مجله الکترونیکی هوای تازه e magazine- htnews.ir

نشریه الکترونیک ، فرهنگ ، جامعه ، توریسم ، فناوری و اقتصاد اطلاعات

مجله الکترونیکی هوای تازه e magazine- htnews.ir

نشریه الکترونیک ، فرهنگ ، جامعه ، توریسم ، فناوری و اقتصاد اطلاعات

غارنوردی ؛ درزیباو پرهیجان ترین غارهای ایران ‏


اینجا متعلق به ماجراجوها و حرفه ای هاا ست. غارنوردانی که می خواهند پا به قلب  هیجان بگذارند و لحظات مهیج و دلهره آوری را برای خود رقم بزنند.

همه چیز هیجان انگیز است

زیبایی بعضی از این غارها توجه هر بیننده ای را به خود جلب می کند. تعدادی از آنها به قدری اسرارآمیز هستندکه دوست دارید قدم به قدم جلوتر بروید تا گوشه های بیشتری از این غارها را کشف کنید. اما غارهای مخوف و تاریکی هم وجود دارندکه حتی حاضر نمی شوید نزدیک دهانه آنها بشوید چه برسد به این که بخواهید در این غارها روزی مهیج را پشت سر بگذارید.

غارهایی  که در فرایندی طبیعی زایش یافته و به خارج از پوسته زمین راه پیدا کرده است، مانند غار رودافشان، و یا به دست انسان​ها در دل دیواره​های کوهستانی یا درون زمین ساخته شده است، مانند دژ صخره پل مون و نهانگاه اصله. چاه فضایی است که در جهت گسل​های عمودی و در فرایندی طبیعی پدید آمده، مانند چاه اُوریه، و یا به دست انسان​ها حفر شده است، مانند چاه قلعه بندر نزدیک آرامگاه سعدی. چاه غار اگر برای دستیابی به فضای غار ابتدا از یک چاه عبور کنیم و سپس وارد فضای غار شویم، به این پدیده چاه غار می​گوییم، مانند چاه غار بگلیجه.

غارهای پرهیجان  ایران

استان آذربایجان شرقی : غار آغ‌بولاق ؛قره‌چمن، بستان‌آباد / غار کبوتر یا هامپوبیل، در جنوب شرقی مراغه و در مجاورت روستای موردی چای.

 استان اصفهان :غارکریستال خامو. در جوپانان .نایین.

استان کردستان: غار کرفتو، دیواندره

استان تهران: غار رودافشان، در امتداد جاده فیروزکوه و نرسیده به دلیچای

استان چهارمحال و بختیاری :غار یخی ؛کوهرنگ شهرکرد.

استان خراسان رضوی : غار سیر در شمال بردسکن، روستای سیر/ غار آهوبم در شمال بردسکن، روستای آهوبم / غار درونه در غرب بردسکن، روستای درونه / غار مغان، در جنوب شرق مشهد و در دره دامغان / غار زری، مشهد / غار کارده ؛روستای کارده، مشهد / غار مغان؛روستای مغان، مشهد / غار فاس ؛دشت بیاض، گناباد/  غار قباد ؛ روستای شیخ‌کاتلو، قوچان؛ غار مزدوران ؛ مزداوند، شهرستان سرخس؛ غار بزنگان ؛بزنگان، شهرستان سرخس.

استان خراسان شمالی : غار کنه‌گرم ؛ روستای حسن‌زو، بجنورد/ غار گنج‌کوه ؛ روستای جندی، بجنورد/غار سلیمان ؛شهرستان شیروان/ غارهای هنامه ؛شیروان/ کافر قلعه ؛شیروان/ غار پوستین دوز ؛ شیروان/ غار پرقیستان، در منطقه عمومی اسفراین و در مجاورت روستای گسک.

استان زنجان:  غار کتله خور، زنجان

استان سمنان : غار دربند سنگسر، مهدی شهر (سنگسر)

استان فارس : غار شاپور /غار وراء ؛جهرم/ غار سنگ اشکن ؛ جهرم/  غار بونیز ؛جهرم/ غار شاپور ؛کازرون، فارس/ غار اسکان ؛کازرون، فارس/  غار سنگتراشان، جهرم.

استان قزوین : غار سلطان بلاغ، سلطان بلاغ

استان قم : غار وشنوه ؛ در دشت اردهال در 6کیلومتری روستای وشنوه در قم / غار سالمستان

استان کرمان : غار طرنگ، در شهرستان بافت و روستای طرنگ / غار میرزا ؛ شمال شرقی رفسنجان روستای ده رنج/  غار شبپره،در شهرستان بافت ، روستای خبر / غار جفریز،در شهرستان بافت ، دهستان گوغر.

