مجله الکترونیکی هوای تازه e magazine- htnews.ir

نشریه الکترونیک ، فرهنگ ، جامعه ، توریسم ، فناوری و اقتصاد اطلاعات

مجله الکترونیکی هوای تازه e magazine- htnews.ir

نشریه الکترونیک ، فرهنگ ، جامعه ، توریسم ، فناوری و اقتصاد اطلاعات

سیاهی دورچشم

از شایع‌ترین علل قابل توجه تیرگی زیر چشم‌ها می‌توان به انواع آلرژی‌ها اشاره کرد.

زیر چشمانم همیشه تیره است شما نمی‌دانید علت این تیرگی چیست و همیشه گود رفته است اما مدتی است این گودی تیره شده و روی چهره‌ام تاثیر خیلی بدی گذاشته است. آیا می‌شود کاری کرد؟سوالاتی که بیشتر از روی ناامیدی مطرح می‌شود و پاسخ چندان امیدوارکننده‌ای ندارد.


کمی راجع به این بیماری بیشتر بدانیم.

 بیماری تیرگی زیر چشم یک بیماری ایدیوپاتیک است. به این معنا که علت بیشتر آنها ناشناخته است البته بسیاری از مبتلایان سابقه خانوادگی مثبتی دارند اما از شایع‌ترین علل قابل توجه تیرگی زیر چشم‌ها می‌توان به انواع آلرژی‌ها اشاره کرد.

 آلرژی انواع گوناگونی دارد و از یک حساسیت ساده به بوی گل، گوجه‌فرنگی و یا گردن‌آویز شروع می‌شود و به آلرژی به پنی‌سیلین، دود سیگار و هوای آلوده و یا حتی به چهره رئیس اداره ختم می‌شود. بدیهی است درمان آن، استفاده از یک آنتی‌هیستامین نیست و تنها باید از ماده حساسیت‌زا دوری جست.

دومین علت شایع کبودی زیر چشم اختلالات خواب است. خیلی‌‌ها عقیده دارند که یک خواب ۳ تا ۴ ساعته طی شبانه‌روز جوابگوی نیاز آنها به خواب است اما در واقع این‌طور نیست و این افراد به‌خاطر داشتن نیروی جوانی، از ذخیره انرژی خود برای سر حال بودن استفاده می‌کنند، غافل از اینکه این ذخیره انرژی تمام‌شدنی نیست.  کبودی زیر چشم‌ها می‌تواند اولین علامت تمام شدن این ذخیره محدود باشد .

تیرگی دور چشم، علل و راه‌ حل

در جهان دلایل مختلفی برای تیرگی دور چشم و حلقه‌های سیاه اطراف چشم سراغ دارند.  برخی از آن‌ها خستگی، کار زیاد، تنظیم نبودن ساعت خواب و تغذیه نامناسب را دلیل بروز این مسئله می‌دانند و گروهی خون‌رسانی نامناسب به ناحیه چشم، استرس و ناراحتی‌های کلیوی را عامل بروز این تیرگی‌ها معرفی می‌کنند و متناسب با علت به‌وجود آمدن این تیرگی، نسخه‌هایی را جهت درمان ارائه می‌کنند.

صبح که از خواب بیدار می‌شوید صورتتان را با آب خنک بشویید. این باعث می‌شود رگ‌های خونی زیر چشمان شما به یک باره بر اثر سردی آب منقبض و پس از چند دقیقه به صورت واکنشی متورم شود. افزایش خون‌رسانی درمان اصلی کبودی زیر چشم است.

امروزه روش جدیدی به نام "مزوتراپی" با بهره‌گیری از جدید‌ترین و مؤثرترین داروهای موجود توانسته است در درمان کبودی و پف زیر چشم گام موثر بردارد. از بین این داروها می‌توان به ویتامین k، رتینول، ویتامین C، داروهای بازکننده عروق خونی مثل آرتی شوک، انواع اسیدهای میوه‌ای مثل گلیکولیک اسید و مواد مغذی برای سلول‌های پوستی شامل اسیدهای چرب و اسیدهای آمینه ضروری برای فعالیت سلول‌های پوستی اشاره کرد.

البته این مواد پیش از این در انواع کرم‌ها و لوسیون‌های دور چشم به‌کار رفته و امتحان خود را پس داده‌اند اما از آنجایی که جذب این مواد از روی پوست با محدودیت‌هایی رو به رو است، تزریق زیر پوستی آنها به روش مزوتراپی درمان را بسیار مطمئن‌تر کرده است.

یکی دیگر از داروهای پرمصرف در تیرگی زیر چشم، مواد پرکننده و آب‌رسان است که قادر است خشکی و گودافتادگی پوست زیر چشم‌ها را به شکل قابل قبولی ترمیم کند.

علاوه بر مزوتراپی، قطع یا حداقل کاهش مصرف سیگار، کاهش مصرف نمک و مصرف سبزی‌ها و میوه‌های حاوی مواد آنتی‌اکسیدان مثل اسفناج نیز توصیه می‌شود.

استفاده از پدهای گرم و سرد به‌صورت متوالی برای تحریک عروق خونی زیر چشم نیز روش مناسبی است، به شرط اینکه پدها خیلی داغ یا سرد نباشند.

نسخه‌های طبیعی

تاثیر چای کیسه‌ای را دست‌کم نگیرید

یکی از روش‌های خانگی برای بهبود کبودی و سیاهی دور چشم، استفاده از چای کیسه‌ای مرطوب و سرد شده است. پس از استفاده از چای کیسه‌ای به محض آن‌که کیسه چای حرارت خود را از دست داد، آن را روی چشم‌تان بگذارید. بهتر است از 2چای کیسه‌ای به‌طور همزمان استفاده کنید و اجازه دهید تا به‌مدت 20دقیقه روی چشم‌ها و ناحیه زیر چشم باقی بماند. برگ چای به‌دلیل داشتن ماده‌ای به نام «تانین» موجب بهبود سیاهی و تیرگی دور چشم شده و همین‌طور از بروز پف و تورم در این ناحیه نیز پیشگیری می‌کند. می‌توانید چای کیسه‌ای را در یخچال بگذارید و حداکثر ظرف مدت 24 ساعت آن را مصرف کنید.

