مجله الکترونیکی هوای تازه e magazine- htnews.ir

نشریه الکترونیک ، فرهنگ ، جامعه ، توریسم ، فناوری و اقتصاد اطلاعات

مجله الکترونیکی هوای تازه e magazine- htnews.ir

نشریه الکترونیک ، فرهنگ ، جامعه ، توریسم ، فناوری و اقتصاد اطلاعات

آثار نقاشی بزرگان دنیا ، مهمان زباله دانی یک پیرمرد!‏

بسیاری از آثار نقاشان مدرن قرن بیستم از سوی هیتلر "هنر انحرافی" نام گرفته بود.

در خانه مرد هشتاد ساله‌ای در مونیخ حدود ۱۴۰۰ تابلوی نقاشی یافت شده که گمان می رود توسط نازی‌ها مصادره شده بود.

به گفته‌ مقام‌های آلمانی در میان آثار هنری که اخیرا در مونیخ پیدا شده، تابلوهای ناشناخته ای از نقاشان مطرح اواخر قرن نوزدهم و بیستم به چشم می خورد.

به نقل از سایت بی بی سی فارسی، آثار ناشناخته نقاشان مطرح در میان گنجینه هنری تازه کشف شده رخ نمایی می کند. گفته می شود که ماموران اداره دارایی از اوایل سال ۲۰۱۲ به این مجموعه گرانبها دست یافته اند، اما از درز خبر آن به رسانه‌ها جلوگیری کرده بودند، زیرا امکان دارد بر سر مالکیت تابلوها مشکلات مالیاتی و سیاسی بروز کند.

دادستانان گفته اند که روند احراز هویت مالکان همچنان ادامه دارد. تصاویری از این تابلوها در یک کنفرانس خبری در مونیخ سال 2013 پخش شد.

 به گفته کارشناسان این آثار توسط نازی ها از مجموعه داران خصوصی و موسسه های هنری مصادره شده بود. در میان این تابلوها آثاری از رنوار، پیکاسو، ماتیس، شاگال و تولوز لوترک وجود دارد.

راینهارد نِمِتس، رئیس دفتر دادستانی شهر آوسبورگ گفته است که ۱۲۱ نقاشی با قاب و ۱۲۵۸ نقاشی دیگر بدون قاب در مارس ۲۰۱۲ در آپارتمان شخصی به نام کورلنیوس گورلیت در مونیخ کشف شد.

از این گنجینه آخرین بار در یک حراجی تابلویی از ماکس بکمان، نقاش اکسپرسیونیست، به بهای حدود یک میلیون و دویست هزار دلار به فروش رفته است

بر اساس گزارش مجله آلمانی فوکوس، آقای گورلیت فرزند یک دلال هنری در زمان جنگ جهانی دوم در مونیخ است و در طول سال ها هر گاه به پول احتیاج داشته یکی از تابلوها را می فروخته است.

تخمین زده می شود که این نقاشی ها بیش از یک میلیارد یورو ارزش دارد. مایک هافمن، کارشناس هنری می گوید که برخی از نقاشی ها کثیف شده اند، اما آسیبی ندیده اند.


رسانه‌های جمعی از قول کارشناسان می‌گویند که این آثار از دو منبع گردآوری شده‌اند: بخشی از آنها آثاری هستند که رژیم نازی میان سال‌های ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۵ از املاک یهودیان ثروتمند ضبط کرده است. بخش دیگر را حکومت نازی از موزه‌ها و مجموعه‌های هنر گردآوری کرد و پس از یک بار نمایش در "نمایشگاه هنر انحرافی" برای همیشه از انظار عمومی پنهان کرد.

هیلده‌برند گورلیت مامور بود که آثار هنری اوایل قرن بیستم را که سوی نازی ها غیر آلمانی و "هنر انحرافی" محسوب می شد از موزه های آلمان جمع آوری کند.