استان کرمانشاه : غار کاوات ؛جوانرود/ غار قوری‌قلعه ؛ روانسر/   غار پراو، در شمال شرق کرمانشاه و دامنه کوه پراو

استان کهگیلویه و بویر احمد:  غار کبوتر ؛ تراب، لنده، کهگیلویه، دهدشت/ غار مس ؛ خونگاه، آب‌سیاه، یاسوج

استان لرستان : غار ماهی‌کور ؛روستای لون

استان مازندران : غار کبجاکچال ؛دوآب، نکا/  غار گل‌زرد ؛ لار، آمل/ غار کلکچال ؛آمل/ غار هوتو ؛ بهشهر/ غار کمربند ؛بهشهر/ غار یخ‌مراد / غار اسپهبد خورشید ، دوآب ، سواد کوه .

استان مرکزی: غار عین‌هو ؛ روستای رباط، اراک/ غار چال نخجیر، واقع در شمال شرقی شهرستان دلیجان و نزدیک به راه دلیجان-نراق/ غار کهک، واقع در راه دلیجان اراک، در محل دوراهی سلفچگان و مجاور روستای کهک/ غار شاه بلبل محلات/ غار آسیلی/ غار آق داش/ غار سوراخ گاو / غار یخچال / غار گیوه کش / غار گاوخور شهرستان تفرش / غار علی خورنده شهرستان تفرش / غار نویوئی یا نویوهی شهرستان تفرش / غار کیخسرو / غار شغال دره / غار سوله خونزا / غار سفیدخانی / غار امجک شهرستان تفرش.

استان همدان : غار قلعه‌جوقمرز میان همدان و استان مرکزی / غار علی صدر، همدان / غار دودزا، مرز میان همدان و زنجان.


اولین غار چهار طبقه در ایران

برای تعطیلات خیلی ها ترجیح می دهند به شهرهای شمالی بروند تا بهار را در طبیعت زیبای شمال جشن بگیرند، به همین خاطر ممکن است از جاده چالوس برای رفتن به شهرهای شمالی عبور کنید اما شاید بدنباشد در میانه راه سری هم به غار یخ مراد بزنید، غاری که در کناره جادوه چالوس و در آبادی گچسر استان البرز، واقع شده است.

این غار یکی از زیباترین و نادرترین غارهای کشور به حساب می آید، کارشناسان احتمال می دهند که در گذشته یخ مراد زیر آب بوده است. این را می شود از وضع طبیعی غار و بقایای وجود فسیل «کاردینا» بر روی تخته سنگ های غار فهمید.جنس این غار از نوع نرمتنان دریایی است و به دوره سوم زمین شناسی باز می گردد یعنی عمر آنها بالغ بر 50 میلیون سال است.

این غار دارای بادگیر و هواکش های فراوانی است. به همین خاطر هوا با شدت از آنها وارد غار شده و غار را فوق العاده سرد می کندو از طرفی موجب یخ زدن آب های موجود در غار می شود. یخ های غار از اواسط ماه دوم بهار شروع به ذوب شدن می کند. به طور کلی این غار دارای سه تالار بزرگ، سه یخچال زیرزمینی و هفت حلقه چاه است اما چیزی که بیش از همه یخ مراد را مورد توجه قرار داده بخشی از غار است که به صورت چهار طبقه است. «در بخش عمیقی از غار که به 20 متر می رسد، طبقات روی هم قرار دارند و به جرات می توان گفت تا به حال هیچ غاری با این مشخصات در کشور دیده نشده است.

بزرگترین غار آبی خاورمیانه

اگر می خواهید با یک تیر دو نشان را هدف بگیرید و هم غارنوردی کنید و هم کنار رودخانه باشید، ما بزرگترین غار آبی خاورمیانه را به شما معرفی می کنیم. غار قلعه قوری که در استان کرمانشاه واقع شده و پیشینه آن به 65 میلیون سال پیش بازمی گردد.درازی این غار 12 کیلومتر و ژرفای آن 3140 متر است و به عنوان یکی از هفت اثر طبیعی ملی ایران، به ثبت رسیده است. ژرفای حوضچه های این غار به 14 متر می رسد و دمای آن چیزی در حدود هفت تا 11 درجه سانتیگراد است.

وضعیت دمای این غار در همه فصل های سال ثابت است، در این غار می توانید در تالارهای زیبای آن قدم بزنید، تالارهایی که در 1400 متری و 1500 متری این غار واقع شده و هر کدام از تالارها نامی دارند. از تالار مریم گرفته تا تالار کوهان شتر، مسیر برزخ، بلور و تالار عروس .