بادام و لیموترش کمک می‌کنند

یکی از بهترین روش‌ها برای از بین‌بردن تیرگی دور چشم، بهبود جریان گردش خون در این ناحیه است. برای این منظور کافی است ناحیه اطراف چشم و عضلات آن را با کمک روغن بادام تلخ که با اندکی آب لیموترش تازه ترکیب شده، خوب ماساژ دهید. ماساژ این ناحیه هر شب پیش از خواب با کمک این روغن علاوه بر آن‌که به بهبود گردش خون در عضلات اطراف چشم کمک می‌کند موجب بهبود تیرگی‌ها و سیاهی اطراف چشم شده و آن را تعدیل می‌کند.

مواظب چشم‌های‌تان باشید

یکی دیگر از روش‌هایی که به تسکین و بهبود سیاهی دور چشم ناشی از خستگی و کار زیاد کمک می‌کند، استفاده از ماسک خیار و گلاب است. برای تهیه این ماسک کافی است؛ یک خیار را با پوست یا بدون پوست رنده کنید و آن را درون 3 تا 4 قاشق غذاخوری گلاب خالص خیس کنید. سپس این ترکیب را روی پلک‌ها، اطراف چشم و گودی چشم بگذارید و اجازه دهید به‌مدت 15دقیقه به همین صورت بماند. نکته مهم آن است که خیار را به‌خوبی بشویید و مراقب باشید که پلک‌ها را به‌خوبی ببندید تا آب این ماسک وارد چشم‌های‌تان نشود. سپس این ماسک را با دستمال مرطوب از روی چشم‌ها برداشته و صورت‌تان را با آب نسبتا خنک بشویید.

گلاب درمانگر

یکی از ساده‌ترین و کاربردی‌ترین نسخه‌های خانگی برای از بین‌بردن پف زیر چشم استفاده از یک دستمال نخی تمیز و آغشته کردن آن به گلاب است. این دستمال را روی صورت‌تان بیندازید، به‌گونه‌ای که چشم‌ها و ناحیه زیر آن را به‌خوبی پوشش دهد. هر چند دقیقه یک‌بار درصورت نیاز با کمک اسپری، مقداری گلاب روی دستمال بپاشید. تکرار این روش به‌مدت یک هفته به شما کمک می‌کند که برای مدت‌ها از شر پف زیر چشم‌تان راحت شوید. علاوه بر این در طول هفته از مصرف بیش از اندازه نمک نیز پرهیز کنید زیرا نمک موجب حفظ مایعات در بافت‌های بدن شده و در نهایت منجر به بروز پف در نواحی مختلف از جمله زیر چشم می‌شود.

نعنا هم می‌تواند مفید باشد

استفاده از کمپرس عصاره برگ‌های نعنا تاثیر زیادی در بهبود تیرگی اطراف چشم دارد. به اعتقاد بسیاری از درمانگران شیوه‌های طبیعی درمانی تهیه عصاره برگ‌های نعنا که از جوشاندن برگ‌های این گیاه دارویی به‌دست می‌آید موجب بهبود این تیرگی می‌شود. بهترین روش برای تهیه این عصاره آن است که 2 تا 3 قاشق از برگ‌های نعنا را درون 2‌لیوان آب بریزید و آن را روی حرارت کم قرار دهید تا بجوشد. سپس عصاره به‌دست آمده را صاف کرده و اجازه دهید سرد شود. در این مرحله دستمالی تمیز و نخی را به عصاره نعنا آغشته کرده و آن را روی چشم‌ها بیندازید و درصورتی که امکان آن را دارید، بگذارید تمام شب روی صورت‌تان باقی بماند.

موز و انار بخورید

برای از بین بردن تیرگی و سیاهی اطراف چشم علاوه بر رعایت نسخه‌های خانگی ذکر شده باید به توصیه‌های زیر نیز توجه کنید.

در طول شبانه روز 8 ساعت را به خواب شبانه و استراحت اختصاص دهید. بی‌خوابی یکی از عوامل مهم در بروز تیرگی اطراف چشم است.

مصرف سبزی‌ها به‌ویژه سبزی‌های سبز رنگ مثل اسفناج، جعفری و کاهو را در برنامه غذایی روزانه خود بگنجانید.

نوشیدن آب در طول روز را فراموش نکنید. دریافت میزان کافی آب علاوه بر حفظ رطوبت بدن به تسکین تیرگی دور چشم کمک می‌کند. میوه‌هایی مانند انار و موز از جمله بهترین خوراکی‌ها برای بهبود کبودی دور چشم محسوب می‌شوند.

پزشکی و سلامت


خودکشی زنان جوان هند و زندگی زناشویی دشوار


خودکشی به معنای نابودی و از بین بردن خود یا به اصطلاح «قتل نفس» سالیان درازی است که از روابط عشیر ه ای و سنتی و تا رابطه پیچیده صنعتی – شهری امروزی گریبان بشر را گرفته و در فراز و نشیب تحولات اجتماعی ، قلب و «روح جمعی» خانواده و جوامع را آورده است. خودکشی یک مرگ طبیعی نیست و به خاطر اثرات مخربی که در زندگی اطرافیان می گذارد، باید مورد بررسی و تأمل همه جانبه قرار گیرد.

روانشناس اجتماعی خودکشی

با رشد فکری و خردمندانه نو شدن رفتارها و توسعه بینش های علمی ، بشر به این پدیده ناخوشایند اجتماعی به دیده انتقادی ، بد بینانه و مو شکافانه نگریسته و در وضع قوانینی جهت زدودن آن از صحنه اجتماع ، از هیچ کوششی فرو گذار نکرده است. در جامعه ایران نیز از دیرباز پدیده خودکشی ، عاطفه و محبت جمعی را دچار خدشه کرده و داغ های زیادی بر قلب هایشان نشانده است. در فرا راه رشد و توسعه اقتصادی – اجتماعی ، هر چه بر پیچیدگی روابط و مناسبات اجتماعی افزوده شد و نیازهای جدیدی خلق می شوند و هر چه فاصله طبقات اجتماعی از هم بیشتر شده و فاصله بین وسایل و اهداف ارزشمند و به هنجار جامعه فزونی می یابد ، میزان سرخوردگی و در نهایت خودکشی ها نیز افزایش می یابد. نا بسامانی اجتماعی ، سازمانی و نابرابری اجتماعی از عمده دلایلی است که در میان علت های خودکش مطرح می شوند. جامعه ایران نیز که در همین شرایط خاصی به سر می برد. اخیرا شاهد گسترش پدیده خودکشی در شهر و روستاهای خود بوده که مواردی از آنها در ماه های گذشته به ویژه در روزنامه ها منعکس شده است و این ما را به تامل در این پدیده دردناک واداشت. برگردانی که پیش روی خوانندگان قرار دارد در واقع طرح مساله خودکشی به شمار می رود. امیدواریم بتوانیم در شماره های آتی تحلیلی از خودکشی در ایران با تکیه بر آمار و ارقام ارائه دهیم که این امر ممکن نخواهد بود جز به طریق همیاری و مساعدت و همدلی مراجع و سازمان های دارنده آمار ، چیزی که نبود آن تا کنون به عنوان ، یکی از مشکلات عمده انجام تحقیقات اجتماعی شناخته شده و معضلات اجتماعی را همچنان ، جان سخت حفظ کرده و بر شدت آن افزوده است.

