باید ‏تلاش کنند تا از دانش ریاضی خوب و یا حداقل متوسط برخوردار باشند .

دانشجوی حسابداری باید صادق و رازدار باشد چون در‏آینده تمام اسناد و مدارک یک سازمان را در اختیار دارد و اگر فرد رازدار و در کل با اخلاقی نباشد لطمات زیادی به آن شرکت و ‏در نهایت به جامعه وارد می آورد . این مساله بخصوص در حسابرسی اهمیت بیشتری دارد زیرا اگر یک حسابرسی که وظیفه ‏بررسی مشکلات را نداشته باشد ، می تواند به نابسامانی های اداری و مالی یک جامعه دامن بزند .‏

و بالاخره یک حسابدار برای موفقیت در این دنیای پر از رقابت و تغییر و تحول باید خلاق ، مبتکر ، صبور و منضبط باشد . ‏علاقه به امور مالی و تجزیه و تحلیل های آن ، عامل موفقیت دانشجوی حسابداری است .‏

دانشجوی این رشته باید تحمل ساعت ها کار در پشت یک میز و صندلی و سرو کار داشتن با اعداد و ارقام را داشته باشد ، ‏همچنین باید دقیق و منظم باشد تا در جمع بندی اعداد و ارقام دچار مشکل نگردد .‏

وضعیت ادامه تحصیل ‏

تا مقطع دکترا امکان ادامه تحصیل وجود دارد .‏

وضعیت نیاز کشور به این رشته در حال حاضر ‏

آموزش حسابداران وشرکت موثر آن ها درفراهم آوری اطلاعات مالی دقیق و قابل اعتماد ، و تجزیه و تحلیل این اطلاعات برای ‏توسعه پایدار در کشور در حال توسعه ای مانند ایران اهیمت فراوانی دارد . چرا که وجود اطلاعات دقیق ، اعتماد برانگیز ، به ‏موقع و مربوط به فعالیت های اقتصادی ، نه تنها لازم بلکه حیاتی است . علاوه بر این اطلاعات مالی حاصل از فعالیت های ‏اقتصادی که به وسیله نظام های حسابداری گزارش می شود ، می تواند از انحراف مسیر پیش بینی شده ، اتلاف منابع اقتصادی و ‏اخلال در برنامه های توسعه اقتصادی جلوگیری کند .‏

دکتر ثقفی نیز در این باره می گوید : « چون این رشته فقط به کلاس و معلم نیاز دارد متاسفانه در سال های اخیر ، بسیاری از ‏شهرهای دورافتاده که حتی یک حسابدار مجرب و متخصص ندارد ، رشته حسابداری را با استفاده از اساتید کم تجربه دائر کرده ‏است . و در نتیجه فارغ التحصیلان دانشگاه های فوق حسابداری ناکارآمد هستند که نمی توانند جذب بازار کار شوند ، البته آنچه ‏گفته شد شامل حال فارغ التحصیلان توانمند این رشته نمی شود چون هر فرد سرمایه گذار و هر موسسه اعتباری برای سرمایه ‏گذاری یا اعتبار دادن به حسابدار نیاز دارد .

درپایان ؛ حسابداران تحلیلگر باشید ‏

این روزها حسابداران ، مختص به ثبت زنی رویدادهای مالی و فعالیتهای موسسات نیستند . روزگاری بود که مفهوم حسابدار و ماشین حساب تفاوت چندانی با هم نداشت و یک حسابدار تنها به منظور ثبت زدن و نگه داری حسابهای در هم پیچیده موسسات استخدام می شد . اما امروزه حسابداران وظایف سنگینی بر عهده گرفته اند که شاید بتوان گفت ، تعهد آنها را در مقابل صاحبکار بیشتر کرده است .

از جمله این وظایف تحیل گری مالی را می توان نام برد که این روزها یک حسابدار موفق باید قادر به انجام آن باشد . هنگامی که یک حسابدار یک صورت مالی را تهیه و تنظیم می نماید باید خود نیز آن را تجزیه و تحلیل نموده ، و نقاط ضعف و قوت آن را به صاحبکار اطلاع دهد .

این را به یاد داشته باشید که ؛ درست است که صورت های مالی بیانگر وضعیت موسسه می باشند اما هر کسی متوجه آن نمی شود .





ترکیب رنگ ها و هارمونی رنگ

  Harmony and composition of colors

دایره یا چرخه رنگ

یک دایره رنگ ابتدایی که در آن رنگ های قرمز، زرد و آبی وجود دارند، در واقع دایره رنگ سنتی در هنرهای تجسمی به شمار می آید. سر آیزاک نیوتون (Sir Isaac Newton) در سال 1666 اولین نمودار رنگ دایره شکل را به وجود آورد. از آن زمان تا کنون، دانشمندان و هنرمندان به مطالعه و طراحی نمونه های متنوع و مختلف این مفهوم اولیه بوده اند.