او از سوی حزب نازی مامور بود که این آثار را در خارج از آلمان بفروشد که بخشی از آن را نگه داشت. آثاری چون گرنیکا، اثر پیکاسو از جمله آثار هنری منفور نازی ها بود.

پدر این پیرمرد 80 ساله نقاشی ها را در انباری مخفی کرده بود که پس از مرگ او به دست پسرش رسید. پسر که اینک مردی ۸۰ ساله است، آثار را سالهای طولانی در اتاق‌های تاریک و کثیف آپارتمان خود نگه‌ داشته بود.

بنا به گزارش ماموران، آنها هزاران طرح و نقاشی را در میان قوطی‌های خالی کنسرو و مواد گندیده و کپک‌زده یافته‌اند. هیلده‌برند گورلیت در سال ۱۹۵۶ در جریان یک سانحه رانندگی درگذشت.

گفته می‌شود که کارشناسان از وجود برخی از آثار معروف این مجموعه مانند کارهای پیکاسو یا ماتیس باخبر بودند، اما گمان می‌بردند که آنها برای همیشه نابود شده‌اند. انتظار می‌رود که صاحبان پیشین آثار، بازگرداندن آنها را از مقامات آلمانی طلب کنند.

جام نیوز

 

ترکیب رنگ ها و هارمونی رنگ

  Harmony and composition of colors

دایره یا چرخه رنگ

یک دایره رنگ ابتدایی که در آن رنگ های قرمز، زرد و آبی وجود دارند، در واقع دایره رنگ سنتی در هنرهای تجسمی به شمار می آید. سر آیزاک نیوتون (Sir Isaac Newton) در سال 1666 اولین نمودار رنگ دایره شکل را به وجود آورد. از آن زمان تا کنون، دانشمندان و هنرمندان به مطالعه و طراحی نمونه های متنوع و مختلف این مفهوم اولیه بوده اند.

اختلاف نظرهای متعدد درباره صحت و برتری یک چیدمان نسبت به دیگری، مدام موجب بروز مناقشاتی در این جمع شده است، اما در حقیقت هر دایره رنگی که ترتیب منطقی رنگ های خالص در آن رعایت شده باشد، موثق و قابل استفاده خواهد بود.

رنگ های اصلی

در تئوری رنگ سنتی، قرمز، زرد و آبی رنگ های اصلی هستند زیرا دانه های رنگی تشکیل دهنده آنها از ترکیب هیچ رنگ دیگری به وجود نیامده و تمام رنگ های دیگر از ترکیبات مختلف این سه رنگ با یکدیگر به دست می آیند.

 

رنگ های اصلی

 

 

قرمز  - آبی - زرد

 

 

رنگ های فرعی یا ثانویه ( مکمل یا خنثی)

سبز، نارنجی و بنفش رنگ هایی هستند که از ترکیب رنگ های اصلی با یکدیگر حاصل می شوند. محل قرار گیری هر رنگ ثانویه در دایره رنگ، بین دو رنگ اصلی تشکیل دهنده اش است.

 

مکمل آبی>> نارنجی

 

 

مکمل قرمز >>  سبز

 

 

مکمل قرمز >>  سبز

 

 

مکمل زرد >>بنفش

 

 

رنگ های ترکیبی ( ترکیب رنگ ها )

زرد- نارنجی، قرمز نارنجی، قرمز- بنفش، آبی - بنفش، آبی- سبز و زرد - سبز، این رنگ ها از ترکیب یک رنگ اصلی با یک رنگ فرعی به وجود می آیند و در اینجا هم، در میان دو رنگ تشکیل دهنده خود قرار می گیرند.