طبق پژوهش سازمان جهانی بهداشت، سالیانه 170 هزار تن در هند خودکشی می‌کنند و خودکشی دومین علت بزرگ مرگ زنان جوان در هند است..........

ادامه مطلب



«غادة السمان»، شعر زنی عاشق در میان دوات

غاده السمان (غادة أحمد السمان ) نویسنده و ادیب زن اهل سوریه است. وی یکی از بنیان‌گذاران شعر نو در ادبیات عرب به شمار می‌رود.

«غادة السمان»در ۱۹۴۲ در دمشق در یک خانواده ی برجسته ی  محافظه‌کار متولد شد. پدرش مرحوم دکتر احمد السمان، رئیس دانشگاه سوریه و در یک دوره ی  زمانی وزیر آموزش و پرورش بود که خویشاوندی دوری با نزار قبانی شاعر معروف دارد.

   غادﺓ السّمان شاعر و نویسنده ای سوری است که سنت ، عشق ، زن ، تبعیض و تعصب ستیزی ، جنگ ، وطن پرستی ، و انسان دوستی از بن مایه های اصلی اشعارش است . شعر او مانند شعر فروغ روشن و ساده است ، او نیز احساسات و عواطفش را صریح و شفاف به تصویر می کشد ، به ارزش های انسانی احترام می گذارد و مانند فروغ در برابر بایدها و نبایدهایی که ناعادلانه تصویب شده اند طغیان می کند . از اشتراکات میان اشعار فروغ و غادﺓ می توان وجود نمادهای مشترک ، اشاره به مسائل زندگی خصوصی ، اشاره به تنهایی ، کودکی ، زن ، جامعه ، عشق ، رهایی ، شعر ، گناه و مرگ را ذکر کرد .

غادﺓ السّمان در مورد فروغ می گوید ؛ من ترجمه ی نمونه هایی ازاشعاراین شاعر شگفت انگیزرا خوانده ام . نقاط اشتراک زیادی میان جهان من و جهان او وجود دارد . اما یک فرق اساسی میان من و اوست و آن این که او بسیار شفاف است و قدرت زیادی برای آشتی دارد در حالی که من بیشتر تمرّد دارم و مایل به مقاومت هستم .

 این بانوی شاعر سوری ، آثاری در زمینه نقد دارد که برخی از آن ها به چندین زبان ترجمه شده است؛ نکته قابل توجه برای ایرانیان مطلبی است که او تحت عنوان نامه عاشقانه به خوانندهٔ ایرانی نوشته‌است و دکتر عبدالحسین فرزاد در ابتدای ترجمه‌شان از مجموعه «شعر زنی عاشق در میان دوات»آن را آورده‌اند؛ غاده در این نامه خطاب به ایرانیان می‌گوید:

«قصه‌ها و رمان‌هایم به سیزده زبان ترجمه شد، اما تنها در ایران راز پنهانم را کشف کردند و برای نخستین بار ایرانیان بودند که اشعارم را ترجمه کردند، زیرا که عاشقان، راز معشوقان را در می‌یابند.» .......

ادامه مطلب 


‏ رکورد دوی ماراتن زنان توسط دختر بچه 6 ساله تکزاسی شکسته شد ‏

 

جامعه / زنان / ورزش

دختر 6 ساله ای به نام  "کیلان"  از تکزاس به عنوان کوچک ترین رکورد دار حضور در مسابقات حرفه ای نیمه ماراتن در دنیاست.

 

یک مادر و دختر تگزاسی به خاطر حضور در یک نیمه ماراتن حرفه ای در امریکا به سوژه ای رسانه ای تبدیل شده اند. علت آن هم حضور دختر 6 ساله "کیلان" به عنوان کوچکترین رکورد دار حضور در مسابقات حرفه ای نیمه ماراتن در دنیا شدند .

 "کیلان"   6 ساله  به همراه مادرش  توانست با حضور در یک نیمه ماراتن حرفه ای در آمریکا در نوامبر 2013  به عنوان کوچکترین رکورد دار حضور در مسابقات حرفه ای نیمه ماراتن در دنیا شود .  او موفق شد مسیر 13.1 مایلی مسابقه را در زمان 2 ساعت و 47 دقیقه و 30 ثانیه در کنار مادرش به اتمام برساند و رکورد دوی ماراتن زنان را بشکند .

 وی هم چنین توانست عنوان جوان ترین فرد حاضر در مسابقات حرفه ای نیمه ماراتن در دنیا را از آن خود کند. این دختر کوچک به تشویق مادرش و در کنار او در این مسابقات شرکت کرد و تا پایان مسابقه هم پای بزرگسالان به تلاش خود ادامه داد.

 او علاوه بر حضورش برای یک مرکز خیریه کمک به زنان بی سرپرست باردار که در محل اقامتش فعالیت می کند پول جمع آوری کرد که مبلغ آن به حدود 3 هزار دلار رسید.

مادر او می گوید علاقه وی به دویدن از سنین خیلی پایین در او وجود داشته است به طوری که از سن 4 سالگی تمرین دویدن را در کنار مادر و پدرش که هر دو از دونده های خوب امریکایی هستند آغاز کرده است.

خانم " گلاس" مادر او می گوید:  بعد از مشورت با پزشک و زمانی که متوجه شد واقعا خطری دخترش را تهدید نمی کند تصمیم گرفت او را در مسابقات ثبت نام کند. او معتقد است دخترش می تواند در سن 10 سالگی در یک ماراتن واقعی شرکت کند.

کیلان در مورد حضورش در رقابت ها ضمن ابراز علاقه به دویدن می گوید:  اگر مجبور نبود در کنار شرکت کنندگان عکس بگیرد و برای جمع آوری پول خیریه توقف کند احتمال داشت رکورد بهتری داشته باشد.