اختلاف نظرهای متعدد درباره صحت و برتری یک چیدمان نسبت به دیگری، مدام موجب بروز مناقشاتی در این جمع شده است، اما در حقیقت هر دایره رنگی که ترتیب منطقی رنگ های خالص در آن رعایت شده باشد، موثق و قابل استفاده خواهد بود.

رنگ های اصلی

در تئوری رنگ سنتی، قرمز، زرد و آبی رنگ های اصلی هستند زیرا دانه های رنگی تشکیل دهنده آنها از ترکیب هیچ رنگ دیگری به وجود نیامده و تمام رنگ های دیگر از ترکیبات مختلف این سه رنگ با یکدیگر به دست می آیند.

 

رنگ های اصلی

 

 

قرمز  - آبی - زرد

 

 

رنگ های فرعی یا ثانویه ( مکمل یا خنثی)

سبز، نارنجی و بنفش رنگ هایی هستند که از ترکیب رنگ های اصلی با یکدیگر حاصل می شوند. محل قرار گیری هر رنگ ثانویه در دایره رنگ، بین دو رنگ اصلی تشکیل دهنده اش است.

 

مکمل آبی>> نارنجی

 

 

مکمل قرمز >>  سبز

 

 

مکمل قرمز >>  سبز

 

 

مکمل زرد >>بنفش

 

 

رنگ های ترکیبی ( ترکیب رنگ ها )

زرد- نارنجی، قرمز نارنجی، قرمز- بنفش، آبی - بنفش، آبی- سبز و زرد - سبز، این رنگ ها از ترکیب یک رنگ اصلی با یک رنگ فرعی به وجود می آیند و در اینجا هم، در میان دو رنگ تشکیل دهنده خود قرار می گیرند.

سفید  = تمام رنگ ها

 

مشکی=  قرمز+ زرد+ آبی

 

یاسی= قرمز+ بنفش

 

 

گلبهی

= 

قرمز+زرد+کمی قهوه ای

 

گلبهی پررنگ

=

نارنجی + زرد + قرمز

 

گلبهی متوسط

=

سفید +نارنجی+ قرمز

گلبهی روشن

=

سفید + زرد + قرمز

 

 

قهوه ای= قرمز+ سیاه (قرمز+ سبز)

 

قهوه ای روشن= قرمز روشن + آبی روشن

 

قهوه ای= آبی+ نارنجی

 

قهوه ای= زرد+ بنفش

 

کرمی= قهوه ای+ سفید

 

خردلی= قهوه ای+ زرد

 

 

 

سبز حنایی= زرد+ سیاه

 

یشمی= سبزسیر+ آبی روشن

 

فیروزه ای= سبز+ آبی

 

سبز= آبی+ زرد

 

 

صورتی= سفید +  قرمز

 

نارنجی= زرد +  قرمز

 

صورتی چرک=کرم +  قرمز

 

 

بنفش= قرمز + آبی

 

بنفش روشن= سفید +  آبی +  قرمز

 

 

بادمجانی روشن یا کبود= سفید +  سبز + قرمز

 

بادمجانی= سبز +  قرمز

 

 

جگری= شکلاتی +  قرمز

 

زرشکی= قرمز + کمی مشکی

 

 

سرمه ای= کمی مشکی + آبی

 

زرد فسفری= کمی سبز + زرد

 

فسفری= زرد + سبز

 

 

آبی آسمانی= سفید + آبی

 

نوک مدادی=سفید+آبی + مشکی

 

خاکستری= سفید+سیاه

 

 

سبز لجنی= مشکی + سبز

 

سبز فیروزه ای= سفید + سبز

 

نیلی= آبی+بنفش

 

 

هارمونی رنگ ها

مکمل هاComplementary

رنگ هایی که مقابل یکدیگر در دایره رنگ قرار دارند به عنوان رنگ های مکمل شناخته می شوند. (مثال: سبز و قرمز). کنتراست بالایی که در رنگ های مکمل وجود دارد انرژی و تحرک زیادی را القا می کند. به ویژه زمانی که رنگ ها را خالص به کار ببریم. اما باید به یاد داشت که این حالت باعث اذیت بیننده نشود. رنگ های مکمل به هیچ وجه مناسب متن نیستند.

 رنگ های متشابهAnalogous

رنگ های متشابه، رنگ هایی هستند که در دایره رنگ در کنار هم قرار دارند. این رنگ ها معمولا با یکدیگر خیلی خوب جور می شوند و صحنه و طرح های زیبایی را به جا می گذارند. این رنگ ها در طبیعت به راحتی پیدا می شوند و هارمونی ای که به وجود می آورند بسیار دل نواز است. به یاد داشته باشید که به هنگام استفاده از این نوع رنگ ها، کنتراست و تضاد کافی را داشته باشید.

یک رنگ را به عنوان رنگ اصلی انتخاب کنید، رنگ دوم رنگ حمایت کننده و رنگ سوم (ترکیب شده با سیاه، سفید یا خاکستری) به عنوان تقویت کننده آن.