سفید  = تمام رنگ ها

 

مشکی=  قرمز+ زرد+ آبی

 

یاسی= قرمز+ بنفش

 

 

گلبهی

= 

قرمز+زرد+کمی قهوه ای

 

گلبهی پررنگ

=

نارنجی + زرد + قرمز

 

گلبهی متوسط

=

سفید +نارنجی+ قرمز

گلبهی روشن

=

سفید + زرد + قرمز

 

 

قهوه ای= قرمز+ سیاه (قرمز+ سبز)

 

قهوه ای روشن= قرمز روشن + آبی روشن

 

قهوه ای= آبی+ نارنجی

 

قهوه ای= زرد+ بنفش

 

کرمی= قهوه ای+ سفید

 

خردلی= قهوه ای+ زرد

 

 

 

سبز حنایی= زرد+ سیاه

 

یشمی= سبزسیر+ آبی روشن

 

فیروزه ای= سبز+ آبی

 

سبز= آبی+ زرد

 

 

صورتی= سفید +  قرمز

 

نارنجی= زرد +  قرمز

 

صورتی چرک=کرم +  قرمز

 

 

بنفش= قرمز + آبی

 

بنفش روشن= سفید +  آبی +  قرمز

 

 

بادمجانی روشن یا کبود= سفید +  سبز + قرمز

 

بادمجانی= سبز +  قرمز

 

 

جگری= شکلاتی +  قرمز

 

زرشکی= قرمز + کمی مشکی

 

 

سرمه ای= کمی مشکی + آبی

 

زرد فسفری= کمی سبز + زرد

 

فسفری= زرد + سبز

 

 

آبی آسمانی= سفید + آبی

 

نوک مدادی=سفید+آبی + مشکی

 

خاکستری= سفید+سیاه

 

 

سبز لجنی= مشکی + سبز

 

سبز فیروزه ای= سفید + سبز

 

نیلی= آبی+بنفش

 

 

هارمونی رنگ ها

مکمل هاComplementary

رنگ هایی که مقابل یکدیگر در دایره رنگ قرار دارند به عنوان رنگ های مکمل شناخته می شوند. (مثال: سبز و قرمز). کنتراست بالایی که در رنگ های مکمل وجود دارد انرژی و تحرک زیادی را القا می کند. به ویژه زمانی که رنگ ها را خالص به کار ببریم. اما باید به یاد داشت که این حالت باعث اذیت بیننده نشود. رنگ های مکمل به هیچ وجه مناسب متن نیستند.

 رنگ های متشابهAnalogous

رنگ های متشابه، رنگ هایی هستند که در دایره رنگ در کنار هم قرار دارند. این رنگ ها معمولا با یکدیگر خیلی خوب جور می شوند و صحنه و طرح های زیبایی را به جا می گذارند. این رنگ ها در طبیعت به راحتی پیدا می شوند و هارمونی ای که به وجود می آورند بسیار دل نواز است. به یاد داشته باشید که به هنگام استفاده از این نوع رنگ ها، کنتراست و تضاد کافی را داشته باشید.

یک رنگ را به عنوان رنگ اصلی انتخاب کنید، رنگ دوم رنگ حمایت کننده و رنگ سوم (ترکیب شده با سیاه، سفید یا خاکستری) به عنوان تقویت کننده آن.


 


‏ زیبایی شناسی طراحی در هنر اوبری‎ ‎


The Art of Aubrey Vincent Beardsley

هنگامی که از هنر صحبت به میان می آید تصور بر این است که این هنر تمامی سنت ها و ارزش های هنری دوره های گذشته را به کلی نادیده گرفته است و هنرمند مدرن کسی است که در صدد کشف معیارهای نوینی برای خلق آثارش باشد ، خلق آثاری اعجاب انگیز که بیانی متفاوت و غیر معمول داشته باشد . از این رو عده ای به طرفداری از چنین هنری هر ملاکی را که ریشه در گذشته داشته باشد یکسره نفی می کنند و سنت های هنری را کاملا منکر می شوند و زیر سوال می برند .

از طرف دیگر ،عده ای که به خاطر سنت شکنی ها و نو گرایی های هنر مدرن ، آن را بی محتوا و تهی از معیارهای اصلی و حقیقی هنری میدانند و اعتقاد به بیراهه رفتن آن دارند ، شدیدا با آن در تزاحم اند و از بیخ و بن آن را رد می کنند و اصولا هنر مدرن راهنر قلمداد نکرده ، بلکه نوعی شارلاتان بازی می پندارند .