منبع : صراط نیوز

کشورهای اسلامی ‌و گفتمان معاصر بین‌المللی در مورد منع خشونت علیه زنان ‏


کشورهای اسلامی ‌باید ضمن آگاهی از گفتمان بین‌المللی معاصر در زمینه خشونت علیه زنان، از جمله بررسی و تحلیل گزارشات گزارشگر ویژه منع خشونت علیه زنان که مهم‌ترین ساز و کار بین‌المللی در ارتباط با موضوع منع خشونت علیه زنان است، از یک سو به نقد برخی دیدگاه‌های ضداخلاقی و حتی غیرانسانی نهادها و مراجع بین‌المللی بپردازند و در نهایت بتوانند دیدگاه‌های خود در زمینه احترام به کرامت انسانی زن و منع هرگونه خشونت جسمانی و روانی علیه وی را ارائه نمایند و از سوی دیگر باید در ارتباط با مواردی که دارای دیدگاه‌های همسو با نهادهای بین‌المللی هستند، بر روی نقاط اشتراک تأکید داشته باشند.


کشورهای اسلامی ‌باید بدانند که اکنون در گفتمان گزارشگر ویژه منع خشونت علیه زنان اساساً چه موارد و مصادیقی به عنوان مصادیق بارز ارتکاب خشونت علیه زنان و دختران قلمداد می‌شود، تا بتوانند در موضع‌گیری‌های خویش به طور دقیق عمل کنند.


 برخی از مواضع چالش‌برانگیز گزارشگر ویژه منع خشونت علیه زنان،


1.  در گزارش «مروری بر عملکرد پانزده ساله گزارشگر ویژه منع خشونت علیه زنان» صراحتاً اذعان شده است که:«در جوامع و فرهنگ‌هایی که مفاهیمی ‌نظیر "عفت و پاکدامنی جنسی" به رسمیت شناخته شده و افراد جامعه به این امر ترغیب و تشویق می‌شوند، ارتکاب خشونت علیه زنان به مراتب بیش‌تر است. از دیدگاه گزارشگر ویژه، نهادینه‌شدن ارزش‌های اخلاقی نظیر عفت و پاکدامنی جنسی و محدود نمودن روابط جنسی در چارچوب خانواده و در روابط زوجین، خود از عوامل ارتکاب خشونت علیه زنان است.»

این در حالی است که شواهد عملی و تجربیات چندین دهه‌ای کشورهای غربی که درصدد نهادینه‌کردن آزادی جنسی بی‌قید و بند در جوامع خود بوده‌اند، آشکارا نشان می‌دهد که دور شدن جوامع از ارزش‌های اخلاقی- انسانی، خود عامل افزایش ارتکاب خشونت علیه زنان محسوب می‌شود.


2.در گزارش «مروری بر عملکرد پانزده ساله گزارشگر ویژه منع خشونت علیه زنان» ذیل عنوان حقوق باروری، ایدز و خشونت علیه زنان، تأکید شده است که «برخی از مصادیق خشونت علیه زنان در ارتباط با حقوق باروری عبارتند از:


الف) وجود ضمانت اجراهای کیفری علیه تمامی‌اشکال سقط جنین،

ب) آموزش‌های جنسی غیرکافی برای نوجوانان،

ج) به رسمیت نشناختن استقلال جنسی زنان در خانواده و اجتماع،

د) جرم‌انگاری فحشا و بهره‌برداری اقتصادی از فحشا؛ گزارشگر ویژه در این زمینه خاطرنشان می‌کند که جرم‌انگاری عمل فحشا سبب می‌شود که زنان و دختران در مقابل آزار و اذیت جنسی و در تنیجه ارتکاب خشونت جنسی، آسیب‌پذیرتر باشند.»(3) بی‌تردید مواضع مذکور از ناحیه کشورهای اسلامی ‌قابل قبول نیست. مضافاً بر اینکه ناکارآمدی این مواضع در راستای مقابله با ارتکاب خشونت علیه زنان و دختران، واضح و مبرهن است.

3.آخرین گزارش سالانه گزارشگر ویژه که در می‌2012 به شورای حقوق بشر ارائه شد، در مورد «کشتار مبتنی برجنسیت» زنان است.

گزارشگر ویژه در این گزارش خاطرنشان کرده است که اکنون مصادیق مختلف این نوع کشتار زنان در سراسر جهان، در حال افزایش است.


گزارشگر ویژه در این گزارش برخی از مهم‌ترین مصادیق این نوع کشتار را تحت عناوینی نظیر:  «femicide» و «feminicide» (در ادامه به تفصیل به آن پرداخته خواهد شد)، «قتل‌های ناموسی» (honour killing) و «جرایم مربوط به روابط نامشروع» (crimes of passion) مطرح می‌کند. نکته قابل توجه این است که از دیدگاه گزارشگر ویژه، این نوع کشتار زنان یک اقدام ناگهانی و پیش‌بینی نشده نیست، بلکه این کشتار، نتیجه نهایی ارتکاب مستمر خشونت علیه زنان بوده و کشتار مبتنی بر جنسیت زنان به عنوان یکی از بارزترین مصادیق و مظاهر ارتکاب خشونت علیه زنان در جوامع معاصر است.


گزارشگر ویژه در این زمینه‌ها خاطرنشان کرد که «تبعیض» و «خشونت» به عنوان دو عامل مهم، در کشتار مبتنی بر جنسیت زنان مؤثر است. عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و قانونی نیز در این زمینه می‌تواند دخالت داشته باشد.

 

موضوع آخرین گزارش گزارشگر ویژه منع خشونت، موضوع بسیار چالش‌برانگیز و حایز اهمیت است. خصوصاً اینکه اظهارنظرات گزارشگر ویژه، به‌خصوص در برخی زمینه‌ها، کاملاً مغایر با اصول اخلاقی و موازین اسلامی است.



 نمونه هایی از موضع‌گیری ضد ارزشی و اخلاقی غرب در خصوص تعهد دولت‌ها در قبال به رسمیت شناختن حقوق همجنس‌گرایان و منع هرگونه جرم‌انگاری و اعمال مجازات در قبال آنها


الف- «مفهوم‌سازی» در زمینه کشتار مبتنی بر جنسیت


گزارشگر ویژه در آخرین گزارش سالانه خود که در می‌2012 ارائه کرد، واژه «femicide» را به لحاظ مفهومی، مورد ارزیابی قرار داد. در این گزارش،گزارشگر ویژه یک سیر  تحول مفهومی ‌را در ارتباط با این واژه مورد ارزیابی قرار می‌دهد. بنا به اذعان گزارشگر ویژه، واژه «femicide» از اوایل قرن نوزدهم بکاربرده شد تا کشتار زنان را توصیف کند. این واژه به عنوان جایگرینی برای واژه خنثی و بی‌طرف «homicide» به معنای «قتل» بکار برده شده تا بتواند ارتکاب خشونت مستمر علیه زنان را بیش از پیش توصیف نماید.