 


آمارد ها، "آرین" نبوده اند

 



اکثر منابع و مدارک قوم و بوم شناسی  نشان دهنده این هستند که آمارد ها،  "آریایی" نبوده اند


علی اکبرنتاج

شهر باستانی آمل که از واژه آمل وگونه پهلوی آن" آموی" Amui است. : نام شهر آمل یادگاری است از قوم آمارد ، که نام خود را به این سرزمین داده اند .


امّا در ویکی پدیا ( دانشنامه آزاد )آمده است : " آمارد، اَمراد، آمار یا مرداها (به زبان سکایی: آمارد، Amard؛ به زبان پهلوی: آمویی، Amui) قومی "آریایی" و "سکایی" اند ، که در شمال ایران و در مجاورت رود آمردوس (سفیدرود) زندگی می‌کردند. "

ولی در کتاب گیلان -سال ۱۳۸۰-  قوم آمارد "قومی مستقل" شناخته می‌شوند. شاید تات‌ها و دیلمیان و آموییان را بتوان فرزندان آنان دانست.. بنابر نظر ریچارد فرای - سال ۱۹۹۵- ، "آملی کوهرت" - سال ۲۰۰۷-  و دانشنامه ایرانیکا،" آماردها "یک قوم آریایی بودند.

به هرحال آن چه برمی آید این است که که در شمال ایران و در مجاورت رود آمردوس (سفیدرود) ‏ ،آماردها  که قومی نیرومند و جنگجو بوده‌اند می زیسته اند  و واژه "گیل مرد" که به بیشتر ساکنین بومی استان گیلان اطلاق می‌شود ترکیب واژه‌های "گیل" و "آمارد" می‌باشد که مردمان این نواحی را فرزندان اقوام گیل و آمارد می‌دانند و همچنین نام شهر "آمل" در مازندران را دگرگون‌شده نام "آمارد" دانسته‌اند و بعدها واژه آماردها به سبب کثرت تلفظ به آملد، آمرد و "آمل" بدل شد.

برآیند بوم شناسی آماردیان

چنان که مشهود و مستنداست  حدود 2 قرن  قبل تر از هزاره ی دوم پیش ازمیلاد، -  سال مهاجرت آریایی ها - اقوامی در منطقه شمالی رشته کوه البرز و در حاشیه جنوبی دریاچه خزر سکونت و سکنی ‏گزیدند که به "آماردها" معروف بوده اند . درحالی که  در هزاره‌ی دوم پیش از میلاد بود که آریایی ها به قصد مهاجرت و کشف مناطق جدید و مطلوب، به سوی جلگه‌ی سند و غرب آسیا (آناتولی، زاگرس و میانْ‌رودان) روانه و رهسپار شدند . بنابراین سابقه و قدمت  سکنا ی قوم آمارد، در جلگه ی خزر دارای تاریخ پیشین تر است .

پیرنیا می نویسد : وقتی آریایی ها به فلات ایران آمدند ، مردمانی یافتند که زشت و از حیث نژاد و عادت و اخلاق و مذهب پست تر از آنان بودند . آریایی ها مردم بومی را از نژاد " دیو " یا " تور " نامیدند.

رفتار آریایی ها با این مردم بومی مانند رفتار غالب با مغلوب بود ، به خصوص که آریان ها آنها را از خود پست تر می دانستند ، بنابراین در ابتدا هیچ حقی برای آنها قائل نبودند . هرچند بعدها آریایی ها وآماردها ، در پیوند با اقوام بومی آسیایی مانند کاسی‌ها و هیتی‌ها، توانستند دولت‌های نیرومند و تمدن‌های درخشانی را در آن مناطق پدید آورند.

اردشیر برزگر می نویسد : هزاران سال ، پیش از آمدن آریاهای ایرانی به فلات ایران چندین گروه مردمان بومی که چهار گروه آن مشهورترند در این فلات جای داشتند که چگونگی دوره های پیشین آن چندان روشن نیست . نام یکی از این چهار گروه مردم بومی فلات ایران "مرد" بود ، نام گروه مرد در نوشته ها " مارد " یا " آمارد " آمده که به زبان ایران و بومی "مرد" و" آیمرد است" .

امّا؛ گزاره ی دیگری هم هست که مبنی است بر ؛ مردم این قبیله آریایی( آماردها)  پیش از ورود گروه‌های بعدی آریایی‌ها یعنی ماد، پارس و پارت در قسمتی از مازندران و گیلان کنونی زندگی می‌کردند.

آریایی های ایران در دو هزار قبل از میلاد به ایران رسیدند. وقتی آنها وارد ایران کنونی شدند، ظاهراً با مردمی بومی مواجه شده اند که عیلامی ها مهم ترین آنها بوده اند.

 آریایی ها به مردم بومی "دیو" یا "تور" می گفتند. در ابتدا آریایی ها دایم با مردم بومی می جنگیدند و آنها را می کشتند. وقتی خطر بومی ها دفع شد، آنها را واداشتند کارهای پرزحمتی مثل کشاورزی و تربیت احشام را انجام دهند و مثل غلام و کنیز به خانواده ها خدمت کنند. سپس خودشان هم با بومی ها مخلوط شدند.