اوبری ونسان برد سلی، Aubrey Beardsley، هنرمند و تصویرگر انگلیسی در سال 1872 میلادی به دنیا آمد. او در  دهه آخر قرن نوزدهم میلادی حرکت زیباشناسانه ای را در طراحی به اجرا گذاشت.

قرن‏ نوزدهم زمانی بود که هنر های تجسمی در انگلیس‏ در بالاترین حد خلاقیت و باروری خود قرار داشت. در اوایل و هم چنین در پایان این قرن،آن ها از تأثیر گسترده جهانی برخوردار بودند.

هنر نوین

هنر نوین (Art Nouveau) ، یا ژوگانداستیل (Jugendstil)، در کشور انگلستان،به همت شاعر هنرمند،ویلیام موریس،و در واکنش به محیط زندگی جدیدی که ماشین‏ها برای انسان ساخته‏اند متولد شد؛و هدف از خلق آن،آفرینش هنری مفید و درعین‏حال زیبا در قالب تلاشی رمانتیک‏ می‏باشد.

"هنر نو " (آرت نوو)، (آرنوو)

با ورود مباحث و پرسش های جدید به قلمرو هنر امر دیگری که اتفاق افتاد ، از هم پاشیدن مرزهای هنری بود ، اگر چه هر یک از هنرها به تنهایی می توانست همچنان پایبند اصول سنت های رایج خود باشد ، هنر دیگر نمی توانست در میان مرز بندی های گذشته به دستاوردهای نوینی برسداز این رو هنرها بر یکدیگر تاثیرات همسانی گذاشتند و امروزه وقتی مکتبی با شیوه ای مورد بررسی قرار می گیرد ، محدود درچهار چوب یک هنر خاص نیست .

مهمترین تاثیرگذاری " هنرنو" در سبک تزئینی مربوط به  طراحی معماری، مبلمان، محصولات خانگی، مد لباس و گرافیک بود که طی دو دهه از حدود سال 1890 به طور فراگیر در سرتاسر اروپا و ایالات متحده رایج شد.

این سبک در آلمان به عنوان "یوگند شتیل" (سبک جوان) و در ایتالیا به عنوان "استیل لیبرتی" (سبک آزاد) شهرت یافت.

 مفهوم آرت نوو

هنرنوین یا "آرت نوو"  بسیار گسترده تر از توصیف آن به عنوان سبکی متشکل از نقوش اندام وار مواج و گیاهی است که از آن مستفاد می شود. در واقع آرت نوو عامل تعیین کننده ای در کنار نهادن رویکرد تاریخ گرایانه سده نوزدهم بود و نقش مهمی در بسط و توسعه مفاهیم اولیه مدرنیسم داشت.

اگرچه ریشه های این سبک بسیار پیچیده است، اما می توان پیوندهای آن را با جنبش هنر و صنایع دستی، هنر پیش از رافائل، و تزئینات سلتی و باسمه های ژاپنی تشخیص داد. اگرچه هنرمندان "آرت نوو" اساسا به عنوان «نقاش هنرمندان» هنرهای زیبا پرورش یافته بودند، اما بسیاری از طراحان پوستر ،خیلی زود قابلیت های لیتوگرافی رنگی را کشف کردند، و از این رو آثار این سبک را در گستره ای وسیع قابل دسترس و همگانی کردند. سبک حروف نگاری نامتقارن و فرم های تزئینی حرف چاپی مربوط به تصاویر آرت نوو که در سرتاسر دهه 1920 رایج بود، و احیاء مجدد آن طی دهه پر اوهام 1960 مشهود است.