در دهه 1970 جنبش فمینیسم این واژه به منظور تأکید بر بر اشکال کشنده و مرگبار خشونت علیه زنان، به کار برد. در گفتمان رایج در سال 1990، معنای واژه «femicide» عبارت بود: «قتل زنان توسط مردان که با انگیزه‌هایی نظیر نفرت، تحقیر، لذت یا احساس مالکیت نسبت به زنان صورت می‌گیرد».

در سال 1992، معنای موسع‌تر و کلی‌تری از این واژه در ادبیات و متون فمینیستی ارائه شد: «کشتار زن‌ستیزانه یا ضد زنانه زنان توسط مردان».

در سال 2001، بتدریج این تعریف توسعه یافت تا علاوه بر کشتارهای زن‌ستیزانه، تمامی‌ اشکال قتل و کشتار زنان مبتنی بر تبعیض علیه زنان را نیز دربربگیرد. از جمله می‌توان به موارد قتل و کشتار زنان بر طبق قوانین و مقررات جزایی کشورها اشاره کرد.


ب‌-  ارزیابی جانبدارانه گزارشگر ویژه از وضعیت کشورهای مختلف در زمینه کشتار مبتنی بر جنسیت زنان

گزارشگر ویژه در این گزارش تصریح داشت که عمده تمرکز وی بر منطقه آسیا، خاورمیانه و آفریقا بوده است. او در این ارتباط اذعان نمود که در آسیای جنوبی، مواردی نظیر نوزادکشی یا کودک‌کشی دختران(10) و مرگ و میر دختران نوجوان وجود دارد.

گزارشگر ویژه در این گزارش، اذعان می‌دارد که در منطقه خاورمیانه، «قتل‌های ناموسی» به عنوان یکی از مصادیق بارز کشتار مبتنی بر جنسیت زنان است که عمدتاً مرتکبان آنها از مصونیت برخوردارند.

در این گزارش، گزارشگر ویژه، اقدام به مقایسه کشورهای شرقی و کشورهای غربی در مورد کشتار مبتنی بر جنسیت زنان کرده است: «در غرب، از جمله کشورهای اروپایی، عمدتاً کشتار زنان به دلیل جنسیت به طور موردی و انفرادی و اغلب قتل‌ها مربوط به ناکامی‌های افراد در روابط جنسی و روابط خصوصی است. این در حالی است که در شرق، خصوصاً کشورهای آسیایی، کشتار مبتنی بر جنسیت زنان کاملاً نهادینه شده و مبتنی بر آموزه‌های فرهنگی و مذهبی این جوامع است.»(13) همچنین گزارشگر تأکید می‌کند «در کشورهای آسیایی و آفریقایی شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جوامع، منتهی به کشتار مبتنی بر جنسیت زنان شده است.»

در ارتباط با رویکرد جانبدارانه و غیرواقع‌بینانه گزارشگر ویژه در خصوص ارزیابی وضعیت کشورهای مختلف، بیان چند نکته ضروری به نظر می‌رسد:


1. اکنون یکی از معضلات جدی زنان و یکی از مصادیق بارز کشتار زنان، مخاصمات دو دهه اخیر کشورهای آسیایی از جمله افغانستان، عراق، بحرین، فلسطین و بسیاری نقاط دیگر است. آیا مگر نه این است که عاملان و مرتکبان اصلی این جنایت‌ها و کشتار زنان و کودکان و به طور کلی غیرنظامیان در این سرزمین‌ها، کشورهای غربی هستند؟ بنا به اذعان دبیرکل ملل متحد، دو دهه اخیر به عنوان خون‌بارترین دهه‌های تاریخ بشر بوده و عمدتاً  قربانیان این جنایت‌ها، زنان و کودکان هستند.


2. روند پیش گرفته شده توسط گزارشگر ویژه در قبال کشورهای شرقی خصوصاً آسیایی و به خصوص کشورهای اسلامی، حاکی از آن است که گزارشگر ویژه بیش از آنکه درصدد کشف حقایق و بیان موارد واقعی ارتکاب خشونت علیه زنان باشد، بیشتر با کلی‌گویی‌های مداوم و سیاه‌نمایی‌های مکرر در مورد کشورهای اسلامی ‌و فرهنگ‌ها و ارزش‌های مذهبی حاکم بر این جوامع، درصدد نهادینه‌کردن رویکرد «اسلام‌ستیزی» در گزارشات خود است. البته واضح است که این روند اساساً در چند دهه اخیر در رویه سازوکارهای حقوق بشری ملل متحد و نیز سازوکارهای منطقه‌ای از جمله شورای اروپا به طور کاملاً برنامه‌ریزی‌شده، دنبال می‌شود.


ج- برخی از مصادیق کشتار مبتنی بر جنسیت زنان در جهان معاصر ازدیدگاه گزارشگر ویژه منع خشونت علیه زنان


گزارشگر ویژه در آخرین گزارش موضوعی خود در مورد «کشتار مبتنی بر جنسیت زنان» اذعان نمودکه اکنون مصادیق و مظاهر مختلف این پدیده، در سطح جهان به حد هشدار رسیده و برخی عوامل فرهنگی و اجتماعی منجر به رواج این نوع خشونت که شدیدترین نوع خشونت علیه زنان است، شده است).


1.  کشتار زنان توسط مردان در نتیجه ارتکاب خشونت در روابط خارج از ازدواج و یا توسط همسران.

گزارشگر ویژه منع خشونت علیه زنان در آخرین گزارش خود در می‌ 2012، اذعان داشت: «اکنون میلیون‌ها زن در سراسر جهان، قربانی خشونت توسط شرکای جنسی خود هستند و این عامل به عنوان یکی از مهم‌ترین مصادیق کشتار زنان محسوب می‌شود.

