ابن سینای زمان ما
استاد جعفری مرد فکر بود که آزاداندیشی و دین مداری را همیشه و با هم داشت و به سوی قلعه های ناشناخته «بودن» و «شدن» شتافت، و عشق به فتح این قلعه ها بود که وی را راهی سرزمین هایی دیگر کرد تا موفق به ابداع حیات معقول گردید.
محمد تقی جعفری مشهور به علامه جعفری از علمای شیعه در قرن ۱۵ هجری( معاصر) است. وی که شاگرد مرتضی طالقانی بود، سراسر عمر خود را در تحصیل، تدریس و پژوهش سپری کرد. امام خمینی، وی را ابن سینای زمان نامید.
از وی بیش از ۸۰ مجلد باقی مانده است. جبر و اختیار، شرح نهجالبلاغه، شرح مثنوی معنوی و وجدان از معروفترین آثار اوست. وی با برتراند راسل چندین مرتبه در مورد مسائل فلسفی نامهنگاری داشته و با روژه گارودی، پروفسور عبدالسلام و پروفسور روزنتال گفتگوهایی داشته است.
پایگاه اطلاع رسانی علامه - محمدتقی جعفری در مرداد ماه سال ۱۳۰۴ در شهر تبریز متولد شد. در آغازین سال های حیات ، کودکی که" محمدتقی" نام داشت ، با ورود به مدارس جدید و تعلیماتی که در تبریز آن زمان ، تازه دایر شده بود، راه خود را برای صعود به قله های تفکر گشود. سپس به همراه برادرش مقارن سالهای پایانی جنگ جهانی دوم به مدرسهٔ طالبیه تبریز رفته و تحصیلات علوم دینی را نزد استادان آنجا پی گرفت.
پدرش درس نخوانده بود، ولی حافظهای بسیار قوی داشت و غالب سخنان پندآموز را به طرزی شیوا بیان میکرد.
البته پدرم درس نخوانده بود، اما حافظه ای غیر عادی داشت و اغلب سخنان وعاظ شهر را جمله به جمله بیان می کرد. بعدها ما به عظمت پدرمان پی بردیم . او روحیه بسیار بالایی داشت و آدم رقیق القلبی بود. شغلش نانوایی بود و بدون وضو دست به خمیر و نان نمی زد. یک بار با پدرم خدمت آقا میرزا هادی حائری که از هم دوره های مرحوم عصار بود، رفتیم . ایشان به من گفت : راهی را که ما با مشقت ـ آن هم هفتاد سال علم و حکمت ـ طی کردیم ، پدر تو در خونش دارد. پدرم به کار خیلی علاقه مند بود و می گفت: کار جوهر زندگی من است و بیکاری را برای خود مرگ تلقی می کرد.
محمد تقی نزد مادر مقداری مقدمات دروس و قرآن را آموخت. آنگاه در مدرسهٔ اعتماد تبریز پایه چهارم و پنجم را با رتبه بالا گذراند. سپس به همراه برادرش مقارن سالهای پایانی جنگ جهانی دوم به مدرسهٔ طالبیه تبریز رفته و تحصیلات علوم دینی را نزد استادان آنجا پی گرفت. تأمین هزینهٔ زندگی، او را ناگزیر ساخته بود تا صبحها به تحصیل پرداخته، و بعدازظهرها را کار کند.
مادرم برخلاف پدرم با سواد بود و جوان هم از دنیا رفت . به هنگام مرگ (1321 خورشیدی ) سی و دو سال داشت . نخستین بار، او قرآن را به من یاد داد. حتی یادم می آید وقتی با او به مشهد رفتیم ، در طول راه قرآن می خواند و میان راه که برای استراحت و نماز توقف می کردیم ، فرزندانش را دورش جمع می کرد و یک سوره قرآن را به ما تعلیم می داد.
در آغازین سال های حیات ، کودکی که« محمدتقی» نام داشت ، با ورود به مدارس جدید و تعلیماتی که در تبریز آن زمان ، تازه دایر شده بود، راه خود را برای صعود به قله های تفکر گشود.
محمدتقی چون خواندن و نوشتن را پیش از آغاز دبستان ، از مادر فرزانه خویش فراگرفته بود، به صلاحدید مدیر مدرسه (جواد اقتصادخواه) درس و تحصیل را از کلاس چهارم ابتدایی آغاز کرد. این آغاز نشان می داد کودکی در مسیر علم قرار گرفته است که منازل دانش را به خوبی طی می کند، و همین ، حاکی از استعدادی بود که سال ها بعد توسط آیت الله میرزا فتاح شهیدی کشف شد:
در آغاز تحصیل، علم برای ما جلوه ای حیاتی داشت. متأسفانه الان این حالات را در افراد بسیار کم می بینیم. اگر معلم به ما مطلبی می گفت ، احساس می کردیم اگر آن را یاد نگیریم ، دنیا به هم خواهد خورد. ما با این روحیه درس می خواندیم. من الان اشعاری را که از منوچهری دامغانی در کلاس پنجم ابتدایی می خواندیم ، در حافظه دارم .
در سال ۱۳۱۹ ه.ش در ۱۵سالگی، زادگاه خویش را به قصد اقامت در تهران ترک نمود، و در مدرسه مروی نزد اساتید تحصیل متن رسائل و مکاسب را پی گرفت. پس از سه سال، در سال ۱۳۲۲ ه.ش به شهر قم مهاجرت نمود، و ضمن تحصیل در مدرسه دارالشفای قم ملبس به لباس روحانیت گردید و دروس خارج را در آنجا آغاز کرد.
وی سپس برای ادامه تحصیلات، راهی نجف شد. بیست و سه ساله بود که به درجهٔ اجتهاد نایل گردید. در سال ۱۳۳۶ یا ۱۳۳۷ ه.ش پس از یازده سال اقامت در نجف، به ایران بازگشت.
استادان محمدتقی جعفری
میرزا حسن موسوی بجنوردی، شیخ کاظم شیرازی، سید عبدالهادی شیرازی، آیتالله سید ابوالقاسم خویی، شیخ مرتضی طالقانی، علی محمد بروجردی، میرزا حسن یزدی، سید محمود شاهرودی، سید جمال الدین گلپایگانی، سید محمد هادی میلانی، میرزا حسن موسوی بجنوردی، آیتالله شهیدی (صاحب حاشیه بر مکاسب) و سید محسن حکیم نام برد. آثار بسیار زیادی از این فیلسوف مسلمان و مولویشناس معاصر ایرانی به جای مانده است.
جعفری پس از اتمام تحصیلات ، وقتی در خلال سال های دهه 30 به ایران بازگشت ، باز به بررسی جریانات فکری روز پرداخت . بی گمان ، او با روشنفکری های واقعی موافق بود و اساسا همین موضوع بود که وی را به تحقیق و تفحص واداشته بود؛ تحقیق و تفحص هایی که شاید پررنگ ترین عنصر حیاتش در طول 60 سال زندگی علمی او محسوب می شود.
به سوی قلعه های ناشناخته بودن و شدن
محمدتقی جعفری مرد فکر بود که آزاداندیشی و دین مداری را همیشه و با هم داشت. وی به سوی قلعه های ناشناخته «بودن» و «شدن» شتافت، و عشق به فتح این قلعه ها بود که وی را راهی سرزمین هایی دیگر کرد تا موفق به ابداع حیات معقول گردید. حیات معقول از دیدگاه وی، اینگونه تعریف شده است:
حیات آگاهانه ای که نیروها و فعالیت های جبری و جبرنمای زندگی طبیعی را با برخورداری از رشد و آزادی شکوفان در اختیار، در مسیر هدف های تکاملی نسبی تنظیم نموده، شخصیت انسانی را که تدریجا در این گذرگاه ساخته میشود، وارد هدف اعلای زندگی مینماید. این هدف اعلا، شرکت در آهنگ کلی هستی وابسته به کمال برین است.
در تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی؛ این مجموعه پانزده جلدی، با سبک و سیاق دایرهالمعارفی به پژوهش در افکار و آرای مولانا جلال الدین بلخی مشهور به مولوی پرداخته و مباحث و تذکرات عارفانه او را با مباحث و واقعیتهای امروزی تطبیق میدهد. البته این تفسیر منحصر به مباحث عرفانی مولوی نیست، بلکه به بسیاری از مباحث آکادمیک اشاره دارد. تأمل در دیدگاههای جدید روان شناختی غربی و هم چنین سیر اندیشه اجتماعی غرب، با نظر به منابع برجسته و گستردهای چون ویکتور هوگو، داستایوفسکی، تولستوی، بالزاک، ماکس پلانک، اینشتین و... به خوبی تجزیه و تحلیل شده است. از بارزترین ویژگی این تفسیر، آشتی میان معارف اسلامی و انسانی، و نیز تأمل در مقولههای اساسی فلسفی مشترک میان شرق و غرب میباشد که وی از آن تعبیر به «فرهنگ مشترک بشری» مینماید.
او صاحب تئوری های دیگری نیز بود
از «هست» و «باید» انسان تا «ارتباطات چهارگانه» و «سؤالات ششگانه». وی نهیب سؤالات پر جست و خیز و تکاپوآفرین: من کیستم؟ از کجا آمده ام؟ به کجا آمده ام؟ با کیستم؟ برای چه آمده ام؟ و به کجا میروم؟ را با نسیم زوال ناپذیر ارتباطات چهارگانه: ارتباط انسان با خویشتن، با خدا، با جهان هستی و با همنوع خود پاسخ می داد و بشر را در خویش غرقه نمیساخت، بلکه وی را همواره به «باید»ش فرا میخواند: بنا بر مشاهدات تاریخی و مختصات روانی آدمی، این مطلب صحیح است که بگوییم: انسان در هر حالی می تواند از صفر شروع کند، یا به عبارت دیگر: از فوق صفر تنزل کند، به صفر برسد و از این نقطه بار دیگر شروع به تحول نماید، یا از زیر صفر خود را به صفر برساند و از این نقطه شروع به تعیین مسیر جدید نماید. خداوندا ! پروردگارا، داورا، دادگرا ! روزی خواهد رسید که این موجودات که نام خود را انسان نهاده، ادعای ترقی و اعتلایشان بر فراز کیهان سترگ طنین انداخته است و هنوز برای تشخیص دردهای اساسی خود و درمان آن کوچکترین گام اختیاری برنداشته اند، به خود بیایند؟!
از نظر استاد جعفری:
روشنفکر حقیقی کسی است که ارتباط خود را با واقعیات گسترده در جویبار زمان، تنظیم منطقی نموده و با درک صحیح درباره علت ها، معلول ها، ثابت ها و متغیرها، برای تحقق بخشیدن به حیات معقول جامعه ، رسالتی در خود احساس کند و از هیچ گونه گذشت و فداکاری در این راه دریغ نورزد.
وی جزو متفکرانی بود که دیدگاه های خویش را پیوسته با عنصر زمان هماهنگ می کرد. او به تفکر «تطبیقی»، «روزآمد» و «زمان گرا» ایمانی راسخ داشت . بخش مهمی از جهت گیری های فکری و علمی اش در اصل به ایده ای با عنوان «فرهنگ مشترک بشری» برمی گشت .