این غار یکی از زیباترین جاذبه های دیدنی و جهانگردی کشور است که با وجود حوضچه های به هم پیوسته داخل آن به یکی از بزرگترین غارهای آبی جهان تبدیل شده است

خانه هراکلس

اولین ماجراجویی ما در غار کرفتو است. غار حیرت انگیزی که به دست ایرانیان باستان و بدون استفاده از ابزار برقی و تنها باوسایل دستی ساخته شده.

در واقع این غار مجموعه ای از تلاش انسان باستان برای داشتن زندگی بهتر و ایمن بوده است. این اثر باستانی و تاریخی در صخره مرتفعی در 70 کیلومتری شمال غرب شهر دیوان دره استان کردستان واقع شده است.

غار کرفتو از نوع غارهای آهکی و طبیعی به حساب می آید و به احتمال زیاد در دوران سوم زمین شناسی شکل گرفته است. جالب است بدانید با سکونت انسان در این غار تغییرات باورنکردنی در آن ایجاد شده. تغییراتی مانند اتاق های تودر تو، راهرو و دالان عبوری و ... از این جهت می توان گفت غار کرفتو در میان غارهای دست کند از شهرت خاصی برخوردار است، غاری که از لحاظ بافت ساختمانی معماری بی نظیری دارد.

 ارتفاع دهانه ورودی غار از سر تپه حدود 20 الی 25 متر است، ساختمان غار به دوره اشکانی و حدودقرن سوم پیش از میلاد بازمی گردد. وقتی وارد کرفتو می شوید اولین چیزی که توجه شما را به خود جلب می کند معماری زیبا و خاص در کنار نقوش حکاکی شده روی تخته سنگ هاست.

این حکاکی های ظریف، نقوش حیوانات و انسان ها را به تصویر می کشد اما متاسفانه به علت تخریب قسمتی از غار، تعداد اتاق ها و راهروهای موجود در کلیه طبقات در حال حاضر مشخص نیست و به نظر می رسد مجموعه معماری صخره ای و دست ساز غار بسیار گسترده تر از وضعیت فعلی آن بوده. روی سردر ورودی یکی از اتاق های طبقه سوم کتیبه ای یونانی وجود دارد که تا حد زیادی صدمه دیده، دراین کتیبه در مورد الهه هراکلس نوشته شده : "این خانه هراکلس است، هر کس در آن وارد شود در امان است."  به همین دلیل بسیاری این غار را معبد الهه یونانی نامیده اند.

هیجان در کنار خفاش ها

این بخش مربوط می شود به افراد ماجراجو، یعنی کسانی که قصد دارند با خفاش های آویزان در نقطه ای تاریک رو در رو شوند، اگر پایه این ماجراجویی دلهره آور هستید با ما باید تا نزدیکی شهر زنجان سفر کنید، آن هم در غاری تاریک و مخفوف که نفس را در سینه هر ماجراجویی حبس می کند و وحشت را به جانش می اندازد.

نام اصلی این غار "گلجیک" است . اما مردم این غار را با نام "غار خفاش ها " می شناسند، محلی تاریک که چشم چشم را نمی بیند وتنها چیزی که توجه شما را به خود جلب می کندبرق چشم های صدها خفاشی است که به شما خیره شده اند. باید دل نترسی داشته باشیدکه پا به غار خفاش ها بگذارید، جایی که در بدو ورودتان خفاش ها در حرکتی دسته جمعی به استقبالتان می آیند و کمی جلوتر اسکلت و جمجمه های حیوانات و حتی انسان مو به تنتان سیخ می کند.

 این غار نه تنها قدیمی ترین غار است، بلکه جزو ترسناکترین غارهای ایران به حساب می آید، اما یادتان نرود برای رفتن به این غار باید آدابی را رعایت کنید تا به زندگی این خفاش ها آسیبی نزنید. خفاش ها زندگی آرامی را تجربه می کنند پس بهتر است با آرامش و سکوت وارد غار شوید و از آنها دیدن کنید.

 شاید بهترین زمان برای ورود به غار هنگام غروب است، وقتی که خفاش ها به صورت دسته جمعی از غار خارج شده و تا چند کیلومتر از محل زندگی شان دور می شوند.

این غار در 35 کیلومتری جنوب غربی شهرستان زنجان واقع شده. گلجیک به طور طبیعی از فرسایش سنگ های آهکی پدید آمده و به خاطر داشتن آب و هوای مناسب روزگاری مکان خوبی برای انسان های پیش از تاریخ بوده است .

یک جای دنج و راحت

نوری که از میان سنگ های کف و سقف این غار به اطراف تابیده می شود انسان را مجذوب خود می کند. این نور، زیبایی شگفت انگیزی را در این غار ایجاد کرده و به همین دلیل این غار عنوان زیباترین غار جهان را به دوش می کشد. برای رفتن به  "غارکتله خور "  باید خودتان را به 165 کیلومتری جنوب استان زنجان برسانید تا از نزدیک شاهد زیبایی های آن باشید.