در کتاب وندیداد؛"آماردها"  پیرو اهریمن و سرزمینشان مجاور مرغیانا(مرو امروزی) معرفی شده است.سومین و بهترین سرزمین ها که – اهورامزدا – آفرید (مرغیانا) است که نیرومند است و وفادار به آریا.

 اهریمن مرگ زا، بر ضد او اقوام (مردان) را به وجود آورد.  گرچه این حرف هم مانند خیلی از حرف هایی که ایرانی ها در باره دشمنان خود در تواریخ یا کتاب ها و دفتر های خود می نویسند حالت ضعف آنان را نشان می دهد.

مثلا در شاهنامه ایران در اوج اقتدار توصیف شده است و از طرفی گیلان را نمی تواند بگیرد، به همین خاطر گیلانیان دیو معرفی شده اند. این جا هم مردان غیر آریایی که در مقابل یورش آریاییان مقاومت کرده اند، مخلوق اهریمن مرگ زا معرفی شده اند. می توان مثال های دیگری در این زمینه پیدا کرد فقط باید کتای های تاریخ ایران را مطالعه کرد آن هم به دید بی طرفانه. باری، این شاهد تاریخی نشان می دهد که سرزمین مرد یا مارد مجاور سرزمین مرو بوده یا این که تا آنجا ادامه داشه! البته نام واژه مرد شبیه نام واژه مرو هست! .

آریایی ها به هرجایی که وارد می شدند پس از جنگ با بومی ها قلعه ای می ساختند تا خانواده ها و احشامشان در آنها زندگی کنند. آتشی را هم روشن می کردند که هم از آن استفاده عادی کنند و هم از آن به عنوان علامت در هنگامی که دشمن می خواسته حمله کند استفاده کنند. از همین قلعه ها شهرها و دهات به وجود آمدند.

 ریشه شناسی آمارد ها به لحاظ تبارشناسی

نام اصلی این قبیله "آمو" یا "آمل" بود.  که در فارسی باستان به "آمرد" یا "مرد" به معنی زیانبخش و ویرانگر تبدیل شد.هم چنین در برخی کتاب ها به آنها "مارد" نیز گفته اند. آنها مردمی جنگجو و هنرمند بودند و با همسایگان خود در کشمکش دایمی بودند. آنها مردمی جنگجو و هنرمند بودند و با همسایگان خود در کشمکش دایمی بودند. اسکندر مقدونی نیز با آنها جنگیده و فرهاد پنجم اشکانی هم آنها را به سوی قفقاز در غرب دریای خزر رانده است.

 "استرابون" ؛ یکی از اقوام ساکن در کرانه های جنوب دریای کاسپین را مارد ها یا آمارد ها معرفی می کند.  از آمارد ها که در دنیای باستان به جنگاوری و سلحشوری شهرت داشتند، در یادداشت ها و منابع تاریخی به نام های مردان، مرد، مارد، مردوس و امرد یاد شده است و سرزمین آنان را بین کادوس و تپور نشان داده اند.

برخی معتقدند شعبه ای از قبیله آمارد در کنار رود جیحون می زیسته اند.نام شهر آمل و رود آمو دریا از این قوم گرفته شده ‏است.نام گذشته ی سفید رودگیلان نیز در قدیم "آمرد" یا "آماردی "بوده است. یکی از مناطق باستانی مهم ایران که می توان ‏به این قوم نسبت داد "مارلیک" گیلان است . در آنجا هنر پیشرفته و زیبای سفالگری و زرگری آماردها برای ما به یادگار ‏نهادند.‏

واژه های "آمرت" ، "مردی" ، "آی مردی" ، "جوانمرد "، "جوانمردی "، "گله" و "گیله مرد" که امروزه در سراسر ‏مازندران و گیلان گویا است از نام باستانی این گروه سرچشمه می گیرد .‏

در حدود دو ( سه ) هراز سال پیش از میلاد انبوهی از مردم هند و اروپایی در مسیر مهاجرت خود به سمت هندوکش و دسته ای به سوی فلات ایران سرازیر و چون از خاک ورگانا « گرگان » گذشتند وبه سرزمین مردها رسیدند ، منطقه را سبز و خرم یافته ، رحل اقامت افکندند ؛ آنان میزبانان را دوا، بربر و تور نامیدند . » در این مختصر مجال نقد و بررسی موارد مذکور نیست . عقب مانده بودن تپورها و آماردها نسبت به آریایی های مهاجر و یا القاب دوا، تور و بربر ، هم از نظر زبانشناسی و هم از نظر تاریخی جای تامل و نقد دارد.

قوم "آریایی" یا به تعبیری دیگر "هندوایرانی"  شاخه‌ ی شرقی قوم بزرگ "هندواروپایی"  هستند که در هزاره‌ی دوم  پیش از میلاد، ازسرزمین‌های واقع در دشت‌های جنوب روسیه، نواحی شرقی و فرودست رود Dniepr ، شمال قفقاز و غرب اورال برخاستند و به تدریج بخش‌های گسترده‌ای از اروپا و آسیا یا " اوراسیا " را به دست آوردند.