فرهنگ مشترک بشری
که از تفکرات اساسی و اولیه استاد جعفری به شمار می رود، به این معناست : فرهنگ های بشری، در ریشه های فوق ظاهری خویش با همدیگر اشتراک داشته، پیوندهای زوال ناپذیر دارند که عوامل محیطی و جغرافیایی نمی توانند بر آن ها دسترسی پیدا نموده و تأثیر انفعالی در آن بر جای بگذارند.
باری ، برخی از متفکران معاصر یونانی ، وقتی می خواهند او را معرفی کنند، به این خصلت وی انگشت می نهند که :
جعفری هیچ کس را رد نمی کرد، چون او معلم بود نه قاضی!
زندگی باری بر دوش انسان نیست
زندگی پیوسته باید در حال به وجود آمدن و به وجود آوردن باشد، و الا باری است بر دوش انسان.
دلیل ما به این سخن ، میزان درنگ و تأمل فراوانی است که ایشان درباره واقعیات نظری و عملی زندگی و تعریف و تحدید قلمروهای بنیادین آن نموده است :
*- آیا حقیقت زندگی ، همین است و بس؟» این سؤالی است که از آغاز تاریخ معرفت بشری تاکنون ، افکار بشری را به خود جلب نموده است . در مقابل این سؤال ، مردم دو صف کشیده اند: صف آری گویان ، صف نه گویان .
*- پدیده زندگی ، حقیقتی است مولد که چگونگی اراده و برخورداری از آن ، تحت اختیار آدمی است .
*- نابود ساختن زندگی که مبارزه با مشیت خداوندی است ، دو شکل دارد: 1 ـ خودکشی . 2ـ خودشکنی .
*- زندگی قالب گیری شده در احساس و حرکت «خودمحوری»، مساوی مرگ است .
*- برای هر انسان آگاه،هر«روز» کتابی است که درس هایی خواندنی در آن نوشته شده است .
لذا، صحیح است که بگوییم : همواره یک عامل مستمر به نام «زمان» وجود دارد که نادانی های ما را می تواند به دانایی تبدیل کند، ولی کو عاشق دانایی؟
*- اغلب انسان ها، به جهت عدم محاسبه در تمایلات و خواسته های خود، در دام های پولادین زندگی می کنند و با تمام ساده لوحی یا ریاکاری ، نامش را « زندگی آزادانه» می گذارند!
*- زندگی بی نیایش و بیرون از جاذبیت کمال الهی ، همان جام خالی است که هنگام تولد به لبانمان می چسبانیم و هنگام مرگ ، آن را دور می اندازیم .
*- ایده آل زندگی عبارت است از: آبیاری و شکوفا کردن آرمان های زندگانی گذران از چشمه سار حیات تکاملی ، و انسان و جهان را در خود یافتن ، و شخصیت انسانی را در حرکت به سوی ابدیت به ثمر رسانیدن .
*- زندگی ایده آل ، تکاپویی آگاهانه است ، و هر یک از مراحل زندگی که در این تکاپو سپری شود، اشتیاق ورود به مرحله بعدی افزوده می شود. هر چه آگاهی و اشتیاق بیشتر شود، هماهنگی بین گذشته و آینده عالی تر خواهد شد. شخصیت انسانی رهبر این تکاپوست ؛ آن شخصیت که ازلیت سرچشمه آن ، بی نهایت گذرگاهش و ابدیت کمال مطلوب آن است، آن حقیقت ابدی که نسیمی از جلال و محبتش ، واقعیات هستی گذران را به تموج درآورده ، چراغی فرا راه پر نشیب و فراز ماده و معنا می افروزد؛ این است زندگی ایده آل . هر جامعه ای که بدین سان طعم زندگی را به افراد خود بچشاند، در اصیل ترین تمدن گام برمی دارد.
سرانجام علامه آیت الله محمدتقی جعفری پس از عمری تلاش بی فقه در تحقیق، تدریس و تالیف در بیست و پنجم آبان ۱۳۷۷هجری خورشیدی ،بر اثر بیماری در بیمارستانی در لندن از دنیا رفت و پیکرش در حرم امام رضا(ع) به خاک سپرده شد.
افغان ها در انزوای مطلق زندگی نمی کنند، بلکه همه آنها را فراموش کرده اند! همه با تهاجمی به نام فرهنگ ، دین ، اقتصاد و آزادی و در پناه جنگ و نابودی تمام مواریث بشری و فرهنگی این کشور به ارمغان آوردند تا افغان ها فراموش شوند .
افغانستان را از جمله کشورهای کمتر توسعه یافته معرفی کردن بسیار ناگوار است . زیرا افغانستان همواره در جوار تمدن های کهنی بوده است که قدمت برخی آثار و فرهنگ باستانی آن به دوران ایران زرتشتی ، تمدن های ایرانی - یونانی ، دوران اسکندر مقدونی و حتی پیش از آن ها باز می گردد و درکنار این ها و به دلیل داشتن مناطق زیبای طبیعی می تواند درصنعت و خدمات گردشگری و جهانگردی ، به عنوان یکی از منابع اصلی و اساسی در جهت تامین منابع مالی و توسعه ی تمدنی و فرهنگی در منطقه رسیده و نمایشگاهی در شکل دادن موزائیکی غنی از فرهنگها و تمدنهای بزرگ هم چون ایرانی، آسیای مرکزی، خاورمیانه و آسیای جنوبی باشد..
تابلو هایی از بام دنیا افغان ها
افغان نام شهروندان قوم پشتون افغانستان است. از نظر قومشناسانه، افغان، یا اوغان، نامی است که فارسی زبانان، به قوم پشتون دادهاند.
افغان های قرقیزتبار در منتهی الیه شرق افغانستان در ناحیه باریکه واخان در سلسلسله جبال پامیر کوچک زتدگی می کنند و در مرزاین کشور با چین ، تاجیکستان و پاکستان سکونت دارند. جنگ جاری در افغانستان نیز نتوانسته شیوه زندگی منحصر و مستقل افغان های قرقیزتبار را تغییر دهد.
به گزارش فارس، افغانستان با وجود سپری کردن دوران بسیار سخت استعمار، جنگهای طولانی 30 سال گذشته و حال حاضر و وجود محرومیتهای برجای مانده از این دورانهای سخت و طاقت فرسا با داشتن مردمانی غیور و خونگرم هنوز هم به عنوان کشوری کوهستانی و زیبا سوژه عکس بسیاری از عکاسان و گردشگران است.
اگر چه در این کشور جنگ و درگیری وجود دارد، اما مناظر زیبایی همانند دریاچه هایی که در دل کوه های صعب العبور افغانستان قرار دارد، یا ولایت بامیان که اوج جاذبه های گردشگری افغانستان است.
بامیان
بامیان، همواره اول لنگرگاهی بوده که سیاحان داخلی و خارجی در آن پای می نهاده اند. گشت و گذار در افغانستان، بدون تلذذ و حظ بردن از آثار تاریخی و مناظر طبیعی بامیان، چنگی به دل نمیزند و لطفی به همراه ندارد؛ رنج سفر به افغانستان را وقتی به جان می خری و جود خودرا برجای مانده از بوداییان بر سینهی کوهها و دریاچههای زیبای بند امیر، سرشار می کنی و یا از دریاچه “باند امیر” که در ارتفاع سه هزار متری بالای کوه های “هندو کوش” ولایت بامیان قرار دارد، دیدن می کنی ، باید از قبل بدانی از جاهای دیدنی ولایت بامیان و بندامیر که هر دو در شرق یکهولنگ قرار دارند نباید دل بکنی .
بند امیر
بند امیر شاهکار دست توانای طبیعت است؛ این نقاش چیره دست، زیر آسمانی صاف بر ارتفاعی بلند، در میان کوههای آهکی، چند دریاچه مملو از آب زلال و گوارا با ماهیهای ریز و درشت و آبشارهای زیبا، کشیده است؛ به آب رنگ آبیِ سیر داده، به قرینهی دریای مدیترانه ، با کنار هم قرار دادن عناصر این نقاشی، به منظرهای چشم نواز و تصویری زیبا دست مییابیم که هر ساله هزاران نفر از داخل و خارج در مدار جاذبهی آن قرار میگیرند و پای در راه« یکهاولنگ »مینهند.
مردم پشتون ؛ یعنی افغان ها
واژه ی « افغان » در مفهوم محدودتر تنها بر یک گروه قومی مشخص اطلاق میشود، مردم پشتون، که افزون بر افغانستان، در پاکستان هم یافت میشوند. در مفهوم گستردهتر، میتواند بر هر یک از باشندگان افغانستان اطلاق شود، هم بر خود پشتونها و هم بر غیرپشتونها که هویت خود را با افغانتباران تعریف نمیکنند. با این حال، هیچ کدام از نامهای دیگر نیز کارآیی ندارند؛ کاربرد واژه ی «افغانی» معمولاً اجتناب میشود، چون نام واحد پولی کشور است، در صورتی که واژه ی «افغانستانی» نیز غیرضرورتا زاید است و کاربرد آن در گفتارهای رسمی اجتناب میشود.
موقعیت افغانستان
افغانستان در آسیا و در نیمکره شمالی – شرقی و در محدوده آسیای میانه واقع شده است. فغانستان سرزمینی کوهستانی و محاط بر خشکی است، و جز اردن تنها کشور خاورمیانه بشمار میآید که به دریا راه ندارد و مساحت آن ۶۵۲.۲۲۵ کیلومتر مربع و چهلمین کشور جهان از نظر مساحت به شمار میآید. طول مرزهای افغانستان حدود ۵۸۰۰ کیلومتر است، که شامل ۲۳۸۴ کیلومتر در شمال با جمهوریهای تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان؛ ۲۲۴۰ کیلومتر از شرق و جنوب با جمهوری اسلامی پاکستان، ۷۳ تا ۹۳ کیلومتر مربع از سمت شمال شرقی از طریق تنگه واخان با استان مسلمان نشین سینکیانگ (سنجان) جمهوری خلق چین و ۸۵۵ تا ۹۳۰ کیلومتر در غرب با ایران ، که ۶۱۹ کیلومتر آن با استان خراسان است.
بیشترین فاصله شرق تا غرب افغانستان، از دره یولی ( شرقی ترین نقطه ) تا دهانه ذوالفقار ( غربی ترین نقطه ) ۱۲۴۰ کیلومتر، و شمال تا جنوب آن ، از نقطه خمیاب در ولایت جوزجان ( شمالی ترین نقطه ) تا کوه های چاکایی ( جنوبی ترین نقطه ) ۸۵۵ کیلومتر است و حداقل فاصله آن با آب های آزاد جهان از طریق مرزهای جنوبی و پاکستان ۵۰۰ کیلومتر است.