کتله خور معانی مختلفی مثل تپه خورشید، روستای بدون خورشید و ... را می دهد اما مناسبترین معنی به دست آمده از این کلمه، یک کاربرد ترکی است. کتله به معنی پستی و بلندی و ناهمواری های داخل غار و خور به معنی راحتی و آسانی که در نهایت معنی پستی و بلندی های راحت و دنج را می دهد.

 غار کتله خور در دل کوه ساقیزلو واقع شده و به اعتقاد کارشناسان این تپه در حدود 30 میلیون سال قدمت دارد. زمان کشف این غار توسط انسان ها معلوم نیست ولی مردم شهرستان گرماب داستان های زیادی درباره این غار دارند، مثلا برخی از اهالی بر این باورند که تعدادی از افراد به داخل این غار رفته اند اما هنگامبازگشت موفق نشده اند راه را پیدا کنند.

دهانه ورودی غار کتله خور به صورت طاق مثلثی شکل و به قطر 70 سانتیمتر است و تنها راه دسترسی به غار از همین قسمت است.

اما اگر راغب شده اید به این غار بروید باید بدانید که هشت متر از مسیر را باید به صورت سینه خیز حرکت کنید. این غار از لحاظ وسعت دومین غار جهان و از لحاظ زیبایی اولین غار جهان شناخته شده است. در این غار شما می توانیدشاهد دهلیزها، گذردگاه ها، ستون های عظیم و تعدادی قندیل های توخالی و نیسانی که جزو کمیابترین قندیل ها هستند، باشید.

در این غار اصلا حوصله تان سرنمی رود چرا که می توانید از نزدیک قندیل هایی را تماشا کنیدکه به شکل های مختلف مثل گل کلمی، شیر خوابیده، پنجه شیر، پای فیل، لباس عروس، سگ شکاری، نخل سوخته و ... هستنداما شگفت انگیزترین موضوع درباره این غار است که در هر گوشه از این غار هوای متفاوتی را احساس خواهید کرد. مثلا در ورودی غار هوا خنک است اما هر چه که جلوتر برویم هوا گرمتر شده و رطوبت بیشتر می شود.

غار سنگ شکنان

در کشورمان غار سنگی وجود دارد که سنگ تراشان استان فارس با دستان خود آن را خلق کرده اند. این غار به غار سنگ شکنان معروف است و در جنوب غربی شهرستان جهرم استان فارس قرار دارد، سال ها پیش عده ای سنگ تراش در دل کوهی نزدیک شهرستان جهرم این غار را به وجود آوردند.

با وجود اینکه برخی از ساکنان محلی و کارشناسان، قدمت این غار را مربوط به دوره فویه می دانند اما هنوز نمی توان تاریخ دقیقی در مورد زمان ساخت تونل های غار عنوان کرد. سنگ تراشان جهرمی برای امرار معاش خود، سنگ های غار را استخراج می کردند و در آن زمان سنگ شکنان جهرم از غار، سنگ های سفید آهکی و شکل پذیر به دست می آوردند و از سنگ های آن به عنوان نمای ساختمان ها، تزئین سردرها، سنگ فرش کف منازل و بقاع متبرکه و سایر بناهای مهم استفاده می کردند.

 نمونه این سنگ های کار شده را می توانید در بناهای شیراز به خصوص در مسجد جامع عتیق و بیمارستان نمازی تماشا کنید. جالب است بدانید سنگ شکنان هنگام برداشت سنگ برای جلوگیری از تخریب غار، بعد از چند متر پیشروی، ستون هایی را به جا گذاشته اند که این امر، موجب زیبایی بیشتر غار شده است. دهانه غارهای سنگی درون کوه آنقدر بزرگ است که می توان با خودرو در آن رفت و آمد کرد.

تیشه سنگ تراشان جهرمی جاغذبه ای در غار به وجود آورده که آن را به یکی از زیباترین غارهای دست ساز سنگی جهان تبدیل کرده و میراثی زیبا بر جای گذاشته است. این غار دارای 20 مدخل ورودی و 200 متر طول است و عرض آن از 60 تا 130 متر متغیر است که در مجموع مساحتی در حدود 20 هزار متر مربع را پوشش می دهد.

پاتوقی برای حرفه ای ها

صبر کنید! قبل از خواندن این مطلب باید بدانید که اگر غارنورد حرفه ای نیستید حتی فکر سفر کردن به این غار را به سرتان راه ندهید، از غار "سم" حرف می زنیم، جایی که در ارتفاعات 1700 متری کوه خواجه قنبر در استاتن گلستان قرار دارد و دو سال پیش کشف شد.