ساکنین ایران را قبل از رسیدن آریایی‌ها می‌توان زیر عنوان کلی "کاسپین" ،  که دریای خزر به نام آنهااست جمع نمود، کاسپین ها کشاورزی می‌کردند. این مردم نخستین کشاورزان جهان بوده‌اند و کشاورزی از سرزمین آنها به خاک های رسوبی رودخانه‌های سند و سیحون و جیحون و دجله و فرات رسیده‌است. در دوران نوسنگی در برخی نواحی آسیای غربی (خاورمیانه)، انسان از مرحله جمع‌آوری و شکار به مرحله کشت و اهلی کردن برخی جانوران، انتقال یافت.

دوران نوسنگی را عصر شروع کشاورزی و اهلی کردن دام دانسته‌اند. در این دوران، در برخی نواحی جنوب غرب آسیا (خاورمیانه)، انسان از مرحله جمع‌آوری و شکار به مرحله کشت و اهلی کردن برخی حیوانات مثل بز و گوسفند و همچنین سگ، انتقال یافت. باستان شناسان آغاز این دوره را در حدود ۱۰ هزار سال پیش دانسته‌اند.بنابراین می توان  می گفت : ساکنین اصلی ایران یا ایرانیان اصیل " کاسپین ها " بودند .

ورود آریایی ها بنا به روایت های نقل شده  درحدود 2 یا 3 هزارسال پیش از میلاد بوده درحالی که  دوره نوسنگی  حدود 10 هزارسال پیش بوده است . طبق تحقیقات باستان‌شناسی، استان‌های ساحلی دریای خزر احتمالاً از ۷۵٬۰۰۰ سال پیش محل زیست انسان بوده‌است. در ۱۳۳۰ ه. ش. کارلتون کون، باستان‌شناس آمریکایی، اسکلت‌هایی از انسان نئاندرتال را که ظاهراً نیای کهن اقوام ساکن کرانه دریای خزر بوده‌است، در غارهای هوتو و کمربند واقع در مغرب بهشهر کشف کرد.

نصراله هومند در جزوه آشنای مختصری با شهر ‏آمل می‌نویسد: " تزمیان" همین اقوام مهاجر آریائی (آزادگان) مادها و آماردها ،شاخه‌ای دیگر با نام آموهائی برای به دست آوردن ‏سرزمینی بزرگ و آباد از سرزمین اصلی خود مهاجرت نموده و در کناره رود هراز (هرهز) آرام یافتند. چنان‌که این قوم توانستند ‏در کناره غربی همین رود شهری را بنا کنند و نام قبیله و قوم هود را بر آن شهر بنهند. با گذشت زمان به گونه‌های: آموری، ‏آمو، آمل بدل شد و سرانجام نتیجه می‌گیرد : منظور از این همه اشارات و یادآوری‌ها این بود که ‏"آموئی‌ها" مردمان اولیه ‏سرزمین آمل و اطراف از سمت غرب به شرق مهاجرت نکردند بلکه از شرق دریای خزر به مازندران (تبرستان) مهاجرت نموده ‏ساکن شدند و... واژه‌هایی مانند آمارد، آملد، امرته را نمی‌توان ریشه لغوی شهر آمل به حساب آورد در صورتی که با اندکی دقت ‏و توجه می‌توان ریشه واژه آمل را به این‌گونه به دست آورد: آمل – آمو – آموی- آمویه.‏

پیرنیا معتقد است پس از آمدن آریان ها به فلات ایران - قسمت شمالی فلات -  و زندگی در این منطقه و پی بردن به مشکلا ت و خطرات یک زندگی طبیعی و ضرورت همزیستی ، اختلاط نژادی آنها با بومی ( آماردان ) آغاز شد . قوم اَمردا در کنار رود هراز سکنا گزیدند و شهر آمل پایتخت باستانی آن‌ها بوده‌است که اسم شهر آمل به احتمال بسیار زیاد از نام آنان گرفته شده‌است.

پورداود نوشته است : آمیانوس Ammianus در حدود سال 360 میلادی کتاب خود را نوشت . وی و چند تن دیگر در طی جغرافیا و تاریخ روزگار هخامنشی و اسکندر و سلوکیه و اشکانی و ساسانی از قومی به نام مردوی Mardoi یا آمردی Amardoi یاد می کنند که در سواحل دریای خزر می زیستند و تیره ای از همین مردم در آسیای مرکزی ، نزدیکی مرو رود جیحون ( آمویه ) بسر می بردند .

او در ادامه می نویسد : نام شهر آمل یادگاری است از همین قوم که نام خود را به این سرزمین داده اند .

با ورود آریایی ها به سرزمین های جدید، آمارد ها که در خود توان ایستادگی در برابر  حمله خونین مهاجران تازه نفس را نمی دیدند، راه گریز در پیش گرفتند و در جست و جوی پناهگاه روی به کوهستان البرز نهادند و سرانجام در کناره های سپیدرود و کوهستان های جنوب گیلان جای گرفتند. در واقع، به همین دلیل در قدیم سپید رود را آمارد می نامیدند.