گذرگاه جاده ابریشم
افغانستان به دلیل قرارگرفتن در مسیر جاده ابریشم محل پیوندگاه تمدنهای بزرگ جهان بوده و یکی از مراکز بازرگانی عصر باستان به شمار میرفتهاست. این موقعیت مهم و حساس ژئواستراتژیکی و ژئوپولیتیکی ، از عصر پارینهسنگی است ، که به جا مانده از تاریخ، مردم افغانستان، یا همان ایرانیان شرقی باستان را شکل می دهد و جایگاه عمدهای را می تواند برای معرفی و گسترش ادیان جهانی و نقش مهمی در بازرگانی و دادوستد داشته و گه کاه کانون مسلط سیاسی و فرهنگی در آسیا باشد .
قلعه بزرگ بلخ، تخت رستم در سمنگان، شهر غلغله در بامیان و مناره جم و بسیاری دیگر از بقایای باستانی از جمله آثار به جامانده از عصر باستان است.
افغانستان با قدمت تاریخی پنج هزار ساله و داشتن مناطق ویژه گردشگری تاریخی – فرهنگی از گروه کشورهایی است که می تواند از کشورهای جهان سرآمد در توریسم فرهنگی باشد؛ زیرا کشوری که هم بهره مند از مناظر زیبا و جذاب طبیعی بوده و هم برخوردار از مکان ها و آثار بیاد ماندنی پنج هزار ساله و یکی از کشورهای مورد توجه توریستان و جهانگردان است که سالانه مبالغ هنگفتی را از این طریق وارد خزانه دولت نماید.
جاذبه های توریستی کشور
مناظر طبیعی؛ افغانستان با دارا بودن مردمانی استوار و دارای کوه های استوار وسینه فراخ می باشد که بعضا شهرت جهانی دارند ، سلسله کوه های پامیر،هندوکش، بابا، فیروزکوه، سیاه کوه وهمه وهمه منظره های زیبا و جذاب طبیعی را به وجود آورده اند.
وجود دریاهای خروشان که به دلیل وضعیت خاص جغرافیایی و ارتفاع بلندشان، بعضا آبشار گونه های جذاب را به وجود می آورند و بر زیبایی و جذابیت این مناظر می افزاید.
در این میان منظره زیبا وجذاب «بند امیر» که حیرت انسان را بر می انگیزدوقدرت خالق و آفریننده اش را به انسان یادآور می شود و یا شکارجای ظاهر شاه در«کهمرد» و یا هم دره «اژدر» ،هر کدام به نوع خود بی نظیر و بی مانند است.
مکان ها و آثار تاریخی؛ در کنار جاذبه های طبیعی، بناها و آثار تاریخی زیادی که در مناطق مختلف افغانستان وجود دارد بر جاذبه های توریستی کشور افزوده است؛ آثاری که هر کدام بازگو کننده بخشی مهم از تاریخ این سرزمین بوده و از جاذبه های فوق العاده ای برخوردار می باشند؛ از جمله مجمسه های بودا، شهر ضحاک، شهر غلغله، چهل ستون و قلعه بربر در بامیان، مسجد جامع هرات، قلعه تاریخی هرات، مناره ها و آرامگاه خواجه عبدالله انصاری در هرات، بالاحصار، قبر سلطان محمود، آرامگاه سنائی و در غزنی، خرقه مبارکه و باغ بابا در قندهار و تنگی شادیان و زیارت سخی در مزار و تخت رستم در سمنگان همه و همه نشان از توانمندی این سرزمین در صنعت توریسم دارد.
مشکلات موجود بر سر راه توسعه گردشگری
اگرچه مشکلات بر سر راه انکشاف صعنت توریسم کشور مربوط به امروز نیست و ریشه در گذشته های دور دارد؛ اما با آن هم کارشناسان و آگاهان امور این صنعت پر درآمد، نبود امنیت کافی را به عنوان اولین و بزرگترین مانع فرا روی رشد صنعت جهانگردی در کشور می دانند و در کنار آن مسایلی چون نبود زیر ساخت های کافی بویژه در قسمت فرودگاهها و جادهها، عدم اطلاع رسانی دقیق از جاذبه های توریستی کشور، عدم حفاظت از منابع توریستی و آثار تاریخی از خرابی و سرقت توسط سارقان را از موانع عمده و اصلی بر سر راه رشد صنعت توریسم در کشور عنوان می کنند. همچنان در کنار موارد ذکر شده نبود تسهیلات و امکانات رفاهی نیز نقش اساسی را بازی می کند.
راه های توسعه صنعت توریسم در کشور
امنیت به عنوان رکن اساسی و اصلی در افزایش جهانگردی در کشور و به تعقیب آن ایجاد تسهیلات و امکانات لازم برای گردشگران و توریستان، جلوگیری از تخریب و نابودی جاذبه های توریستی، اطلاع رسانی دقیق و همه جانبه از پتانسیل های لازم در کشور به سطح جهانی، هم چنان راه اندازی های جشنواره های مختلف در فصول مختلفی از سال در کشور می تواند کمک قابل توجهی به جلب و جذب گردشگران خارجی کند. در این بین ورزش های زمستانی که دارای طرفداران زیادی در سطح جهان می باشد و کشور نیز به دلیل کوهستانی بودن و برخورداری از کوه های بلند و برف گیر، می تواند به معرفی جاذبه های توریستی کشور بی افزاید.
این در حالی است که طبق آن چه در مجلات اقتصادی نوشته شده است، درآمد حاصله از صنعت جهان گردی در حال حاضر چندین برابر درآمد حاصله از مواد زیر زمینی چون نفت می باشد و به این دلیل آن دسته از کشورهای که دارای جاذبه های گردشگری می باشند در صدد احیای مجدد و معرفی این جاذبه به جهانگردان اند تا باشد که از این طریق منابع مالی کشور را تامین نمایند.
کشور افغانستان در ردیف «کشورهای دنباله دار» قرار می گیرد، کشورها ی دنباله دار، سرزمین هایی هست با وجود فشردگی قسمت اصلی سرزمینشان، قسمت کوچکی از خاکشان از بخش اصلی سرزمینی خود دور افتاده و توسط خاک کشورهای همسایه ، محصور شده است ، که این حدفاصل منجر به فاصله زیاد آن ها از مرکز می شود و اداره ی امور آن را با مشکلاتی رو برو می سازد. در افغانستان هم دره واخان در شمال شرقی کشور به صورت یک زائده از قسمت اصلی خاک آن جدا افتاده است و از نظر شکل طبیعی شبیه یک مشت بسته است. همچنین افغانستان را می توان به شکل یک بادبزن نیز تصور نمود که دسته آن دالان واخان در ولایت بدخشان می باشد.
افغانستان و صفر و صد اجتماعی وموقعیت جغرافیایی
کشور جمهوری افغانستان از طرف شمال متصل است به جمهوریت های تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان اتحاد جماهیر شوروی از طرف غرب به کشور ایران از طرف شرق وجنوب به پشتو نستان و بلوچستان از طرف شمال شرق به ولایت سکیا نک چین محدود می گردد.
خشونت آب و هوای افغانستان یکی از مه مترین ویژگی های طبیعی این کشور بشمار میرود؛ به این معنا که این سرزمین در زمستان هوایی بسیار سرد و در تابستان هوایی گرم دارد. کوه های هندوکش به طول۶۰۰ کیلومتر در نوار شمالی و شرقی این سرزمین گسترده شدهاند. پستترین نقطه افغانستان در جلگه رود «جیحون» ۲۸۵ متر و بلندترین بخش این سرزمین در قله نوشک ۷۴۸۵ متر از سطح دریا مرتفعتر است.
بخش های گستردهای از خاک افغانستان را عمدتاً در شمال و شرق کشور، کوه ها وسنگلاخها پوشاندهاست کوه های هندوکش به طول ۶۰۰ و عرض ۱۰۰ کیلومتر از سمت شمال شرقی به غرب و جنوب غربی کشیده شده و تقریباً از میانه کشور میگذرد. این کوه ها بیش از نیمی از سرزمین افغانستان را فراگرفته و برای شهرهای کابل، قندهار و هرات ارزش راهبردی مهمی ایجاد کردهاست. کوه های قدر به سوی غرب امتداد مییابند، از ارتفاع آن کاسته میشود و در نزدیکی مرزهای ایران تبدیل به کوه ها و تپههای کم ارتفاع میگردند.در بلندیهای هندوکش همواره برف وجود دارد. حتی در تابستانها نیز قلهها و یخچالها پر برف است. در میان کوهستانهای هندوکش، درههای ژرف و خوش آب و هوا و حاصلخیزی وجود دارد که محیط مساعدی برای پرورش دام و تولید میوهاست. افغانستان سرزمین افراط و تفریط است، کوه ها سر به فلک کشیده و درهها ژرف، بارانهای بهاری و تابستانهای خشک، زمستانهای بسیار سرد و تابستانهای گرم، بلندیهای پوشیده از برف در طول سال و سرزمینهای پست و خشک وسوزان. این افراط و تفریط در زندگی اجتماعی نیز وجود دارد. سرزمین افغانستان در طول تاریخ گلوگاه تهاجم به هند بوده است؛ جنگجویان بسیاری چون شاهنشاهان هخامنشی، اسکندر مقدونی، محمود غزنوی، تیمور گورکانی، نادر شاه افشار، از پیچ و خم کوه ها و درههای این کشور خود را به هندوستان رساندهاند. علاوه بر این تا پیش از کشف راه های آبی در سدههای اخیر و سپس گسترش راههای هوایی، خط مسیر بازرگانی شرق به غرب، از دشت شمالی آن میگذشت، گذرگاه کاروان های جاده ابریشم از این سرزمین بوده که عموماً از راه قندهار به هند و از راه بلخ به چین میرفت. پس از کشف راههای آبی و سپس توسعه راههای هوایی، افغانستان مانند سایر سرزمینهای آسیای میانه، تبدیل به منطقهای بنبست شد و گذر هیچ بیگانهای به آنجا نیفتاد. همچنین کوهستانهای افغانستان سپر راهبردی استواری میان آسیای شمالی و آسیای جنوبی است.
سر حدات فعلی افغانستان که روی نقشه های امروزی ترسیم شده است کمتر از یک قرن از تثبیت آن ها نمی گذرد. در تثبیت سر حدات نقش مستقیم همسایه ها ازطرف غرب ایران از طرف شمال روسیه تزاری واز طرف جنوب و شرق هند با حکمیت ممالک مقتدر مانند انگلستان و روسیه تزاری دخیل بود . این دخالت ها که روی اغراض صورت می گرفت در تثبیت سر حدات پرابلم های سیاسی را بین دو دولت همسایه به وجود آورد.با در نظر داشت موضوعات سیاسی در نیمه دوم قرن نوزده ، افغانستان به تدریج به شکل وچوکات سیاسی که فعلا در نقشه سیاسی آسیای مرکزی مشاهده می شود مبدل گشت.
منبع : شبکه اطلاع رسانی افغانستان www.afghanpaper.com
منشور جهانی اخلاق گردشگری در پی آن است تا اصول نهادینهای را که هم در جوامع میزبان و هم در بین میهمانان میتواند منجر به ایجاد رفتارهای بهینه شود معرفی و آنها را بسط و گسترش دهد.