بر طبق آمارهای ارائه‌شده در سال 2007، در اروپا هر ساله بالغ بر 35000 مورد قتل زنان صورت می‌گیرد که در حدود 77 درصد از آنان در فاصله سنی 35 تا 44 سال قرار دارد. این آمارها در کشورهای مختلف اروپایی رو به افزایش است. به عنوان مثال در کشور اسپانیا، افزایش 15.16 درصدی، و در کشور ایتالیا این آمار از 15.3 درصد در سال 1994-1992 به 23.8 درصد در طول سال‌های 2008-2007 افزایش یافته است.»

همچنین گزارشگر ویژه می‌افزاید: «بنا به گزارش وزارت دادگستری آمریکا در سال 1993، 40 درصد از زنان قربانی قتل توسط شرکای جنسی (پارتنرها) کشته شدند. در حالی که این آمار در سال 2007 به 45 درصد افزایش یافته است. در کشور آمریکا، وجود سلاح گرم در خانه‌ها و در دسترس افراد عادی و تهدید به استفاده از آن علیه زنان، به عنوان یکی از مصادیق خشونت علیه زنان قلمداد می‌شود.»


2.    قتل زنان به اتهام جادوگری


گزارشگر ویژه منع خشونت علیه زنان در آخرین گزارش خود خاطرنشان کرد:«قتل زنانی که متهم به انجام جادوگری هستند، به عنوان یک پدیده رایج در کشورهای افریقایی، آسیایی و اقیانوسیه به شمار می‌رود. در کشورهای آفریقایی، زنان سالخورده در قبال این نوع خشونت، آسیب‌پذیرترند. عمدتاً این زنان توسط اقوام و خویشان مرد متهم به انجام جادوگری می‌شوند. برخی از مصادیق اعمال خشونت علیه زنانی که متهم به انجام جادوگری می‌شوند، عبارتند از: اجبار به پناهندگی، اجبار به ترک موطن خود، محرومیت از ارث، کودک‌ربایی و موارد دیگر.»


نکته تحلیلی بسیار مهم در خصوص اظهار نظرات فوق‌الذکر گزارشگر ویژه منع خشونت در زمینه قتل زنان به اتهام جادوگری، این است که آمارهای ارائه‌شده در متن گزارش اساساً نمی‌تواند حاکی از عمومیت داشتن این شیوه از قتل‌های زنان در کشورهای آسیایی و افریقایی باشد، بلکه فقط مواردی را در برخی از کشورها برشمرده است. به طور نمونه، «42 مورد در کشور زیمبابوه، 500 مورد در کشورهایی نظیر گینه‌نو، نپال، هند، غنا و سایر کشورها گزارش شده است.»

از این رو، بنظر می‌رسد اظهار نظرات گزارشگر ویژه مبنی بر اینکه این شیوه را به عنوان دومین مصداق از کشتار زنان در سراسر جهان خصوصاً آسیا و افریقا مطرح کرده است، با تردیدهای جدی مواجه خواهد بود.


3.    قتل‌های ناموسی (حیثیتی) دختران و زنان


اظهار نظرات گزارشگر ویژه در ارتباط با ریشه‌یابی قتل‌های ناموسی زنان و دختران در جوامع مختلف، در تعارض جدی با ارزش‌های اخلاقی و مذهبی حاکم بر کشورهای اسلامی‌ قرار دارد. از جمله اینکه گزارشگر ویژه خاطرنشان می‌کند: «اساساً تعریف کردن مفهوم «حیثیت» برای خانواده دارای آثار خشونت‌بار برای زنان است. زیرا در جوامعی که زنان و دختران به لحاظ فرهنگی، اجتماعی و مذهبی مجاز به برقراری روابط جنسی آزاد نیستند، در صورت اظهار رسمی ‌آن در عرصه اجتماع، مجبور به خودکشی شده و یا قربانی اسیدپاشی و مواردی از این قبیل می‌شوند.»

همچنین گزارشگر ویژه منع خشونت علیه زنان می‌افزاید: «مجازات‌های اعدام در ارتباط با جرایم جنسی اساساً به عنوان یکی از مصادیق بارز قتل‌های «حیثیتی» زنان و دختران است و مفاهیمی ‌نظیر «اسلام‌گریزی» و «جنگ علیه تروریسم» به عنوان یکی از پیامدهای این مسئله است.»


در نقد و تحلیل این رویکرد گزارشگر ویژه، ذکر چند نکته ضروری بنظر می‌رسد:


الف) اساساً در نظام حقوقی اسلام، جرایم جنسی نظیر تجاوز به عنف، زنا (که زنای محصنه و محصن به عنوان شدیدترین نوع آن محسوب می‌شود) و جرایمی‌ نظیر آن، جرم‌انگاری شده و برای آنها مجازات‌های بعضاً سنگین نیز طراحی شده است. آنچه مسلم است اینکه ماهیت این مجازات‌ها اساساً با آنچه که تحت عنوان «قتل‌های ناموسی» نامیده می‌شود- که کاملاً خودسرانه و غیرقانونی است- متفاوت است.

نکته جالب توجه این است که یکی از کارکردهای اصلی نظام حقوقی اسلام در این زمینه، جنبه پیشگیرانه جلوگیری از ارتکاب این جرام در جامعه بوده و هدف اصلی از آن، حفظ کیان و قداست خانواده و در اصل حفظ انسانیت و کرامت انسان است.


ب) امروزه شاهد هستیم که یکی از مصادیق بارز خشونت علیه زنان در جوامع معاصر، ارتکاب انواع مختلف خشونت‌های جنسی، استثمار جنسی و آزار و اذیت جنسی زنان است. در این میان، جوامع توسعه‌یافته نظیر کشورهای اروپای غربی و ایالات متحده آمریکا نیز بیش از سایر کشورها با این معضلات مواجه‌اند. موضوعاتی نظیر «توریسم جنسی»، «قاچاق زنان و کودکان»، «پورنوگرافی» و مواردی از این دست، همگی حاکی از این واقعیت نکارناپذیر است که اکنون معضل جدی جامعه بین‌المللی معاصر ما این است که اگر چه دولت‌ها به زبان و در ظاهر، داعیه حمایت از حقوق زنان و مقابله با اشکال مختلف خشونت علیه زنان را دارند، ولی در عمل نه تنها اقدام مؤثری جهت مقابله با این معضلات غیرانسانی اتخاذ نمی‌کنند، بلکه حتی این پدیده‌های شوم و غیرانسانی برای آنها به عنوان تجارت‌های سودآور قلمداد می‌شود.