به  نقل از کتاب پیرنیا. دیاکونوف نیز در کتاب تاریخ ماد؛ نام قدیم قزل اوزن و سپیدرود را امرد نوشته است. از این نامگذاری معلوم می شود که آمارد ها مدت های طولانی در سرزمین های مجاور سپیدرود سکونت داشته اند.

امروزه پهنه ای از نواحی کوهستانی جانب شرقی سپیدرود، آمارلو(عمارلو) نامیده می شود که این نام نیز می تواند یاد آور نام قوم آمارد باشد. هم چنین تپه ی باستانی مارلیک نیز که در جانب شرقی سپید رود و در شمال غربی آمارلو قرار دارد، تداعی کننده نام آمارد است. زیرا پسوند لک، و لیک به معنی قوم و قبیله نام اقوام مختلف در گیلان است. مانند گیل + لک = گیلک. بنا براین ، مارلیک را می توان ترکیبی از دو واژه ی مارد و لیک به معنای قوم و قبیله مارد(آمارد) دانست.

از جملهٔ این اقوام هرکانیان در گرگان، تَپوران در منطقهٔ کوهستانی البرز، و مَرداها در مازندران و حدود آمل، و کادوسیان در گیلان بودند. آماردها که سرزمین‌شان بین محل استقرار اقوام تپور و کادوس نشان داده شده قبلاً در جوار مرو ساکن بوده‌اند. قوم مزبور ظاهراً مهاجر و از تبار مرو بوده و قومی بادیه‌نشین بوده‌اند که به تاخت تاز در اراضی اقوام دیگر می‌پرداختند.

چنان چه از ظواهر و مستندات و مدارک موجود برمی آید آماردها اقوامی مبارزه و جنگجو بودند ، از بارزترین شواهد این مدعا نبرد این قوم با سپاه اسکندر مقدونی است . آورده اند پس از ورود اسکندر به قسمت شرقی مازندران فعلی تنها قومی که نماینده ای در جهت تقدیم تحف و پیشکش و پذیرفتن استیلای اسکندر به نزد وی نفرستاد آماردها بودند .

 برزگر در این باره می نویسد : ماردها ( مردها ) به اسکندر سرفرود نیاورده و نمیانده نزدش نفرستادند . اسکندر گفت :" خیلی غریب است که یک مشت مردها نمی خواهند مرا فاتح خوانند ." سپس ورزیده ترین سپاه خود را به سوی آمل راند و فرهاد ( ساتراپ) را نیز با خود برد .

آماردها

"آمارد"، نام یکی از قبایل ساکن شمال ایران است .مردم این قبیله پیش از ورود آریایی ها،در قسمتی از مازندران و گیلان کنونی زندگی می کردند.

" رابینو" معتقد است ؛در میان اقوام تاریخی مازندران یکی "تیپرها" بودند که در کوه های شمالی سمنان اقامت داشتند ، آمردها که شهر آمل -  آمرد همان آمل است چنانکه پرد همان پل می باشد -  به اسم آنها نامیده شد.

یحیی ذکاء در " کاروند کسروی " آورده است : آما ، آماردان یا ماردان ، در زمان لشکر کشی اسکندر ماکدونی به ایران ، این تیره در مازندران نشیمن می داشتند و آن هنگام هنوز تپوران به آنجا نیامده بودند ، ولی سپس چنان که از گفته های استرابون پیداست در آذربایجان و ارمنستان و پارس و دیگر جاها پراکنده شدند .

آمل ، شهر شناخته و کهن مازندران که اکنون نیز هست ، گذشته از آنکه تاریخ بودن ماردان را در مازندران نشان می دهد؛ از راه زبان شناسی هم این واژه جزء دیگر شده آمارد نیست زیرا یکی از قاعده ها زبان شناسی عوض شدن «ر » و « د » به « ل » ، دیگری عوض شدن « ا » به «و » و دیگری افتادن « و» و بازماندن پیش در جای آن می باشد ، چنانکه از روی این قاعده واژه های « پارد » و« وارد » و « سارد » کهن « پل » و « گل » و « سال » گردیده ، آمار نیز از روی آنها آمل شده .

اردشیر برزگر می نویسد : پاره ای از ایران شناسان را گمان این است که این دسته « آمرد » از لاهیجان کنونی تا حوالی بابل امروزه جای داشتند و همین دانشمندان را اندیشه بر این است که شهر آمل پایتخت باستانی آنان ، نخست به نام این گروه « آمرد » بود . رفته رفته آملد و آمل برگردانیده شده است و امروزه نام آمل هم در میان توده مازندران AML است نه AMOL  .