یکی از دغدغههای مهم تا قبل از سالهای ۱۹۹۹ نبود اصول اخلاقی جهانی بود. در واقع هر کشور با توجه به تفاوتهای فرهنگی، اجتماعی و محیطی و به فراخور نیاز، اقدام به تنظیم اصول و ضوابط اخلاقی خاص خود نموده بود. اما این اصول بیشتر مربوط به کشور و منطقه خاصی بود و جهانی نبود.
تا این که سازمان جهانی گردشگری (UNWTO) درسال ۱۹۹۹ اقدام به تعیین دستورالعمل اخلاقی جهانی گردشگری نمود که تحت عنوان کدهای جهانی اخلاق برای گردشگری مطرح شد.
کد (دستور العمل) جهانی اخلاق در گردشگری (GCET) مجموعهای از آداب و شیوههای مهم فراگیری است که با هدف هدایت سرمایهگذاران و متولیان در توسعه گردشگری شامل حکومتهای مرکزی و داخلی، اجتماعات داخلی، صنعت گردشگری و متخصصان آن، و نیز بازدیدکنندگان، اعم از گردشگران خارجی و داخلی، که در راستای توسعه و گسترش گردشگری با شیوهای پایدار و معتبر فعالیت میکنند تدوین شده است و در ارتباط با مصالح جهانی، مانند تجارت مشروع، تأمین امنیت و آسایش، توسعه اجتماعی و مسائل بشر دوستانهای که به طرق مختلف هم بر کشورهای گردشگر پذیر و هم گردشگر فرست تأثیر میگذارد میباشد.
کدهای جهانی اخلاق گردشگری در ده ماده به تصویب رسیده است که نه ماده از آن حکایت از «قوانین بازی» برای مقصدها، دولتها، متصدیان تور، برنامه ریزان، کارگزاران مسافرتی، کارکنان و مسافران مینماید و ماده دهم به نکات اجرایی مورد توجه در آن تأکید دارد.
کد (دستور العمل) جهانی اخلاق در گردشگری
ماده اول: شناخت متقابل و احترام بین مردم و جوامع
ماده دوم: گردشگری به عنوان وسیلهای برای شکوفایی انفرادی و اجتماعی
ماده سوم: گردشگری به عنوان یکی از عوامل توسعه پایدار
ماده چهارم: جایگاه میراث فرهنگی در گردشگری و نکات مورد توجه در بهبود آن
ماده پنجم: گردشگری به عنوان یک فعالیت سودمند برای کشورهای میزبان و جوامع محلی
ماده ششم: تعهدات گروههای ذینفع در توسعه گردشگری
ماده هفتم: حقوق گردشگران
ماده هشتم: آزادی گردشگران در جابجایی
ماده نهم: حقوق کارکنان و کارآفرینان در صنعت گردشگری
ماده دهم: اجرای اصول قوانین اخلاقی جهانی برای گردشگری
بیانیه گردشگر ی مسئولانه
هم چنین بر اساس کدهای دهگانه گردشگری، اصول هشتگانه مسافر و گردشگر مسئول هم طی قطعنامهی در مجمع عمومیسازمان جهانی گردشگری در سال 2005 به تصویب رسید . در ین بیانیه، گردشگری به عنوان ابزاری بری تکامل فردی و اجتماعی معرفی شده است و در آن آمده است که گردشگری عاملی غیر قابل جیگزین در زمینه خود آموزی، ارتباطات دو جانبه و درک اختلافات موجود میان افراد بشمار میید.
در ایجاد یک تجربه مطلوب سفر هر کس(اعم از میزبان- میهمان) نقشی را بر عهده دارد، در ین میان نقش میهمان(گردشگر) در ایجاد این تجربه و کمک به توسعه گردشگری بسیار مسئولانه است ؛
1- چشمان خود را به روی فرهنگ و سنتهی دیگر بگشیید.
2- به حقوق بشر احترام بگذارید.
3- به حفاظت از میحط زیست کمک کنید.
4- به منابع فرهنگی احترام بگذارید.
5- سفر شما میتواند موجب توسعه اجتماعی و مشارکت در اقتصاد محلی شود؛ با خرید صنیع دستی و کالاهی محلی به
6- در خصوص وضعیت فعلی سلامتی مقصد مورد نظر و دسترسی به امکانات ضروری پزشکی اطلاعات به دست آورید.
7- در خصوص مقصد مورد نظر تا حد ممکن اطلاعات به دست آورید.
8- با قوانین و مقررات مقصد موردنظر خود آشنا شوید.
بی اخلاق و بی ادب ترین گردشگران جهان
سایت «استاف» در گزارشی به معرفی ۱۰کشور صادرکننده بیادبترین گردشگران جهان پرداخت. به گزارش ایسنا، براساس نظرسنجیها، گردشگران آمریکایی بهدلیل صحبت کردن با صدای بلند، استفاده از الفاظ رکیک، بدلباسی و چاقی در رتبه نخست بیادبترین گردشگران جهان قرار گرفتند.
گردشگران انگلیسی نیز بهدلیل آن که به کرات در مراکز اقامتی ازجمله سالنهای نمایش و کلوپهای شبانه رفتارهای غیراخلاقی از خود بروز دادهاند در ردیف دوم بیادبها قرار گرفتند.
رتبه سوم بیادبهای جهان به گردشگران روس تعلق گرفته که بهدلیل نوشیدن مشروبات الکلی و انجام اعمال غیراخلاقی در حالت مستی و استفاده از لباسهای نامناسب محبوبیت چندانی در کشورهای میزبان ندارند.
رتبه چهارم گردشگران بیادب جهان نیز به چینیها تعلق گرفته که به انجام اعمال غیرمتعارف شهرت دارند. آخرین مورد این رفتارها یادگاری نویسی چینیها بر دیوارهای معبد تاریخی در مصر بود.
استرالیاییها نیز که علاقه کمی به سفر دارند در سالهای گذشته گزارشهای زیادی از رفتارهای غیراخلاقی در کشورهای مختلف جهان را بهخود اختصاص داده و براین اساس در ردیف پنجم بیادبترین گردشگران جهان قرار گرفتند.
اما رتبه ششم بیادبترینها مربوط به گردشگران آلمانی است که در مهمانیها و کلوپهای شبانه رفتارهای غیراخلاقی از خود بروز دادهاند.
گردشگران هندی نیز در رتبه هفتم بدترین گردشگران جهان قرار دارند. پیشتر نیز فرانسویها و ایتالیاییها گردشگران هندی را بدترین گردشگران جهان اعلام کردند.
براساس این نظرسنجی رتبههای هشتم تا دهم بیادبترین گردشگران جهان نیز به گردشگران فرانسوی، ایتالیایی و برزیلی تعلق گرفته است.
ایران پنجمین کشور از نظر غنای طبیعی و از نظر تنوع زیستی است ، تنها ایالات متحده آمریکا با ایران قابل مقایسه می باشد، این اعلام نظر رسمی سازمان جهانی گردشگری بوده ودر ادامه ی اعلان نطرش می افزاید ؛ " این در حالی است که مساحت ایران به مراتب کمتر از آمریکا است و این مهم امکان بهره مندی از آب و هوای گوناگون را در بخش های مشخصی از سال در مناطق مختلف این کشور را فراهم نموده است."
علاوه بر این ؛ گوناگونی طبیعی ایران ، فرهنگ غنی و تنوع آن در مناطق مختلف کشور، توجه به آن که آشنایی با فرهنگ قومیت های مختلف با احترام و حفظ آن ها یکی دیگر از اهداف اکوتوریسم می باشد ، یکی دیگر از نقاط قوت اکوتوریسم ایران محسوب می شود .
اکوتوریسم یا بومگردشگری یا بومگردی، گونهای از گردشگری است که انجمن جهانی اکوتوریسم ، آن را سفر مسئولانه در مناطق طبیعی و حفاظت از طبیعت می شناسد و رونق آن سبب افزایش سطح رفاه مردم محلی شود.
در بوم گدشگری ( اکوتوریسم )، گردشگران برای دیدار از مناطق طبیعی نامسکون و دستنخورده ی جهان سفر میکنند و به تماشای گیاهان و پرندگان و ماهیها و دیگر جانوران میپردازند و یا توریسم متکی بر طبیعت ، که شامل آموزش و ارائه توضیحاتی از محیط طبیعی است و به گونهایی باید طراحی شود که از لحاظ اکولوژیکی (بوم شناختی) پایدار باشد.
موقعیت بوم گردشگری ایران در چهار فصل
ایران سرزمین تقابل ها و تضادها است . این نظرو اذعان بسیاری از گردشگران و متخصصان است ،که می گویند؛ایران کشوری که درآن می توان:
۲۷متر زیر سطح دریا بودو تا ۵۶۷۱متر بالاتر ا سطح دریا،بر فراز بلندترین قله اورآسیای غربی این سرزمین را زیر نظر گرفت .
شرق شناسان و جغرافی دانان برجسته جهان معتقدند؛ تمدن ایرانی حاصل انطباق بسیار هوشمندانه با طبیعت چندگانه فلات ایران است .
بسیاری از آداب و رسوم نواحی بومی کشور بخشی از توانمندی صنعت توریسم ایران به شمار میآید. واقعیت این است که در گوشه و کنار ایران همه ساله بسیاری از آیینها برپا داشته می شود که حضور در آنها در یافتن راز و رمز آنها آرزوی بسیاری از علاقه مندان به سیر و سیاحت است، شناسایی این آداب و رسوم این فرصت را فراهم میآورد که ساکنان برای برگزاری تورهای اکوتوریستی به مضاعف سازی جاذبهها پرداخته و شمار متقاضیان آن را افزایش دهند .
هم چنین ایران کشوری است که میزان بارندگی سالانه ی آن را در حدود ۲۰۰۰میلیمتر در نواحی خزر و میزانی از همان را به میزانی معادل صفر را در کویر مرکزی مشاهده نمود .
حتی می توان جنگل های غنی و سرشار خزر را با دشت های بزرگ کویری را به یک جا داشت و یا می توان به یک فصل اختلاف دمای معادل منهای ۳۵ درجه را تا بیش از مثبت ۴۵ درجه را به یک جا و یک زمان تجربه نمود.
ایران کشوری است که در چهارراه مهاجرتی در آسیا و بین شرق و غرب و شمال و جنوب واقع گردیده و کشوری که کرانه کامل خلیج همیشه فارس را به طول بیش از ۱۶۰۰کیلومتر و شمال را به طولی بیش ۸۰۰ کیلوتر در اختیار دارد.
ایران کشوری است که؛ ۱۰ پارک ملی ،۵اثر طبیعی ملی،۲۶ پناهگاه زنده حیات وحش ،۴۷ منطقه حفاظت شده دارد و بیش از ۷۰۰۰ گونه گیاهی با اقلیت ۲۰درصد بومی آن ،بیش از ۵۰۰ گونه از پرندگان با اقلیتی کمی بیش از ۲۰ درصد ،در حدود۳۲۵ گونه آبزی را در جنوب و ۹۳درصد ذخیره ماهیان خاویاری جهان را در شمال ،بیش از ۱۴۸ گونه جانوری شاخه پستانداران را با اقلیتی بومی و ۱۵ درصدی در آن زیست می کنند و به حیات وحش خود ادامه می دهند .