امروزه خلأ جدی جرم‌انگاری جرایم جنسی علیه زنان در بسیاری از جوامع بیش از پیش احساس می‌شود و حاصل روند موجود، افزایش ارتکاب خشونت‌های جنسی علیه زنان است. در این میان، رویکرد نهادهای بین‌المللی حقوق بشری از جمله گزارشگر ویژه منع خشونت علیه زنان بسیار تعجب‌برانگیز است. این نهادها به جای اعمال فشار بر جوامع غربی -که به طور سیستماتیک و در قالب تجارت‌های سودآور از جمله توریسم جنسی مبادرت به ارتکاب خشونت‌های جنسی شدید علیه زنان و کودکان می‌کنند و از این طریق جان ده‌ها هزار زن و کودک را در سراسر جهان با تهدیدات جدی مواجه می‌نمایند- نظام حقوقی جامع و سیستماتیک اسلامی‌ را مورد هجمه قرار می‌دهند که برای حمایت از جان، تمامیت جسمانی و روانی، کرامت و حیثیت زنان از ظریف‌ترین نکته‌ای نیز فروگذار نکرده است.


ج) در نظام حقوقی اسلام، مقابله با ارتکاب خشونت علیه زنان، به عنوان یکی از پایه‌های اصلی محسوب می‌شود. مگر نه این است که امروزه معضل جدی تمامی ‌جوامع، ارتکاب جرم تجاوز به عنف و سایر جرایم جنسی به عنوان مهم‌ترین مصادیق ارتکاب خشونت علیه زنان محسوب می‌شود؟ بی‌تردید، با استناد به آمارهای نهادهای بین‌المللی از جمله گزارشات گزارشگر ویژه منع خشونت علیه زنان، پاسخ، مثبت خواهد بود.

حال باید این سؤال را مطرح کرد که دولت‌ها و نهادهای ذی‌ربط چه اقدام جدی‌ای برای مقابله با این‌گونه اقدامات و نیز پیشگیری از ارتکاب چنین جرایمی ‌علیه زنان بعمل آورده‌اند؟ در نظام حقوقی اسلام، احترام به تمامیت جسمانی و روانی زنان و نیز حفظ کرامت آنان از چنان اهمیتی برخوردار است که اگر مردی به خود این اجازه را دهد که با ارتکاب جرم تجاوز به عنف، به تمامیت جسمانی و روانی یک زن، تعرض نماید، مجازات او، اعدام خواهد بود و این به عنوان یکی از کارآمدی‌های نظام حقوقی اسلامی ‌در راستای احقاق حقوق زنان و حمایت از آنان در قبال ارتکاب خشونت علیه آنان است. در حالی‌که امروزه یکی از ایرادات نهادهای حقوق بشری بر کشورهای اسلامی‌ و برخی دیگر از کشورها، وجود مجازات «اعدام» در حقوق کیفری این کشورهاست. حال آنکه یک نظام حقوقی جامع که داعیه حمایت از حقوق زنان را دارد، باید مکانیسم‌های جزایی لازم را نیز برای اعمال این حمایت‌ها طراحی کند.


د) در جوامعی که این‌گونه اقدامات ضدانسانی و ضدکیان خانواده، جرم‌انگاری نشده و روابط آزاد جنسی میان زن و مرد و حتی روابط میان همجنس‌گرایان قانون‌مند شده است، نتیجه آن می‌شود که اتفاقاً از دیدگاه گزارشگر ویژه منع خشونت علیه زنان، یکی از مهم‌ترین مصادیق کشتار مبتنی بر جنسیت زنان توسط مردان، ناشی از خشونت‌های ارتکاب یافته در روابط جنسی خارج از چارچوب ازدواج است.


ه)  گزارشگر ویژه منع خشونت علیه زنان، تأکید کرده است که «جنگ علیه تروریسم» به منظور حمایت از حقوق زنان شکل گرفته است و حال آنکه شاهد آن هستیم که امروزه، کشورهای غربی و نیروهای حافظ صلح ملل متحد که از کشورهای مختلف اعزام شده‌اند، تحت لوای جنگ علیه تروریسم در کشورهای اسلامی‌ نظیر افغانستان، عراق، بحرین و سایر کشورها، مرتکب فجیع‌ترین جنایات ضدبشری از جمله قتل، تجاوز به عنف، انواع جرایم جنسی علیه زنان و کودکان شده‌اند.


4. کشتار زنان در مخاصمات مسلحانه


گزارشگر ویژه منع خشونت علیه زنان در آخرین گزارش خود که در تاریخ می‌2012 به شورای حقوق بشر ارائه نمود، اذعان کرد: «در جریان مخاصمات مسلحانه اخیر، تمامی ‌اشکال خشونت فیزیکی (بدنی)، جنسی و روانی از جمله کشتار و قتل زنان، توسط نیروهای دولتی و غیردولتی ارتکاب یافته است. هدف قرار دادن غیرنظامیان و عدم رعایت اصل تفکیک میان نظامیان و غیرنظامیان، به عنوان یکی از مهم‌ترین دلایل این امر قلمداد می‌شود.»

نکته قابل ذکر در ارتباط با مواضع اتخاذی توسط گزارشگر ویژه منع خشونت علیه زنان در مورد کشتار زنان در جریان مخاصمات مسلحانه، این است که در این گزارش با رعایت جوانب احتیاط و به دور از هرگونه واقع‌نگری، هیچ‌گونه اشاره‌ای به نقض گسترده حقوق زنان و کودکان و ارتکاب خشونت گسترده علیه آنان در مخاصمات اخیر در کشورهای اسلامی‌ که توسط آمریکا و متحدانش ارتکاب یافته، نشده است.


5. قتل زنان در ارتباط با مسائل مربوط به جهیزیه

گزارشگر ویژه منع خشونت علیه زنان در آخرین گزارش خود، یکی از مصادیق «قتل مبتنی بر جنسیت زنان» را قتل زنان در ارتباط با مسائل مربوط به "جهیزیه" می‌داند. وی خاطرنشان می‌کند: «در برخی از کشورهای جنوب آسیا، رویه گسترده‌ای در ارتباط با «جهیزیه» وجود دارد که منجر به کشتار و قتل زنان می‌شود. این امر به این معناست که پدیده‌ای تحت عنوان «جهیزیه»، منجر به آزار و اذیت مستمر و ارتکاب شکنجه توسط خانواده شوهر و در نتیجه کشته شدن و یا خودکشی دختران و زنان می‌شود. زیرا دختران جوان، تحت فشار ناشی از تهیه جهیزیه، تأمین هزینه‌ها و کالاهای مربوط به آن هستند.»