غاری با دهلیزها و طاق های زیبا که وجود آب در آن جلوه خاصی به غار بخشیده است. این غار 375 متر عمق داشته و درون آن 21 چاه وجود دارد، در هنگام ورود به این غار با مسیر تنگ و باریکی مواجه می شویم که به مسیر "خرچنگ رو" معروف است ولی برخلاف خرچنگ روهای غارهای دیگر کشورمان، تنگناهای این غار تمامی ندارد و اغلب مسیر را باید به یک سمت حرکت کرد و حتی امکان برگرداندن سر وجود ندارد.

مشکل دیگری که در مسیر این غار بر سر راه غارنوردان وجود دارد کاهش دماست. به همین خاطر داشتن امکانات غارنوردی در این غار و حرفه ای بودن الزامی است. دراین غار هر چه جلوتر می روید سرد و سردتر می شود. در واقع از چاه 19 به بعد، دمای هوای درون غار کاهش می یابد و به 6 درجه سانتیگراد می رسد و باید برای گرم کردن بدن برنامه ریزی کرد، در غیر این صورت غارنوردان نمی توانند به مسیر خود ادامه بدهند.

به نظر غارنوردان حرفه ای این غار بسیار خطرناک است، چرا که به دلیل مسیرهای دشوار کار امدادرسانی بسیار سخت و حتی غیرممکن است، به همین خاطر تیم های بازدیدکننده باید کاملا آماده و مجهز باشند وگرنه یک حادثه ساده و یک اتفاق کوچک امکان دارد به مرگ آنها منجر شود.معابر غار سم به قدری تنگ و پرپیچ و خم است که تنها یک فرد می تواند خود و کوله اش را عبور دهد.

تحقیقات درباره قدمت غار سم هنوز به نتیجه قطعی نرسیده اند اما نمونه های کشف شده از جمجمه انسان و حیوانات در این غار نشاندهنده قدمت بالای آن است. شاهد این ادعا کشف اسکلت خفاشی است که 10 برابر بزرگتر از اسکلت خفاش های معمولی به نظر می رسد. خفاش های این غار به دلیل نامشخصی تقریبا از بین رفته اند و جالب اینکه اکثرل اسکلت های آنها در یک نقطه جمع شده اند اما این استخوان ها تنها نشان زندگی در غار نیستند، نوعی پروانه خاص هم تا چاه چهار وجود دارد که از نوع کمیاب است.

جایی برای نگاره و باستان شناسی

سیوندهمان سیوند پارس متشکل ازسی +وند بمعنای سی قوم پارس می‌باشد. که این مکان از سی قوم تشکیل شده بوده‌است. بنا بر شواهد محل زندگی یا محل گردهمایی سران و بزرگان اقوام پارسی در زمان هخامنشیان وحمل سنگ‌های تخت جمشید در یک منطقه خوش آب وهوا بوده‌است.

غارسیوند ؛  در ۱ کیلومتری سیوند بر فراز کوههای سیوند قرار دارد و یکی از نخستین پناهگاهای بشر است که در آن نقاشی‌ها و کنده کاری‌هایی در پیش از تاریخ کشف شده‌است.این اثر در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۳۸۲ بشماره ۹۸۳۲ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده‌است. غارسیوند،  بر بالای سیوندخرابه و در شرق امامزاده عقیل و گورستان صفوی سیوند قراردارد.

سیوند در عهد صفویه درنزدیکی امامزاده عقیل در محلی که امروز به سیوند خرابه مشهور است قرار داشته‌است و چنان که از قبر نوشته‌های قبرستان امامزاده عقیل بر می‌آید در اوایل قرن یازدهم هجری قمری در اینجا ساکن شده‌اند. تا اینکه سیوند در سال ۱۱۳۴ در حمله محمود افغان بکلی ویران شد و مردم آن برای چند سالی در کوههای تنگ خشک زندگی کردند و سپس از بیم هجوم‌های گوناگون به مکانی در جنوب سیوند کنونی بنام ده کهنه کوچ کردند. بر اثر هجوم‌های زیاد و فقر شدید بسیار زیادی از سیوندی‌ها از ده کانه به نواحی جنوبی فارس مثل عسلویه مهاجرت کردند که دیگر اخبار چندانی ازآنها وجود ندارد. چند خانواده هم به رابر (اسکر) در کرمان مهاجرت کرده‌اند که بسیار مردمانی دلیر و مهمان نواز هستند. باقی‌مانده مردم سیوند در زمان قاجار در جای امروزی سیوند سکنی گزیدند.

برگرفته از : سایت بیتوته

بیشتر بدانید و بخوانید

مختصات و معرفی  مرتبط با غارهای ایران‏

رسم و رسوم عجیب هندوستان!