فلات ایران در موقعیتی است که هنوز ظرفیت های بی نهایت و جاذبه های طبیعی و هر ان چه در مفهوم اکوتوریسم می گنجد را به یک جا دارد .
چشمانداز امور بینالملل گردشگری ایران
به نقل از ایسنا ؛ در میزگردی با موضوع «چشمانداز امور بینالملل گردشگری ایران»، که به همت موسسه طبیعت برگزار شد، در این کنفرانس گردشگری به چالشها و فرصتهای این حوزه مورد بررسی شد تا راهکارهایی را برای بهبود شرایط بینالمللی گردشگری ایران ارائه دهند.
از جمله مباحث مطرح شده در این کنفرانس ، نبود برنامه از مهمترین چالشهای بخش گردشگری، به ویژه در حوزهی بینالملل بوده است .هرچند به گفتهی برخی کارشناسان، در گذشته طرحی برای گردشگری ایران با مشارکت کارشناسان سازمان جهانی جهانگردی نوشته شده بود، ولی اکنون آنها معتقدند این طرح به بازنگری نیاز دارد. در واقع، از اظهار نظر کارشناسان اینطور برمیآید که گردشگری فعلا طرح مدونی ندارد.
توجه به آموزش و بالابردن سطح تخصصی
به گفته ی محمدعلی اینانلو کارشناس اکوتوریسم : تا امروز مدام دربارهی گردشگری فرهنگی بحث شد و می گویند ،یک گردشگر به یک مقصد چند بار سفر میکند، ولی باید گفت گردشگر فرهنگی بهندرت اتفاق میافتد تخت جمشید را دوباره ببیند. تنها جایی که امکان برگشت دوباره وجود دارد، عرصهی طبیعت است، چون طبیعت مدام در حال تغییر است.
ما یاد گرفتهایم که بگوییم صنعت گردشگری، یکی از پردرآمدترین و اشتغالزاترین صنایع در دنیا است و کشور ما یکی از جوانترین کشورهای دنیا است. اما باید کارشناسان ، خبرنگاران ،عکاسان ، تورلیدرها ، مدیران بخش گردشگری تخصص خود را افزایش دهند و سطح تخصصی را باید با آموزش مستمر بالا برد .
چگونه برنامه ریزی کنیم
اکوتوریسم نه تنها دوست دار محیط زیست است بلکه در مقایسه با گردشگری معمول آسیبهای فرهنگی و ایجاد تغییرات کمتری را هم دارد. در حالیکه فحشا، بازارسیاه و مواد مخدر اغلب محصول جانبی گردشگری انبوه است، سعی اکوتوریسم بر این است که به فرهنگ احترام گذارد و تاثیر حداقل بر روی محیط طبیعی و جمعیت انسانی کشور مقصد داشته باشد.
به دلیل اینکه اکوتوریسم اغلب مستلزم سفر به مناطق دوردست و مکانهایی است که در آنجا جوامع کوچک و محلی تجربه کمی در تعامل و برخورد با افراد بیگانه داشته اند کار آسانی نیست، دستیابی به این موضوع مثل گردشگری رایج نمی باشد .
بوم گردشگری یا اکوتوریسم، مستلزم داشتن ارتباط نابرابر قدرت میان بازدید کننده و میزبان است و این موضوع به نوبه خود سبب تبدیل شدن ارزشها و اخلاقیات به متاعی قابل خرید و فروش است.
برای این که بتوانیم تا حدودی طبیعت گرد مسئول باشیم باید از قبل در مورد سنتهای محلی، کدهای پوششی مورد نظر در مقصد و دیگر هنجارها موجود در مقصد بدانیم و نباید به صورت و بدون اطلاعات و دانش قبلی به اجتماعات خاص وارد شویم، مگر این که دعوت شویم و یا این کار به صورت برنامه و تور از قبل مشخص و برنامه ریزی شده باشد.
محورهای مطالعاتی؛ مباحث نظری و کاربردی
برنامه ریزی و توسعه گردشگری
- برنامه ریزی بوم گردشگری برای توسعه پایدار و گردشگری در نواحی ساحلی شمال و جنوب کشور .
- مدیریت مقصد و هدف های گردشگری اکوتوریسم و روششناسی آموزشی برای اکوتوریسم روستایی و برنامه ریزی ویژگی های طبیعی منطقه و نوع اکوتوریسم مورد نظر.
- تدوین یک دستورالعمل آموزشی وتوجیه آموزشگران به استفاده ازروشهای مختلف در مناطقگوناگون کشور.
- تلاش برای توسعه و پی ریزی یک نظام صدور پروانه بهرهبرداری مفید برای اکوتوریسم در سطح ملی .
- برنامه ریزی بازار ،همان طور که به توسعه محصولات توریستی مرتبط است ،باید به عنوان بخشی از فرایند برنامه ریزی کلی گردشگری در نظر گرفته شود.
- باتعیین اهداف بازاریابی،تدوین راهبرد بازاریابی،تهیه و اجرا برنامه ترویج وارائه خدمات اطلاع رسانی گردشگری .
- برنامه ربزی بازار را می توان برای گردشگرانی بین المللی و داخلی و یا به صورت ترکیبی برای هر دو انجام داد.
برنامه ریزی محلی
گردشگری آسیبهایی(خساراتی) را نیز به دنبال دارد. در اکوتوریسم سعی بر این است که اثرات منفی هتلها، مسیرها، و دیگر زیرساختها با روشهای مختلفی مثل، استفاده از مواد قابل بازیافت، به کار بردن هرچه بیشتر مواد ساختمانی محلی، منابع تجدید پذیر، بازیافت و انهدام ایمن زباله و فضولات و به کار بستن طراحی و معماری مطابق با فرهنگ و محیط زیست به حداقل ممکن کاهش بیابد. کاستن از این تاثیرات مستلزم آن است که تعداد گردشگران و شیوه رفتارآنها در طبیعت به گونهای باشد که تاثیرات منفی بر روی اکوسیستم را به حداقل ممکن برساند.
جوامع محلی هم باید از درآمد حاصل و امکانات رفاهی موجود درمناطق حفاظت شده آن شامل ؛ آب آشامیدنی، جاده، مراکز درمانی سهمی ببرند.
اداره محلهای اردو زنی، اماکن اقامتی، رستورانها باید به صورت کامل یا مشترک با جوامع محلی در پیرامون پارک ها و دیگر مقاصد گردشگری باشد.
از این مهمتر اگر به اکوتوریسم به عنوان ابزاری برای توسعه مناطق روستایی نگریسته میشود پس باید بتواند به انتقال تصدیگری اقتصادی و سیاسی به جوامع محلی، روستاها، تعاونیها و دیگر شرکتها کمک کند. این مشکلترین و زمانبرترین اصل در معادله اقتصادی است و موضوعی است که متصدیان خارجی و شرکا دراین بخش اغلب از آن غافلاند و یا به شکلی ناقص آن را اجرا میکنند.
برنامه ریزی فرا منطقه ای
بیش از 80 درصد منافع توریسم ایران ، متعلق به استان های قابل توسعه یافته تر تهران، مازندران، خراسان، اصفهان و فارس می باشد که تمرکز تسهیلات ، امکانات و جاذبه های توریستی مهم ترین دلایل این روند محسوب می شوند.
اکوتوریسم خواهان رویکردی کلیتر به سفر است، سفری که گردشگران در آن سعی بر احترام، یادگیری و منفعت رساندن به جوامع و محیط زیست محلی داشته باشند. هرچند آن دسته از تعاریفی هم که بر روی سود رساندن و حساس بودن نسبت به مسایل فرهنگی مقصد تاکید میکنند را نمیتوان نسبت به مسایل و وقایع سیاسی کشور بی تفاوت دانست.
بررسی و آسیب شناسی
گزارش ها نشان می دهد که تصویر ذهنی نا مطلوب از ایران به عنوان یک مقصد توریستی نا امن یاد می کنند و تحولات اقتصادی عمده ترین عواملی هستند که توریسم بین المللی و داخلی ایران را تحت تأثیر قرار می دهند.
بررسی، مطالعه و ارزیابی روند کنونی صنعت توریسم ایران بیانگر این امر است که فقدان چهارچوب مفهومی عقلانی از توریسم به عنوان یک صنعت مهم، در حال فرسودگی و ناکارآمدی امکانات و تسهیلات توریستی و شبکه ارتباطی ایران برای توسعه توریسم در سطح بین المللی، است .
ساختار سازمانی نا مناسب و تعدد مراکز سسیاست گذاری در حوزه توریسم ، ناکارآمدی سازمان متولی کنونی توریسم ایران به عنوان وزنه ای سنگین در کابینه دولت، فقدان ضمانت اجرایی قوانین و مقررات توسعه توریسم ایران ، عدم تمایل بخش خصوصی برای سرمایه گذاری در این بخش است .
مدیریت دولتی و نیمه دولتی تسهیلات و امکانات عمده توریستی ،
عدم بکارگیری سیستم حساب اقماری توریسم(TSA ) در حساب های ملی ،
بی توجه ای به آمار و داده های ضروری برای برنامه ریزی و فناوری اطلاعات (IT ) در حوزه توریسم ،
فقدان رویکرد برنامه ریزی ناحیه ای و محلی برای توریسم ایران،
تحولات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی داخلی و ارائه تصویری نا مطلوب از ایران برای توریست های بین المللی از سوی وسایل ارتباط جمعی غرب مهم ترین دلایل ناکامی برنامه های توسعه توریسم ایران در برنامه ریزی فرامنطقه ای و بین المللی محسوب می شوند.
در بسیاری از کشورهای در حال توسعه جمعیت روستایی ساکن در اطراف پارکهای ملی و دیگر جاذبههای گردشگری به صورت مداوم بر سر کنترل و تملک منافع حاصل از این جاذبهها با دولت مرکزی و شرکتهای چند ملیتی در حال نزاع و ستیز هستند. بنابراین لازم است اکوتوریسم نسبت به شرایط سیاسی کشور میزبان و حال و هوای اجتماعی آن حساس باشد و لازم است اکوتوریسم با تحریمهای بینالمللی و نزاع های منطقه ایی و خاورمیانه تقویت شود .
چالش های بوم گردشکری ایران
رویکرد نامناسب دولتی به گردشگری و به ویژه طبیعت گردی موجب شده که بهره برداری فیزیکی از منابع طبیعی نظیر جنگل ها و معادن و تغییر کاربری مناطق طبیعی به زمین های کشاورزی مقدمات نابودی محیط زیست مناطق را فراهم کند به عنوان مثال استخراج پوکه معدنی در منطقه کوه دماوند که بلند ترین قله مخروطی جهان است ترجیح داده می شود به توسعه پایدار اکوتوریسم که با منافع ملی در تضاد است .