طراحان برجسته این سبک عبارت بودند از"ژول شره"، "یوجین گرازیت" و "آلفونس موشا " در پاریس،" اوبری بردسلی"، "والتر کرین" و برادران "بگاراستاف" در انگلستان، "لوئیس رد" و "ویل براولی" در امریکا، "هنری وان دوولد" و" یان تروپ" در بلژیک، "گاستاو کلیمت"، "کولمان موزر" در استرالیا و "پیتر برنس "جوان در آلمان.

هنر نوین در هنرهای تزئینی‏ و تصویرسازی

«اوبری بردسلی» (A.Beardsley) و«موشا» (Macha) ، توانستند هنر نوین را در جهت هنرهای تزئینی‏ و تصویرسازی به کار ببندند.برخلاف‏ سمبولیسم،هنر نوین در تمامی اروپا به موفقیت‏ چشمگیری دست یافت،در آلمان،با اسم«ژوگاند استیل»و از طریق مجله«ژوگاند»که از سال 1896 در مونیخ انتشار یافت.  

آخرین احیاءگران هنر پیش از رافائل‏ (pre-raphaelites) «ادوارد برن جونز» (edward burne-jones) و پس از وی«اوبری‏ بردسلی» (aubrey-beardsley) حرکت‏ سمبولیست اروپا را تأثیر قرار دادند. هر دوی آنها در ایجاد نقاشی های دوره«آبی» (blue period) پیکاسوی جوان سهیم بودند و به خصوص‏ «بردسلی»همه‏جا از«بارسلونا»تا«سن پطرز بورگ»مورد تحسین و پیروی قرار گرفته.حتی‏ آندسته از هنرمندان انگلیسی که تأثیری مستقیم‏ روی دیگران نداشتند بعدها به خاطر خاصیت بارز کارهایشان شناخته شدند.

مسلماً هنر مندانی که به دستاوردهای جدیدی دروادی هنر رسیدند و مباحثی نو را در حیطه کار هنری خویش ارائه کردند ، فلسفه خاصی را مد نظر داشته اند و به مددرسیدن به آن مفاهیم و جهت پاسخ به نا یافته هایشان دست به خلاقیت زدند . هنرمند غربی در خلق آثارش بر مقیاس های طبیعی و نگاه خود تکیه می کرد و تجسم طبیعت گرایانه و مادی اشیاء ، یک ارزش قلمداد می شد.


جوانروح در آخرین پلان هنر و شکار سرطان ‏


عظیم جوانروح پس از مدت‌ها ابتلا به سرطان روده در تاریخ ۴ آذر ۱۳۹۳ در بیمارستان لاله تهران درگذشت. مراسم تشییع پیکر زنده یاد عظیم جوانروح صبح جمعه 7 آذر از جلوی خانه سینما برگزار شد.

یادنامه

عظیم جوانروح سال ۱۳۲۴ در اردبیل متولد شد، او از سال ۱۳۵۲ به عنوان فیلمبردار در سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران مشغول بکار شد. جوانروح به مدت ۲ سال - سال‌های ۱۳۵۴ و ۵۵-  در دفتر سازمان رادیو تلویزیون در پاریس به فعالیت پرداخت.

او در دهه‌ی 60 فیلمبردارکارهایی مانند علی و غول جنگل» و «پاتال و آرزوهای کوچک» بود. همچنین در چند پروژه مانند «مختارنامه» و «شاهگوش» با داوود میرباقری - کارگردان - همکاری کرد.

او در این دوره تعدادی مستند گزارشی و خبری ساخت که به موضوع مراحل ساخت نیروگاه اتمی ایران در فرانسه، زندگی مارک شاگال (مصاحبه اختصاصی با این نقاش فرانسوی) زندگی و آثار ویکتور وازارلی، برنامه تئاترهای پاریس و دیگر موضوعات سیاسی، اجتماعی و هنری اختصاص داشت.