گزارشگر ویژه می‌افزاید: «بارزترین مصداق این نوع قتل، غالباً به صورت "سوزاندن عروس" صورت می‌گیرد که اغلب تحت عنوان یک تصادف و "انفجار اجاق گاز" در رسانه‌ها انعکاس خبری پیدا می‌کند.»


6. کشتار زنان بومی


گزارشگر ویژه در گزارش اخیر خود در ارتباط با وضعیت دختران و زنان بومی ‌اذعان داشت: «زنان و دختران بومی‌ عمدتاً به لحاظ فرهنگی، اجتماعی و سیاسی به حاشیه اجتماع رانده شده‌اند. از این‌رو، بسیاری از آنها در شرایط نامطلوب و اسف‌بار زندگی می‌کنند. آنها مجبور به اشتغال در کارهایی می‌شوند که مهارت اندکی می‌طلبد و از سطح درآمد بسیار پایین برخوردار است، از جمله این مشاغل عبارتند از: کارگری در کارخانه‌ها، خدمات خانگی، تجارت و توریسم جنسی و فحشا».

نکته قابل تأمل در ارتباط با اظهارات گزارشگر ویژه در مورد زنان و دختران بومی ‌این است که گزارشگر ویژه در یک اظهارنظر کاملاً انتقادبرانگیز امور ضداخلاقی و غیرانسانی نظیر فحشا و تجارت جنسی زنان و دختران را کاملاً به رسمیت شناخته و فقط تنها ایراد وارد بر آنها را سطح درآمد پایین آن دانسته است. این در حالی است که هنوز حتی در میان خود کشورهای غربی، اتفاق نظر در مورد قانونی کردن عمل فحشا وجود ندارد و کشورهایی نیز که قوانینی در راستای قانونی کردن فحشا به تصویب رسانده‌اند، بعضاً مبادرت به اعتراف به ناکارآمدی این قانون کرده ‌ند. به طور نمونه درکشور آلمان، از اول ژوئیه 2002 «قانون فحشا»لازم‌الاجرا شد.

دولت فدرال به منظور بررسی آثار و تبعات اجرای قانون مذکور، در 7 ژوئیه 2007 گزارشی ارائه کرد. دولت آلمان در این گزارش صراحتاً اذعان دارد که قانونی‌کردن فحشا تنوانسته است به رفع معضلات مربوط به قاچاق زنان و یا ارتکاب خشونت علیه زنان بینجامد، بلکه خود سبب افزایش موارد فحشای اجباری، فحشای کودکان و دیگر اشکال خشونت علیه زنان شده است.(36)

در گزارش آخر گزارشگر ویژه، «کشورهای غربی توسعه‌یافته به عنوان یکی از مهم‌ترین عاملان نقض حقوق زنان بومی ‌و ارتکاب خشونت علیه زنان و دختران قلمداد شده‌اند. به طور نمونه، در کشور کانادا، ارتکاب خشونت علیه زنان بومی، امری رایج است و زنان بومی پنج برابر بیشتر از زنان دیگر در معرض مرگ ناشی از ارتکاب خشونت علیه آنان قرار دارند. از مجموع 582 مورد خشونت ارتکابی که در سال 2010 علیه زنان بومی ‌در کشور کانادا اعلام شده است، 20 درصد در مورد ناپدیدشدگی و 67 درصد در مورد قتل و کشتار زنان بوده است.»


7. قتل به دلیل گرایشات جنسی


گزارشگر ویژه صراحتاً با اعلام حمایت کامل از پدیده همجنس‌گرایی در جوامع، اذعان می‌دارد: «اکنون ارتکاب خشونت علیه زنان به دلیل گرایشات جنسی آنان امری رایج است. در بسیاری از جوامع زنان همجنس‌گرا و مردان همجنس‌گرا، افراد دوجنسی، افرادی که تمایل به تغییر جنسیت دارند، افراد غیرعادی و بیمار و نیز فعالان و شاغلان در این عرصه‌ها، به دلیل عدم انطباق با کلیشه‌های جنسیتی رایج (که مبتنی بر گرایش دو جنس مخالف به یکدیگر است)، مجرم قلمداد شده و متحمل مجازات‌های سنگین و قربانی خشونت می‌شوند»

اظهارات گزارشگر ویژه منع خشونت علیه زنان در ارتباط با «گرایشات جنسی» از جهات مختلف، قابل نقد و انتقاد است:


الف) اولین انتقاد وارد بر گزارشگر ویژه این است که ذیل عنوان «گرایشات جنسی» گروه‌های مختلفی از افراد را که اساساً دارای وضعیت‌های کاملاً متفاوت با یکدیگر هستند، مطرح نموده است. البته روند موجود در سازوکارهای بین‌المللی در ارتباط با موضوع گرایشات جنسی دقیقاً همین رویه است. در این شیوه، با توجه به حساسیت‌های اخلاقی و مذهبی که نسبت به همجنس‌گرایی در بسیاری از جوامع خصوصا کشورهای اسلامی ‌وجود دارد، سعی می‌شود گروه‌های مختلفی از افراد - از جمله اشخاصی که به لحاظ جسمانی و جنسی دارای برخی نقیصه‌ها و ویژگی‌های جسمانی خاص هستند و به همین دلیل مبادرت به انجام اعمال جراحی یا روش‌های درمانی از جمله تغییر جنسیت می‌کنند و نیز همجنس‌گرایان که فقط با انگیزه‌های غیراخلاقی مبادرت به انجام چنین امور غیراخلاقی می‌کنند- بدون هیچ‌گونه تفکیک میان آنها، ذیل عنوان «گرایشات جنسی» آورده شود.


ب)  گزارشگر ویژه به طور صریح اشتغال زنان و دختران در اموری نظیر همجنس‌گرایی را به رسمیت شناخته است. این طرز تلقی گزارشگر ویژه بی‌تردید از سوی دولت‌ها و مردمان اخلاق‌گرا قابل پذیرش نیست. از سوی دیگر، تجربیات عملی برخی جوامع نشان می‌دهد که نهادینه کردن امور غیراخلاقی و غیرانسانی در جوامع نه تنها مانع ارتکاب خشونت علیه زنان و دختران نمی‌شود، بلکه خود عامل اصلی ارتکاب خشونت علیه آنان است.



منبع :

daneshha.akairan.com