عدم آموزش و اطلاع رسانی مردم محلی در ارتباط تعامل با گردشگران و هم چنین حفاظت و نگهداری منا طق هدفمند و نقطه گذاری شده که باعث از بین رفتن یا کاهش جذابیت های طبیعی محل می شود . مشاهده شده است که افراد محلی پس از رفت و آمد گردشگران در منطقه ای به جای تجهیز خانه های محلی به ملاحضات زیست محیطی در پی تاسیس هتلی با شکل شهری آن برمی آیند که تهدیدی است برای محل و از بین رفتن زیبایی بصری طبیعت می شود.
زیر ساخت های نامناسب ریلی و هوایی سبب عدم سفر عمده اکوتوریست ها به مناطق دورتر از مناطق زندگی شان شده است و از آن جا که عمده آژانس های طبیعت گردی در تهران واقع شده اند سفرها عموما تا شعاع مشخصی از تهران برنامه ریزی می شوند.
طبق آمار سایت رسمی سازمان گردشگری میراث فرهنگی و صنایع دستی تعداد مدرسان طبیعت گردی از 50 تن فراتر نمی رود و این در حالی است که با پتانسیل بالای ایران در این زمینه ضعف تخصص خود نمایی می کند .
عدم وجود امنیت در مناطق کویری و بیابانی ایران و نارسایی زیرساخت های حمل و نقل در تابستان در مناطق شرقی به دلیل طوفان های شن و در فصل زمستان در مناطق شمالی و غربی کشور.
عدم سهولت اخذ روادید برای گردشگران خارجی و تمرکز گرایی در تبیین سیاست های اکوتوریسم و هم چنین پاسخگو نبودن هتل ها و مراکز اقامتی به طبیعت گردان
شکار بی رویه و عدم توانایی سازمان حفاظت از محیط زیست جهت جلوگیری از آن به دلیل تعداد اندک محیط بانان در مناطق حفاظت شده ، پارک های ملی و... باعث روند انقراضی گونه های مختلف جانوری شده است.
منبع: وب سایت http://www.untamedpath.com/
مترجم: آقای وحید نظری
سرزمین خورشید
با توجه به این که روستای "اورامان تخت" در سال 85 به عنوان یکی از مناطق نمونه گردشگری به ثبت رسیده و بعد از آن نیز یک هتل بسیار زیبا و برگرفته از معماری این روستا ساخته شد و به "هتل سنگی" اورامان مشهور شد و هم اکنون نیز مورد استفاده قرار می گیرد.
حال که "اورامان تخت" به عنوان یکی از روستاهای شگفت انگیز کشور مطرح است و روستاها، مقصد گردشگری آینده هستند و در جهان توسعه فراوانی یافته است و بسیاری از کشورها از این راه توانستهاند وضعیت خود را بهبود ببخشند و از مشکلاتی مانند بیکاری، پایین بودن سطح درآمد سرانه و کمبود درآمد ارزی خویش بکاهند، بنابراین ضروری است جهت اشتغالزایی،رشد بخش خصوصی و توسعه زیرساختها استان کردستان به گردشگری روستایی اورامانات توجه بیشتری شود .
یکی از انواع گردشگری که روز به روز طرفداران بیشتری پیدا میکند، گردشگری روستایی است و به نظر میرسد روستاها در آینده به یکی از مهمترین مقاصد گردشگران تبدیل شوند.
فرصت های گردشگری روستایی اورامان تخت
این روستا را هزار ماسوله نیز مىنامند. زیرا معمارى آن همانند ماسوله است. حیاط هر خانه بام خانهاى دیگر است، اما با وسعتى بیشتر.
معمارى اورامانات و سرسبزى این منطقه کوهستانى رویاى پلههایى به سمت بهشت را متصور مىکند. خانههاى این روستا با سنگ و اغلب به صورت خشکه و به صورت پلکانى ساخته شده است. مردم منطقه معتقدند اورامانات تخت زمانى شهرى بزرگ بوده و مرکزیتى خاص داشته به همین دلیل از آن به عنوان تخت یا مرکز (حکومت) ناحیهاى اورامان یاد مىکردهاند.
روستاهای گردشگری ایران دارای جاذبههای طبیعی و تاریخی و مراکز اقامتی، پذیرایی و تفریحی می توانند به عنوان هدف گردشگری روستایی مطرح شوند . در حال حاضر ۴۶۵ روستای هدف گردشگری در ایران شناسایی و ثبت شدهاست که قرار بود تا پایان سال ۱۳۹۰ به یک هزار روستا افزایش یابد. همچنین 120 روستای هدف گردشگری در اولویت کارگروه عملیاتی روستاهای هدف گردشگری به تصویب رسیده است. در بررسی نقاط مختلف کشورمان، با روستاهایی مواجه میشویم که به دلیل ویژگیهای منحصر به فرد خود از جمله معماری، آب و هوای دلپذیر و... به عنوان یک ظرفیت مهم و اصلی در حوزه گردشگری مطرح میشوند. گردشگری روستایی، یکی از شاخههای بااهمیت در صنعت گردشگری است که بحثهای زیادی را در محافل مختلف به خود اختصاص داده است.
روستای اورامان تخت؛ به غیر از وضعیت خاص روستا از نظر معمارى، دارای موقعیت چشمههاى پرآب، مراسم خاص و آداب و رسوم و وجود مقبره و مسجد پیر شالیار و به ویژه جمعیت و تعداد سکنه قابل توجه آن نشانگر اهمیت منطقه از منظر گردشگری روستایی است .
روستای اورامان تخت در کردستان، در دل کوههای سر به فلک کشیده رشته کوههای زاگرس، در مسیر رودخانه سیروان هر ساله در آخرین چهارشنبه و پنجشنبه قبل از ۱۵ بهمن برگزار کننده آئین پیر شالیار است که بعضی از مورخان قدمت آن را هزار ساله میدانند. آئین باستانی پیرشالیار نماد عینی از مشارکت فعال مردم در مناسبتهای مختلف اجتماعی و فرهنگی است.
اورامان ؛ به کردی: هەورامان یا Hewraman یا هورامان، با درههای پرپیچوخم و عمیق و رودبارهای متعدد؛از دو بخش اهوراو «مان» به معنی خانه، جایگاه و سرزمین تشکیل شدهاست. «هور» معنی دیگری هم داردکه به معنی خورشید است.
جاذبه ها و موقعیت های گردشگری
روستای اورامان که در دامنه رشته کوه های زاگرس و در ابتدای حوزه آبریز رودخانه سیروان واقع شده با توجه به معماری خاص و ویژگی های مختلف یکی از روستاهای شگفت انگیز کشور است.
جاده روستا در دامنه کوه هایی قرار گرفته که از زیبایی فوقالعاده ای برخوردار است. این روستا در درهای شرقی - غربی و در شیب تندی روبه روی یال شمال کوه (تخت) واقع شده است.
از مجموع آب این چشمهها و رودبارها دو رودخانه سیروان و لیله تشکیل میشوند که در نقطهای به نام دروله در نزدیکی مرز ایران و عراق به هم میپیوندند. از میان این چشمه ها میتوان چشمه بل را نام برد که پرآب ترین آن هااست و به سیروان میریزد و ضمنا رودی که از آن تشکیل میشود کوتاهترین رود جهان است.
توسعه معماری اورامانات با هدف گردشگری
گردشگری یکی از فرصتهایی است که میتواند علاوه بر منافع اقتصادی، زمینههای اجتماعی، فرهنگی و زیستمحیطی را نیز در بر بگیرد. در این میان، معماری بومی اسکان و مسکن به دلیل زیبایی، استفاده از مصالح بومی و هماهنگی با شرایط محیطی و برخورداری از مناظر و چشم اندازهای طبیعی از جمله مهمترین عوامل موثر در جذب گردشگران داخلی و خارجی محسوب میشود.
معماری اورامانات نیز از این نظر فوق العاده است و به خاطر دارا بودن سرسبزی این منطقه کوهستانی وداشتن رویای پلههایی که به سمت مناظربدیع را به چشم می کشد و خانههای این روستا که با سنگ و اغلب به صورت خشکه و به صورت پلکانی ساخته شدهاند و مردمانش که دارای فرهنگ غنی از دیرباز می باشند و کارشناسان منطقه معتقدند اورامانات تخت زمانی شهری بزرگ بوده و مرکزیتی خاص داشته به همین دلیل از آن به عنوان تخت یا مرکز حکومت ناحیهٔ اورامان یاد می کردهاند.
این روستا را هزار ماسوله نیز مىنامند. زیرا معمارى آن همانند ماسوله است. حیاط هر خانه بام خانهاى دیگر است، اما با وسعتى بیشتر.
بر اساس نتایج به دست آمده، کوهستانی بودن منطقه سبب شده که ساخت و ساز روستا منطبق بر شرایط طبیعی باشد؛ به طوری که خانهها به صورت پلکانی ساخته شده است. کوچهها و معابر بسیار باریک و صعبالعبور است. مصالح ساختمانی به کار گرفته شده در روستای اورامان چوب، گل، خشت خام و سنگ است که بر گرفته از محیط طبیعی روستااست و همین عوامل باعث زیبایی منظر مساکن روستا شده و در جذب گردشگر موثر بوده است.
به گونه ای که در سال اخیر روستای اورامان تخت به عنوان یکی از مناطق گردشگری کشور مطرح و در بعضی از روزهای سال علاوه بر گردشگران داخلی افرادی را از دیگر کشورها به خود جذب میکند. که این امر باعث ایجاد اشتغال شده است.
در این روستای بام هر خانه، حیاط خانه دیگر محسوب میشود و تا پشت روستا ادامه مییابد. نوع معماری به کار رفته در این روستا نیز چشم هر بینندهای را به سوی خود جلب میکند به نحوی که معماری سنتی این روستا مبتنی بر سنگ بوده و در ساخت خانه های مسکونی از ملات به هیچ وجه استفاده نشده است.
تمامی خانه های روستای اورامان تنها با استفاده از سنگ و چوب ساخته شده و در دیوار منازل مسکونی سه تا چهار طبقه هیچ خبری از گل و سیمان نیست و مردان سخت کوش روستا از الهام از طبیعت منطقه که برگرفته از کوه های سخت و خشن است و با دستان هنرمند خود به این سنگ های بی جان زیبایی بخشیده و به شیوه ای کاملا دیدنی آنها را روی هم قرار داده اند و ضمن رعایت اصول مقاوم سازی خانه های سه تا چهار طبقه را بنا نهاده اند.
فضای زندگی ساکنان روستا با محیط طبیعی آن و همچنین نحوه معیشت و فعالیتهای اقتصادی آنان آمیخته است به طوری که در خانهها علاوه بر محل استراحت، اتاقها، سرویسهای بهداشتی و آشپزخانه عموما طویله، انبار غله، انبار علوفه و حتی مکانی برای قرار دادن دارهای عمودی قالی و دستگاههای گلیم و جاجیمبافی تعبیه شده است.