وی مرزهای سکونت این قوم را چنین توضیح می دهد : مرزهای چهارگونه سرزمین مردها بدین گونه بود ، از خاور به مرز ورگانا ، هیرگانا  گرگان و قسمتی به پارت خراسان، از شمال به دریاچه دراکسپین ( کاسپین ، کاسو ، کازاک یا قزاق ) و از باخترن تا آن دست لنکران ( قفقاز ) واز جنوب خاوری به کومیسین ( قومس یا دامغان )و ازجنوب رکا ( رک یا ری ) و جنوب باختری به کسپین ( قوزوین ) و سرزمین مدی چسبندگی داشت .

یحیی ذکاء درجای دیگرمی نویسد :اردشیر برزگر معتقد است ؛ دردوره اشکانیان ،"مردها" با اشک پنجم ( فرهاد یکم ) جنگیدند و پس از سه سال مبارزه شکست خوردند و بسیار به قتل رسیدند . وی آنها را به آن سوی خراسان کوچانیده و اینها به یادگار آمل در آنجا شهری ساختند به نام آمل ؛ که ابن خردابه در المسالک و مقدسی در احسن التقاسیم و ابن العبری در مختصر الدول وجود شهری به نام آمل را در بخش غربی جیحون تائید کرده اند.

پور داود می نویسد: از آنچه گذشت پیداست در پارینه نام مردمی که در آن سامان می زیستند امرد Amarda خوانده می شد و نام آمل در مازندران یادگاریست از آن دوران .

هرودوت در کتاب تواریخ در توضیح عایدات داریوش از ممالک و اقوام زیر نفوذ ، از اقوام تیبارین ها ، ماکروین ها ، موزیکان ها و مارد ( آمرد ) ها نام برده است .

دلیری وجنگجویی آماردها

در اساطیر ایرانی از پیکار میان آریاییان و دیوان؛ اشاره به  قوم آمارد شده‌است. به گفتهٔ مورخان امروزی نیز این قوم در غرب مازندران کنونی و شرق گیلان می‌زیستند.  پیش از مهاجرت آریایی‌ها به فلات ایران و سکنا گزیدنشان، اقوامی در منطقه شمالی رشته کوه البرز و در حاشیه جنوبی دریاچه خزر شده است، که به آماردها معروف بوده‌اند.

از بررسی اسناد و مدارک باقیمانده چنین بر می آید که جنگ با اقوام جنگجوی آماردها در جنگلهای ابنوه برای اسکندر و سپاهیانش بسیار مشکل و طاقت فرسا بود ، آشنایی این قوم با شیوه های جنگ و گریز در جنگل و زندگی در آن و خو گرفتن آنان با شرایط خاص زندگی و نیز جنگ در جنگلهای انبوه ، کار فتح را مشکل کرد و پیشروی سپاه فاتح اسکندر در جنگلهای محل سکونت آماردان متوقف گردید.

ربودن اسب محبوب اسکندر به نام « بوسیفال » یا « بوسیفالوس» کارایی این قوم را در جنگ ، آن هم با سپاه ورزیده و مقتدر اسکندر مقدونی ، نشان می دهد ، سرانجام اسکندر در مقابل پس گرفتن اسب محبوب خود در قبال متارکه جنگ و پذیرفتن ضمنی صلح بدون فتح منطقه مجبور به بازگشت شد.

از نمونه های دیگر جنک آوری آماردان ، مبارزه سه ساله این قوم با فرهاد اول « اشک پنجم » است که سرانجام منجر به شکست آماردان و تبعید آنان گردید.

اکرم بهرامی نوشته است : فرهاد اول پادشاه آماردها را در منطقه آمل شکست داد و آنها را به حوالی خوار ، مشرق ورامین ، کوچانید و تپوریها جای آنها را گرفتند .

مرحوم مهجوری به نقل از پیرنیا می نویسد : جنگ فرهاد با ماردها چندین سال به دراز کشید . از اینجا معلوم می شود جنگ با این مردم سخت بوده ، از طرف دیگر دیده می شود که سلوکی ها در این جنگ هیچ دخالتی نمی کنند ، حال آن که اسما سرزمین ماردها یکی از ایالات تابعه آنهااست . از اینجا چند نکته را می توان استنباط کرد . اولاً دولت سلوکی ها در این زمان رو به ضعف نهاده بود و ماردها مردمی نبودند که به آسانی تحت تابعیت بمانند . بنابراین اعتنا به سلوکی ها نداشتند ، حتی ظن قوی این است که بعد از اسکندر مستقل شده بودند.

مهجوری درجای دیگر نوشته است :درباره خوی و احوال آماردها گواهی هایی از مورخان باختری برای ما مانده است . مثلاً ژوستن Justin آنان را نیرومند و شجاع خوانده است.

 آریان می گوید که:  آماردها مردمی بودند بی بضاعت ، ولی در کشیدن بار فقر و قحطی دلیر . باتوجه به اسناد تاریخی این شهر حداقل از دوره ساسانی تا دوره مغول پایتخت مازندران بوده‌و در سه سلسله پایتخت رسمی ایران ‏بوده‌است علویان، مرعشیان، اشکانیان‎ ‎و در دوران اساطیری منوچهر و بهرام و فریدون نیز پایتخت ایران بوده‌است.