هند سرزمینی پهناور با جمعیت ۱٫۲میلیارد  که سالانه ۱۷ میلیون گردشگر را از سراسر دنیا به خود جذب می کند.وجه تمایز هند نسبت به کشور های دیگردر برخوردها و فرهنگ عمومی و آداب و رسوم مردم این سرزمین در قاره کهن آسیا است . 

 سلمانی ها
سلمانی ها در هند فقط موی شما را کوتاه نمی کنند. آنها وقتی قیچی به دست می گیرند، ابروها، گوش ها و بینی شما را هم اصلاح می کنند. در آخر هم یک ماساژ حسابی به سر و گردن شما می دهند.

دستفروشی در خیابان
دستفروش های هندی غذا و خوراکی و اجناس تقلبی می فروشند و حتی خدماتی مانند پاک کردن گوش، دندانپزشکی و طلع بینی ارائه می دهند. سال گذشته که در بمبئی شعبه ای از استارباکس باز شد، صف آن آنقدر طولانی شد که یک دستفروش کنار صف بساط چای چید.

 زیورآلات
زیورآلات هندی از مروارید گرفته تا جواهرات جیپوری در دنیا مشهور هستند و قطعاً خانم های هندی بهتر از هر کسی می توانند همه آنها را با هم بیندازند.


غذاهای کثیف و خوشمزه
شیرین، ترش، تند و خامه ای… در هند هر نوع غذایی، غذای خوشمزه و غیرسالم محسوب می شود. کباب های جاده محمدعلی در بمبئی یا ماهی ماکان در جاده لارنس آمریتسار محبوب ما هستند.

 با سر و دست حرف زدن
در هندوستان، هیچ زبانی را بهتر از تکان دادن سر، تکان دادن دست و مچ و … که بخشی از حرکات خاص هندی ها محسوب می شود، متوجه نمی شوند. اگر می خواهید از آنها عقب نیفتید باید به حرف زدن آنها دقت کنید و زود حرکات آنها را یاد بگیرید.

جشن ها و جشنواره ها
مهمان نوازی هندی ها را فقط در یکی از جشن های بسیاری در می یابید که هر هفته برگزار می شود. در هندوستان برای جشنواره لاتمار هولی در ناندگائون، مردم پودر رنگی به هم می پاشند.


شهرهای کوهستانی
شهرهای کوهستانی یا اصطلاحاً “ایستگاه های تپه ای” هند، بهشت کوهنوردان و دوستداران پیاده روی است. ماتران یکی از محبوب ترین و مشهورترین ایستگاه های تپه ای هند است.


قطارهای قدیمی
یکی از بزرگترین شبکه های راه آهن در دنیا، راه آهن هندوستان است که امسال ۱۶۰ ساله می شود. قطارهای هندی روزانه بیش از ۲۰ میلیون مسافر را جابجا می کنند. با آنکه ایمنی و ظاهر خوبی ندارند، سوار آنها شدن، تجربه ای کلاسیک است.

وسواس زیاد در مورد بازی کریکت
بازیکنان کریکت در هند پرستیده می شوند و دستمزدهای فوق العاده بالایی می گیرند. تماشای بازی زنده لیگ برتر کریکت در هندوستان تجربه ای جالب است که با طبل زنی و آتش بازی و … همراه است.

برگرفته از : مجله چرتکه



ناژوان ؛ بیشه انبوه ناژ؛ کبوده وزبان گنجشک ‏


 گردشگری / طبیعت ناژوان/ اکو توریسم / اصفهان


 ناژوان از انبوه بیشه ها و باغ های اصفهان است که تا حدودی از تحول دوران و تصور ایام مصون و محفوظ مانده و هنوز مایه طراوت شهر است.

 ناژوان ترکیبی است از دو کلمه " ناژ" و " وان" که ناژ گیاهی است از خانواده صنوبر که از آن جمله اند : تبریزی، کبوده، صنوبر و " وان" پسوند است برای جا و مکان و ناژنان یا ناژوان . به معنی جایگاه درختان ناژو " صنوبر" پس ناژوان به معنی محلی بوده است در غرب اصفهان با بیشه های انبوه از درختان ناژو " کبوده، زبان گنجشک" که بومی اصفهان است.



ناژوان کنونی با وسعتی در حدود 1200 هکتار در بخش غربی شهر تنها بقایای فضای سبز متمرکز حاشیه شهر اصفهان است. که به مثابه ریه شهر اصفهان از دیدگاه زیست محیطی اهمیت ویژه ای یافته است .