در جریان اعتصاب کارکنان سازمان رادیو تلویزیون، (پائیز ۱۳۵۷) جوانروح به عنوان یکی از نمایندگان این شورا برگزیده شده بود. او با دفتر آیت‌الله طالقانی و دفتر آیت‌الله خمینی ارتباطی نزدیک و بی واسطه داشت. جوانروح مسئول هماهنگی و برنامه ریزی‌های تلویزیونی در مدرسه رفاه و علوی (محل اقامت امام در بهمن ۱۳۵۷ بود. او در دوره صادق قطب‌زاده٬ نخستین سرپرست سازمان رادیو تلویزیون بعد از انقلاب٬ برای مدت کوتاهی مدیریت تولید شبکه دوم تلویزیون را بر عهده داشت.

دیدگاه دیگران

کیومرث پوراحمد ، کارگردان سریال "قصه های مجید" و "سرنخ" گفت : عظیم رفت، همه می‌رویم اما خاری که از خاکستر او بلند می‌شود به چشم سیاست‌بازان فرهنگ ستیز می‌رود که نمی توانند فرهنگ و به خصوص سینما را ببینند.

محمود فلاح تهیه‌کننده سریال "مختارنامه" ، که از دوستان صمیمی و خانوادگی مرحوم عظیم جوانروح است، در توصیف اخلاقیات این فیلمبردار پیشکسوت سینما و تلویزیون گفت: او یکی از بااخلاق‌ترین و حرفه‌ای‌ترین فیلمبرداران این مملکت بود؛ حیف شد که رفت.

فلاح درخصوص آشنایی‌اش با زنده‌یاد جوانروح توضیح داد: از سال 1347 با وی همکاری داشتم و با یکدیگر سفرهای زیادی داشتیم.

فلاح  گفت : با عظیم جوانروح از زمان ورود امام خمینی (ره) به ایران همکار بودیم، او از آن زمان جزو تصویربرداران بود. با یکدیگر هم‌کلاس هم بودیم. مرحوم جوانروح علاوه بر کار فیلمبرداری، سمت‌های مختلف دیگری داشتند و به نظرم فقط یک فیلمبردار نبود، بلکه به لحاظ اخلاقی و رفتاری به قدری خوب بودند و روابط عمومی بالایی داشتند که همه‌ی مشکلات و سختی‌های یک پروژه را حل می‌کردند. هر تهیه‌کننده‌ای که با مرحوم جوانروح کار می‌کرد این اطمینان را داشت که صحنه به خوبی می‌چرخد و هیچ مشکلی پیش نمی‌آید.

تهیه‌کننده مختارنامه از همکاری‌اش در این پروژه گفت : به عنوان تهیه‌کننده به روابط عمومی مرحوم جوانروح نمره 100 می‌دهم. همچنین قبل از انقلاب یک فیلم سینمایی با عنوان «آتش بدون دود» با زنده‌یاد جوانروح داشتم .

فلاح در پایان برای زنده‌یاد عظیم جوان‌روح طلب آمرزش کرد و گفت: او یکی از بهترین فیلمبرداران مملکت بود، روحش شاد و یادش گرامی.

جوان‌روح  و مدیر فیلمبرداری آثار :

هفت ترانه (۱۳۸۰)،

 یکی بود یکی نبود (۱۳۷۹)،

قصه‌های کیش (اپیزود اول، کشتی یونانی) (۱۳۷۷)،

 بیقرار (۱۳۷۳)،

 آخرین خون (۱۳۷۲)،

پرواز از اردوگاه (۱۳۷۲)،

 ترانزیت (۱۳۷۲)،

روز فرشته (۱۳۷۲)،

 صبح روز بعد (۱۳۷۱)،

آواز تهران (۱۳۷۰)،

مجنون (۱۳۶۹) و در انتظار شیطان (۱۳۶۶).

مجموعه‌های تلویزیونی

      شاهگوش (۱۳۹۲)

    سریال مختارنامه (۱۳۸۸-۱۳۸۲)

    معصومیت از دست رفته (۱۳۸۲)

    کیف انگلیسی (۱۳۷۸)

    سرنخ (کیومرث پوراحمد)(۱۳۷۵)