 هرودوت در کتاب تواریخ در توضیح عایدات داریوش از ممالک و اقوام زیر نفوذ، از اقوام تیبارینها، ماکروینها، موزیکانها و ماردها (آمرد) نام برده‌است.

و باز در ارتباط با دلیری و شجاعت آماردها در کتاب تاریخ طبرستان به نقل از یک دائرةالمعارف از کتابخانه دانش عمومی Library Of General Knowledge چاپ ۱۸۸۲ میلادی آمده‌است:  قسطنطین چهارم در ۶۸۶ میلادی سده هفتم دوازده هزار از مردی‌ها را، که قبیله‌ای جنگجو و ایرانی نژاد بودند و در بخش‌های شمالی دریای خزر می‌زیستند، برای سد و جلوگیری تاختن‌های مسلمانان به سرزمین لبنان کوچانید.

در جنگ گوگمل در قلب قشون، داریوش سوم با تمام خانواده و نجبای ایرانی جای داشت که جنگ آوران هندی، کاری، آناپاست Anapast و تیراندازان ماردی گرداگردش صف بسته بودند. شواهد دیگری از قدرت جنگندگی این قوم در نبردهای ترموپیل، گوگمل و نیز دیگر نبردها با ساردها یا نیروهای بابل در دوره هخامنشیان موجود است.


پل تاریخی دوازده چشمه آمل ‏

پل دوازده چشمه در دوران پادشاهی شاه عباس صفوی بر روی رود هراز در مرکز شهر آمل در ابتدای خیابان سبزه میدان احداث گردیده و در دوران قاجار به طور کامل مرمت و بازسازی شده و دو بخش شرقی و غربی شهر را بهم متصل می‌کند.گرچه این پل پیش از دوره صفوی وجود داشته ولی در زمان شاه عباس صفوی به طور کامل ساخته شده‌است.

این پل (به نیت دوازده معصوم) دارای ۱۲ طاق و دهنه می‌باشد که هر یک بر پایه‌های مستطیل شکل استوار شده‌اند .

پل آجرى دوازده پله بر روى رودخانه هراز در وسط شهر آمل احداث شده و دو بخش شرقى و غربى شهر را به همدیگر متصل مى‌کند. شکل طاق‌ها ، ‌ جناغى است که بر روى پایه‌هایى مستطیل شکل استوار شده‌‌اند ، به نحوى که ارتفاع آخرین نقطه تیزى آن از سطح آب رودخانه ۷ متر است. فاصله پایه‌هاى این پل ۶ متر است که در قسمت مخالف جریان آب ، سیل برگردان یا موج‌شکن دارند. طول پل ۱۲۰ متر و عرض آن ۶/۴۰ متر است. این پل در اوایل قرن ۱۸ میلادى به وسیله یکى از شیخ‌الاسلام‌هاى سابق آمل ساخته شده ودر قرن ۱۹ میلادى توسط میرزا شفیع مازندرانى وزیر دوره ناصرالدین‌شاه تعمیر و بازسازى گردیده است. قدمت بناى پل به سال ۱۰۱۸ هجرى قمرى مى‌رسد. این پل بیشتر به خاطر نقش حیاتى و سازنده آن ، یکى از معتبرترین پل‌هاى تاریخى مازندران به شمار مى‌آید.

پل آجری دوازده پله بر روی رودخانه هراز در وسط شهر آمل احداث شده و دو بخش شرقی و غربی شهر را به همدیگر متصل می کند. این پل بیشتر به خاطر نقش حیاتی و سازنده آن، یکی از معتبرترین پل های تاریخی مازندران به شمار می آید.

این پل در حال حاضر دارای 12 چشمه می باشد و زیر سه چشمه آن آب وجود دارد . زیر پل فضای باز دارد که در سال های اخیر تبدیل به پارک و فضای سبز شده و در زیر دو دهنه در سمت غرب پل ، جاده ای آسفالته برای عبور ومرور درست شده است .این پل علاوه بر دوازده پله  به نام هراز  و پل امام حسن عسگری  نیز شهرت دارد . نویسنده کتاب تاریخ خاندان مرعشی سه بار از این پل به نام پل هراز   یاد کرده است . جهانگردانی از این پل دیدن کردند از آن به دوازده پله  و دوازده چشمه  و پل هراز  (هنوی) یاد کرده اند . تاریخ دقیق بنای این پل  معلوم نیست . اعتماد السلطنه بنای این پل را مربوط به قبل از اسلام  میداند ومی نویسد :  پل طولانی کم عرضی از سنگ وآجر بر روی رودخانه(هراز ) عبارت از ده طاق بنا شده است . نسبت این بنا را به اعراب می دهند ولی از ظاهر وضع چنان می نما ید که قدیم تر از فتح اسلام بنا شده است . بعضی ساخت آن را در قرن 18 میلادی دانسته اند و عده ای دیگر آن را از بناهای حضرت امام حسن عسگری می دانند.

منبع :irandeserts.com