 رودخانه زاینده رود با عبور از دل باغها و بیشه ها و مزارع وسیع کشاورزی جلوه ای کم نظیر بدان بخشیده و این محیط را از دیگر پارکها ی اصفهان متفاوت ساخته و به یکی از مراکز تفریحی شهر اصفهان مبدل ساخته است

ناژوان محیطی است با درختانی انبوه، رودخانه ای جاری، مادیهایی روان، بیشه هایی وحشی، پرندگانی مهاجر و چشم اندازی زیبا از طلوع و غروب خورشید به دور از سازه های شهری در میان رودخانه با زمینه ای از سبزینگی هوایی به لطافت نسیم صبحگاهی در شهری صنعتی که با چند دقیقه فاصله در آن می توان هیاهوی شهر را فراموش کرد

  پارک طبیعی ناژوان زیر نظر مدیریت طرح ساماندهی ناژوان و صفه شهرداری اصفهان با هدف حفظ و احیاء طبیعت در عین بهره وری از آن به منظور گذراندن اوقات فراغت شهروندان است این مدیریت تلاش دارد تا ناژوان را با همان چشم انداز و جلوه طبیعی برای مردم بازسازی و احیاء نماید و از آن توسعه شهری در این منطقه جلوگیری کند. بر این اساس طرحهایی را در دست اجرا دارد که تا حدودی در نقشه عنوان گردیده است. اکنون ناژوان با فضاهایی همچون زمینهای ورزشی، استخر، کمپینگ، باغ پرندگان، زمینهای بازی کودکان، ایستگاههای درشکه سواری، اسب سواری، قایقرانی، منطقه دوچرخه سواری برای شهروندان قابل استفاده بود در آینده ای نزدیک با افتتاح باغ پروانه ها، رستوران، باغهای ملل، گیاهشناسی و دارویی، پارک آبی، پارکهای بازیهای سنتی کودکان و ... پذیرای شهروندان و اوقات فراغتشان خواهد بود.

 




گیلان و مازندران؛ نام و نشان مکان ها و شهر ها


فرهنگ گردشگری / ایرانشناسی / گیلان و مازندران
ریشه و معنای نام های شهرها, رودها, کوهها گیلان
کادوسیان یا کاسپیان نام مردمان بومی بود که در گیلان امروز و بخش هایی از مازندران میزیستند. دیگر اقوام, مثل آشوریها, یونانیها و مادها آنها را به نامهای کادوسیان, آمردان و گلان(گیلان) می نامیدند. همانطور که مثلا آلمانی ها به نامهای ژرمن, دویچ, توسک و آلمانی نامیده می شوند. به روایتی کادوسیان خود شامل سه قبیله خویشاوند: کادوسیان, آمردان و گلان بودند. باری نام سرزمین گیلان ماخوذ از نام قوم باستانی ساکن ساحل جنوبی دریای مازندران یعنی کادوسیان و یا گلان می باشد

مازندران
نام قدیمی مازندران تپورستان (طبرستان شکل عربی آن) بود که برگرفته از قوم تپورها می باشد. تپورها, آمردان, گلان و کادوسیان اقوام خویشاوندی بودند که در ساحل جنوبی دریای مازندران می زیستند. به گفته ابن اسفندیار نام مازندران بعدها جانشین تپورستان شد. درباره معنای آن چند روایت است که تنها به چهار روایت رایج تر اشاره می کنم.
ریشه کلمه مازندران را از کلمه " ماز" به معنى" دژ" مى دانند. می دانیم که به فرمان مازیار بن قارن سردار معروف طبرستان، براى جلوگیرى از نفوذ اعراب در نقاط حساس این منطقه به احداث دژ پرداختند و مازندران را به صورت (ماز + اندرآن) به معنى " دژ درآن" مى شناختند. یکی از این دژها که هنوز پابرجاست قلعه مازیار می باشد که در شمال تهران بعد از قلعه توچال و مهرچال قرار دارد.
به روایتی کلمه مازندران آمیخته‌ای از ماز به معنی بزرگ و و ایندیرا یعنی دیو و ان پسوند مکان می باشد که معنی جایگاه دیو بزرگ یا دیو سپید که همان دماوند باشد را میدهد . ملک الشعراء بهار میگوید: ای دیو سپید پای در بند / ای گنبد گیتی ای دماوند
ابن اسفندیار معتقد است موز نام کوهی در منطقه بوده و مازندران یعنی جایی که کوه موز درآن (دران) واقع بوده و موزندران به تدریج به مازندران تبدیل شده است

بالاخره آقای جواد مفرد کهلان می نویسند: نام مازندران و مازنی اوستا را از ریشه مز (بزرگ)- زن می گیرم یعنی "سرزمین زن یا الهه بزرگ" یا "سرزمین مردم زن سالار" که این به طوری که ازپرستش الهه آب ها و مقام نسبتاٌ والای زن در جامعهً مردم شمال ایران یعنی مازندران و گیلان پیداست با سنت های کهن این دیار پیوند دارد.