فرصت های سرمایه گذاری گردشگری استان کردستان
فرصت هایی که درستاد سرمایه گذاری استان مصوب شده و به تأیید سازمان سرمایه گذاری و کمک های فنی و اقتصادی ایران رسیده و در بخش گردشگری دارای PFS هستند:
احداث هتل در شهرستان های استان - ایجاد بازارچه مرزی صنایع دستی - ایجاد شهرک صنایع دستی - ایجاد تاسیسات ورزش های آبی در دریاچه زریوار و سد قشلاق؛ ایجاد هتل 4 ستاره در زمین های جوار رودخانه قشلاق- اجرای مناطق نمونه گردشگری استان - احداث مجتمع کمپینگ در مسیر کامیاران و شاهو - تهیه و اجرای طرح ساماندهی گردشگری حوزه سد بانه - تهیه و اجرای طرح ساماندهی گردشگری حوزه دریاچه زریوار مریوان -ایجاد موزه فرهنگی اورامانات - امکان سنجی و احداث پیست اسکی گردنه ژالانه دهستان دزلی - احداث دهکده ساحلی در منطقه به مساحت 2 کیلومتر با 40 کلبه اقامتی دریاجه زریوار - ایجاد تله کابین در مناطق گردشگری دریاچه زریوار و آبیدر سنندج - احداث باغ پرندگان در مناطق گردشگری دریاچه زریوار و آبیدر سنندج - ایجاد مرکز ورزشهای زمستانی کوهستانی در منطقه گردشگری آبیدر.
توسعه گردشگری فرهنگی
یکی از مهمترین جاذبه های کردستان ویژگی های فرهنگی آن است . این ویژگی ها عبارتند از : زبان ، لباس ، موسیقی ، رقص ، جشن ها و مراسم خاص و صنایع دستی .
مولفه زبان کردی
در حال حاضر شمار کردزبانان بر اساس آمار مختلف بین ۳۵ تا ۴۵ میلیون تخمین زده میشود. که این جامعه آماری می تواند بهترین بازار هدف گردشگری ایران در منطقه کردستان و کردنشین باشد . کردزبانان در منطقه وسیعی از ایران باستان و از مرز خوزستان تا استانبول ترکیه و کرانههای دریای مدیترانه ساکن هستند. به دنبال از دست رفت بخشهای عمده از ایران باستان در طی دوران مختلف کردستان نیز بین پنج کشور تقسیم شد و مرزهای جدید خاورمیانه سرزمین کردها را با توجه به مبدا ایرانی بودنشان رسما تجزیه کردند .
زبان مردم استان کردستان کردی است . زبان کردی همانند زبان فارسی یکی از زبان های گروه هند و اروپایی است که دارای قوانین خاص زبان از لحاظ دستوری و نوشتاری است . به علت وسعت زیاد مناطق کردنشین این زبان دارای لهجه های اصلی و زیر لهجه هائی می باشد که این تنوع لهجه از لحاظ حجم کلمات این زبان را غنی و وزن و لفظ آهنگین کلمات عرصه شعر و ادبیات و موسیقی کردی را متاثر و ثروتمند ساخته است .
کردزبان به کسی گفته میشود که به یکی از گویش های کردی صحبت میکند. کردی از زبان های ایرانی است که ازواژههای غیر پارسی کمتر و یا اصلا تاثیر نپذیرفته است . امروزه در زبان کردی چه در سطح گفتار و چه در سطح نوشتار به ندرت میتوان واژه بیگانهای دید.
پوشاک
پوشاک کردی آمیزهای از رنگ و نقش است. در کجا و چگونه میتوان زیباترین رنگهای دنیا را در کنار هم دید. لباس مردم اورامانات کردی است. پیش از ورود پارچه و کفشهای خارجی و سایر منسوجات داخلی بهاستان کردستان، بیشتر پارچهها و پایافزار مورد نیاز آنها توسط بافندگان و دوزندگان محلی بافته و ساخته می شدهاست.
لباس کردی یکی از زیباترین و متنوع ترین و پوشیده ترین پوشش هایی است که به نوشته سیاحان در سفرنامه هایشان در سطح فرهنگ مردم دنیا کم نظیر است . به طوری که این لباس در چندین جشنواره مختلف بین المللی مقام اول را از لحاظ پوشش و زیبائی و تنوع کسب نموده است . لباس کردی همانند زبان کردی دارای تنوع خاص در مناطق مختلف است .
لباس مردم اورامانات نیز کردى است. پیش از ورود پارچه و کفشهاى خارجى و سایر منسوجات داخلى به استان کردستان، بیشتر پارچهها و پاى افزار مورد نیاز آنها توسط بافندگان و دوزندگان محلى بافته و ساخته مىشده است. از تولیدات هنرهاى سنتى این روستا میتوان به گلیم، سجاده، نمد، سبد، گیوه به عنوان سوغات اشاره کرد.
موسیقی کردی
استان کردستان یکی از غنی ترین استان های کشور از لحاظ موسیقی است . گروه های مختلف موسیقی در استان ، وجود اساتید موسیقی کردی در تهران و شهرهای بزرگ کشور و همچنین ساخت سازهای موسیقی در این استان ، کردستان را به مهد موسیقی کشور تبدیل نموده است . که به جرات می توان در صورت برنامه ریزی صحیح در زمینه احداث مجتمع های فرهنگی ، سالن های اجرای موسیقی در آینده ندیک شاهد ورود گردشگران علاقه مند به موسیقی و برپائی کنسرت های موسیقی ملل مختلف در کردستان باشیم .
موسیقی اورامی ، هم چون دیگر جلوه های دیگر فرهنگ و هنر اورامان از تاثیر موسیقی فرهنگ های دیگر برکنار مانده و همچنان اصالت خویش را حفظ نموده است . این موسیقی های فولکلوریک دارای جمله هایی ساده ، با وسعت صوتی محدود به یک دانگ (تترآکورد ) و فرمی ترجیع بندی است که در اصطلاح موسیقی استروفیک - چندین بند شعر که آن را با یک ملودی واحد و مشخص می خوانند - نامیده می شود .
بیشتر ترانه های اورامی به صورت تبادل دو گروه خواننده یا تبادل خواننده و گروه -همراه با کف زدن - خوانده می شود موارد اجرای ناآگاهانه چند صدایی نیز در این موسیقی دیده می شود بدین گونه که پیش از پایان یافتن بند اول ، گروه یا خواننده دیگر بند بعدی را از نت دیگری آغاز می کند و در نتیجه چند لحظه ای دو صوت به طور همزمان در فواصل مختلف اجرا می گردد .
موسیقی اورامان را می توان بدو گروه چپله و گوشی تقسیم کرد .
1.چپله : آهنگ هایی را شامل می شود که ریتمی مشخص دارند و همراه با کف زدن اجرا می شود
2. گوشی : این نوع ملودی های آواز مانندی را در بر می گیرد که ریتم منظم ندارند و اغلب به صورت آزاد اجرا می شوند و خوانندگان بهنگام اجرای موسیقی یک یا دو دست خود را روی گوش می گذارند تا تمرکز بیشتری بیابند . از جمله های این موسیقی می توان به سیاچمانه ، شیخانه ، مناجات و حالیات اشاره کرد.
استاد سیاچمانه در دوره معاصر و اخیر استاد عثمان کیمنه ای است که مشهور عام و خاص مردم اورامان و حتی کردستان است و با صدایی گرم و رسای خود در حفظ و توسعه این موسیقی فولکلور نقشی اساسی ایفا کرده است .
رقص کردی
رقص کردی با زیبایی خاص آئینه ای تمام نما از زندگی گذشته این مردم است که به صورت زنده در زمان حال در وجود آنان در حرکت و جریان است . اگر به ریشه یابی و علل به وجود آمدن این هنر توجه نماییم باید اذعان نمود که این هنر ریشه در زندگی و کار روزانه مانند کشاورزی ، اعتقادات دینی ، مراسم و جشن های بزرگ ، بازی های محلی ، جنگ و دفاع و حالات روحی و درونی افراد دارد که به صورت امروزی در آمده است . رقص کردی در تمام نقاط کردستان به خصوص در سنندج و مریوان از غنای زیادی برخوردار است و با وجود سازهای الکترونیکی امروزی ، کم و بیش از سازهای سنتی نیز برای همراهی استفاده می گردد .
جشن ها و مراسم خاص و آیینی
جشن نوروز و اعیاد مذهبی
تیره های کردنژاد که در کشورهای ترکیه، عراق، ایران و سوریه زندگی می کنند، جشن نوروز را با شکوه تمام برگزار می کنند. کردها از نظر زبان و مذهب به گروههای مختلفی تقسیم می شوند ولی همه آنها نوروز را جشن می گیرند و به آن "نَوْرُز " ؛ یا "نهورۆز" یا "گوڵوس" می گویند .آنان از دیدگاه نژادی، ایرانی هستند و ایران که واژه ای اوستایی است در معنی خواستگاه آریایی ها می باشد . آتش افکنی و نوروز دو رکن اساسی جشنهای ملی کردها محسوب می شود . نوروز بزرگترین جشن کردها است و آنها نوروز را جشن کهن کُرد می دانند.
یکی از کهنترین جشنهای به جا مانده از دوران ایران باستان جایگاه ویژهای در میان مردم کرد داشته و در طی گذشت قرنها هم چنان جشن نوروز در سرزمین کردستان با شور و شوق فراوان برگزار میگردد. در افسانههای کردی، نوروز به عنوان جشن رهایی مردم کرد از زیر دست ظالمان توصیف شدهاست و بدین خاطر برگزاری جشن نوروز به عنوان راه دیگری برای نشان دادن پشتیبانی از جنبش آزادی بخش کردها محسوب میشود.
یکی از مهم ترین مراسم در میان مردم کردستان که نمود عمومی و کلی دارد جشن نوروز و بزگداشت آیین آغاز سال است که به صورت خود جوش در اقصی نقاط استان همراه با مراسم رقص و برپائی آتش برگزار می گردد .
عید فطر و عید قربان نیز به عنوان اعیاد مذهبی دارای اهمیتی خاص هستند .
مراسم کلاو روچنه با حضور کودکان
کودکان وظیفه تقسیم این گردوه در بین اهالی روستا را بر عهده دارند به نحوی که کودکان روستای اورامان صبح چهارشنبه و قبل از طلوع آفتاب به گروه های سه یا چهار نفری تقسیم شده و با حضور در درب منازل افراد و با درب زدن و گفتن کلمه کلاوروچنه حضور خود در محل را اعلام می کنند و سپس صاحب خانه نیز در قبال برداشت چند عدد گروه از کیسه کودکان به آنها تنقلات هدیه می دهد.
مراسم پیر شالیار
از دیگر مراسم مهم می توان به مراسم آئینی و باستانی پیرشالیار در روستای اورامان تخت اشاره نمود که در دو نوبت در چهل و پنجمین روز بهار و چهل و پنجمین روز زمستان طی مراسم با شکوه در این روستا برگزار می گردد . هر ساله تعداد زیادی گوسفند که نذورات مردم برای پیر شالیار است در صبح روز چهارشنبه قربانی میشوند که این دامها توسط اهالی و یا افرادی از روستاهای دیگر در اواخر فصل پاییز برای متولی فرستاده میشود و او در فصل زمستان از آن دامها نگهداری کرده در روز جشن همه آنها را قربانی میکنند.
تعداد گوسفندان قربانی شده گاه به 70 تا 80 راس نیز میرسد و گوشتهای قربانی را بین اهالی تقسیم کرده و با مقداری از آن نوعی آش به نام «ولوشین» تهیه میکنند و روز برگزاری مراسم آن آش نیز بین اهالی تقسیم میشود. مراسم در عصر روز پنجشنبه با شرکت اهالی روستا و افرادی از روستاها و شهرهای اطراف برگزار میشود این مراسم توام با برپایی سماع عرفانی به شکل دستهجمعی و نواختن دف است.
صنایع دستی
صنایع دستی روستا عمدتاً بافت کلاش (گیوه)، کلاه، جاجیم، تسبیح، سجاده و غیره بوده و طبیعت زیبای بهاری منطقه نیز جاذبه ای دیگر است که به عنوان یکی از تفرجگاه های مهم منطقه به حساب می آید.
قالیبافی
قالی بافی در کردستان بسیار رایج است و نام کردستان همیشه مترادف با مهمترین قالیهای دستبافت بوده که با کمال ذوق و سلیقه پدید آمده است و قالی افشار و سنندج و بیجار و بوکان امروز شهرت جهانی دارد و به تحقیق یکی از پر ارزشترین فرشهای ایران است بیشتر طرحهای مورد استفاده قالیبافان در کردستان طرحهای شکسته بوده و به ندرت از طرحهای دیگر استفاده می شود، از میان این طرحها می توان به طرح ماهی درهم (هراتی)، ریز ماهی نقش بته ای، گل وکیلی، گل میرزا علی، گل مینا و شاخ گوزن و میناخانی اشاره کرد.
و با محصولات دیگر نقاط ایران هیچ شباهتی ندارد. قدمت، کیفیت و ظرافت قالی سنندج به حدود سه قرن پیش یعنی زمان تبدیل شدن سنندج به مرکز استان کردستان باز میگردد.
گلیم بافی
مشهورترین گلیمهای کردستان،سنه است که اکنون شامل سنندج و اطراف آن می شود، این منطقه از مراکز مهم تولید قالی و گلیم های کردستان به شمار می آمده است.
سنه اززمان سلطنت صفویان پایتخت کردستان بوده است و تاثیر صفویان در گلیم های به جای مانده از قرون هجدهم، نوزدهم و اوایل قرن بیستم به وضوح دیده می شود. گلیم های قبایل سنجابی و جاف تحت تاثیر آویزهای زربافت و قلاب دوزی شده صفوی است، گلیمهای سنه چه از نظر فنی و چه از لحاظ زیبایی شناسی با دیگر گلیم هایی که توسط قبایل و چادرنشینان کرد بافته شده، تفاوت دارد. در بافت آنها نوعی ذوق هنری دیده می شود و بیش از گلیم های دیگر به فرش های گره دار ایرانی شبیه است.
موج بافی
موج یا رختخواب پیچ بیشتر در مناطق روستایی و کما بیش در مناطق شهری مورد استفاده است. از موج در ماههای سرد سال به عنوان روانداز استفاده میشود. ماده اصلی موج، پشم است. طول یک موج معمولاً 2/25 متر است و عرض آن را چهار تخته باریک تشکیل میدهد. این چهار تخته به عرض 9/5متر، یک جا به دستگاه موج بافی بسته میشود.
جانماز یا سجاده
جانماز یا سجاده تولید دیگر کارگاه موجبافی است. این بافته چنان که از نام آن بر میآید، زیراندازی برای ادای نماز است که همیشه پاک و منزه نگه داشته میشود و پس از انجام نماز جمع میشود. قطع جانماز کوچک و حدود 150×100 سانتیمتر است و از دو تخته تشکیل میشود.
نمد بافی
نمدبافی در کردستان با سابقه طولانی کردها در امر دامداری ارتباط تنگاتنگ دارد. مزایای نمد به عنوان عایقی در برابر رطوبت، گرما و سرما و نیز استحکام قابل توجه این فرآورده، آن را به وسیله مناسبی برای زندگی در کوهستان و مناطق سردی چون کردستان بدل ساخته است.
شالبافی
شال یک نوع پارچه است که برای تهیه لباس کردی مورد استفاده قرارمی گیرد.
اورامان، سرزمین پیران ماندگار
اورامان، سرزمین پیران ماندگاری است که در آن زندگی کرده اند و به واسطه حضور پیر شالیار در این منطقه زیسته اند و حتی بعضی ها در آن مدفونند که تعداد آنها را ۹۹ نفر ذکر کرده اند. پیرانی همچون پیررستم، بابابیرو، پیرزرین، پیر چال، باباحیرانی، پیر داوود، پیروتی، یاپیروتی، یا پیر عزیز، پیر خالد، پیر قلم دار یا کرک غاز، شیخ روح الله، پیر عزیز، پیر محمد کوماسی که از کوهسار کرمان آمده و ملاجان الله که هرکدام از طرف پیر شالیار مأموریت خاصی داشتهاند.
هنرهای سنتی اورامانیها
هنرهای سنتی از دیرباز در میان کردها رواج داشته و با توجه به شرایط خاص جغرافیایی از تنوع برخوردار بوده است. تولید این آثار، هم مصرف محلی دارد و هم از نظر اقتصادی در بهبود زندگی مردم منطقه مؤثر است. مهمترین هنر های سنتی را دستبافها، قالی، گلیم، سجاده بافی، (موج، جاجیم)، شالبافی و تهیه پارچه های پشمی، گیوه دوزی، نازک کاری، منبت کاری، معرق، سفال گری، نمد مالی، زیور آلات محلی، سوزن دوزی، قرقره بافی، قلاب بافی، گل دوزی، پولک و منجوق دوزی، حصیر و سبد، بافت سیاه چادر، فلزکاری، ساخت آلات موسیقی تشکیل میدهند.
مردم اورامان، با کرک نوعی بز به نام مه رهز یا مرغوز که دارای کرک پشم لطیفی است، شالهایی را به عرض ۲۵ سانتیمتر و طول تقریبی ۲۶ سانتیمتر میبافند که از نخ حاصل از آن پارچههایی تهیه شده که با آن لباس محلی مردان کرد، چوخه و رانک، بافته میشود.علاوه بر آن دوخت کلاه و دستکش و پووزه وانه (ساق بند) با استفاده از آن در پارچهها رواج دارد. کار بافت شال نیز در کارگاههای شالبافی که شامل دستگاههای بافندگی ۴ ورودی است، انجام می شود.
یکی دیگر از فنون رایج در منطقه هورامان، بافت کلاش است. زیره کلاش از جنس پارچه است و رویه آن هم بیشتر توسط زنان و از نخ بافته میشود. برای تهیه زیره گیوه تکه های پارچه را برش داده و سپس آن تکه های پارچه را چند لایه کرده و کشته های آهن روی آن تکه پارچه میکوبند.
برای کوبیدن مشته بر پارچه، آن را روی قوته (کنده درخت) قرار میدهند، سپس آن تکه پارچهها را با استفاده از چرم گاو به یکدیگر متصل کرده و در قسمت پاشنه نری گاو را قرار میدهند و برای آنکه دور گیوه از هم باز نشود مقداری کتیرا را به دور آن می مالند. پس از آماده شدن زیر گیوه، رویه آن را که با استفاده از نخ پنبه ای بافته شده، به زیره متصل میکنند.
ساخت تنور و ظروف سفالی در این دیار به عهده زنان است. این افراد با استفاده از گل سرخ رنگی که از کوه های اطراف تهیه میکنند، به کار ساخت ظروف سفالی می پردازند که آن را ههورگر میگویند.
مسافرت در میان روستاها در گذشته به دلیل عدم وجود وسایل حمل و نقل اغلب به شکل پیاده و سوار شدن بر الاغ و قاطر صورت میگرفت و در حال حاضر نیز رفت و آمد روستاهای نزدیک به صورت پیاده بوده ولی استفاده از ماشین برای مراجعه به شهر و یا روستاهای دور متداول است.
موقعیت های طبیعی و زیستی
به دلیل کوهستانی بودن منطقه و صعب العبور بودن بسیاری از راه ها، حمل بار به وسیله حیوانات خصوصاً قاطر و اسب و الاغ بسیار رایج است.
استان کردستان با توجه به شرایط ویژه جغرافیایی و موقعیت خاص مکانی و زمانی دارای دیدنی های بسیار زیاد طبیعی و آثار باستانی است که البته وجود روستاهای شگفت انگیز در این استان شامل پالنگان، اورامان و همچنین آثار باستانی همچون غار کرفتو، قلعه زیویه و عمارت های قدیمی از جمله ویژگی های خاص این استان به شمار می رود.
در میان جاده های پر پیچ و خم و بعد از پشت سر گذاشتن راهی بس طولانی و طی مسیری طاقت فرسا قدم به منطقه ای می نهی که اسم آن را اورامات تخت نهاده اند، عنوانی که به هیچ وجه بیانگر وضعیت منطقه نیست، چرا که این منطقه نه تنها تخت نیست بلکه با شیبی تند و وجود کوه های بسیار بلند از هر بیننده ای پذیرایی می کند.
اورامان تخت روستایی از توابع بخش اورامان شهرستان سروآباد در استان کردستان است که در ۶۵ کیلومتری جنوب شرقی شهرستان مریوان و ۱۷۰ کیلومتری سنندج (مرکز کردستان) واقع شده است.
این روستای زیبا و شگفت انگیز در ارتفاع ۱۴۵۰ متری از سطح دریاهای آزاد قرار گرفته است و اقلیمی معتدل و کوهستانی دارد. آب و هوای آن در فصل بهار و تابستان بسیار مطبوع و دلپذیر است و زمستان آن بسیار سرد و طولانی است و در بعضی از سالها بارش برف در این روستا تا اندازه ای است که برای چند روزی دسترسی به آن امکان پذیر نیست.
روستای اورامان از جنوب غربی به ارتفاعات اورامان تخت و از شرق به ارتفاعات کوسالان محدود میشود. اورامان سرزمینی وسیع و کوهستانی است که سراسر جنوب کردستان را دربرگرفته است و روستای اورامان بخشی از این سرزمین وسیع به شمار میآید.
روستا اورامان قدمتی دیرینه در تاریخ دارد و وجود آثار و بقایای آتشکدههای فراوان در اطراف آن نشانگر این موضوع است که مردم این نواحی پیش از گرویدن به اسلام زرتشتی بودهاند. این سرزمین در گذشته قلمرو فرمانروایان و سلاطین محلی بوده که با اقتدار بر آن حکمفرمایی میکردند به همین دلیل این روستا را اورامان تخت یعنی پایتخت یا مرکز سلطنت نامیدهاند و به روایتی دیگر اورامان در گذشته های دور شهری پر جمعیت بوده که به عنوان مرکز حکومت اورامی ها در این منطقه استفاده می شده است.
اورامانتخت با باغات سرسبز و زیبایش که به صورت پلکانی و در بافت مسکونی خانهها و بعضا در اطراف روستا قرار گرفتهاند یکی از مناطقی است که در تولید انار، انگور و گردو سرآمد استان کردستان به شمار می رود و بخشی از درآمد مردم روستا از این محل و بخشی هم از طریق بافت صنایع دستی تامین می شود.