دریای مازندران, کاسپین, خزر
همه جای دنیا و از جمله بیشتر کشورهای ساحلی این دریاچه زیبا , آن را به نام ایرانی کاسپین که بر گرفته از نام قوم ایرانی کاسپیان که در شمال ایران می زیستند می نامند, الا خودمان. روان شاد کریم کشاورز می نویسد: دریای خزر در دورانهای گوناگون به اسامی کرانه نشینان آن و یا اقوام و قبایلی که گهگاه در مجاورت آن مسکن گزیده بودند نامیده می شده و تمام یا بخشی از آن به نامی موسوم بوده, مانند: دریای خزران, دریای کاسپیان, دریای هیرکانیه(گرگان), دریای جرجان, دریای گیلان(یا بحرالجیل), دریای دیلم, دریای طبرستان, دریای مازندران. یاقوت حموی می گوید که ارسطو این دریا را هیرکانیه نامیده. اعراب نخست این دریا را بحر جرجان و سپس بحر خزر نامیدند. بطلمیوس آن را دریای هیرکانیه می خواند. ابن خلدون آن را بحر طبرستان می نامد

آمل
نام آمل از نام یک دختر زیبای مازندرانی به نام آمله گرفته شده است. می گویند پادشاه بلخ که عاشق آمله بود پس از سالها تلاش بالاخره به وصال خود رسید و در محل کنونی آمل قصر بزرگی برای وی ساخت که بعدها به شهر بزرگی تبدیل شد. به روایتی دیگر نام آمل از نام قوم باستانی آمردان که در مازندران می زیستند گرفته شده است. نام آمل شانزده بار در شاهنامه آمده است. فردوسى بزرگ، آنگاه که از بیداد سلطان محمود غزنوی، جلاى وطن کرد به آمل نزد پادشاهان آل باوند و آل زیار پناه برد

آستارا
در گذشته چون در منطقه آستار مردابها و باتلاقهای زیادی بود کاروانهایی که از آنجا می گذشتند بسیار آهسته و با احتیاط باید از آن منطقه می گذشتند, و آن منطقه را آسته رو یا آهسته رو می خواندند, که کم کم به آستارا تبدیل شد

انزلی
چند روایت درباره نام انزلی:1: انزلی برگرفته از کلمه انزلیج یعنی اسکله ی پهلو گرفتن کشتی ها.2: برگرفته از نام قوم انزان که در گذشته در ساحل دریای مازندران می زیستند. 3: انزل و یا انگر که معنی لنگر می دهد. 4: چون کادوسیان, یعنی ساکنان بومی گیلان با پارسیان متحد شدند, به این مناسبت این محل را انشان یا انزان که خاستگاه پارسیان بود نامیدند. سال 1314 نام شهر را به پهلوی تغییر دادند و در سال 1357 دوباره به انزلی تغییر یافت

بابل
بابل در گذشته های دور به سبب وجود آتشکده میترا در آنجا "ما میتر" و به گویش بومیها "مه میترا" یعنی جایگاه میترای بزرگ نامیده میشد. اعراب آنرا مامطیر می نامیدند. به علت قرار داشتن بین دو شهر بزرگ آمل و ساری و گسترش بازارها و روابط تجاری به بارفروش تغییر نام یافت. سال ۱۳۱۰ خورشیدی به بابل تغییر نام یافت. که برگرفته از نام بابلرود می باشد. نام بابل از دو بخش "با" یعنی آب یا مایعات و "بل" یعنی فراوان تشکیل می شود که در مجموع به معنای آب فراوان است

بابلسر
نام قدیم آن مشهدسر بوده است. این نام از آن رو بر این شهر نهاده شده بود که مردم گیلان و غرب مازندران برای سفر به مشهد از این شهر می گذشتند. بعدها به خاطر نزدیکی با شهر بابل و بابلرود به بابلسر تغییر یافت

بهشهر
بهشهر نامی است که حدود 70 سال پیش به این شهر داده شد. در ابتدا به علت فراوانی گورخر وحشی در منطقه خرگوران نامیده می شد. مدتی هم نامیه، کبود جامه، و تمیشه نامیده می شد. شاه عباس صفوی چون مادرش از بهشهر بود شهر را اشرف یا اشرف البلاد نامگذاری کرد.

تنکابن(شهسوار)
تنکا نام قلعه ای بود در منطقه و چون شهر در پای این قلعه ساخته شد آنرا تنکابن (بن یعنی پای, زیر) نامیدند. سال 1310 نام شهر را به شهسوار تغییر دادند. بعداز انقلاب دوباره به تنکابن تغییر یافت. تنکابن یا شهسوار شاید تنها شهر در ایران باشد که از هر دو تا نامش تقریبا بطور مساوی از طرف خود اهالی و یا دیگر ایرانیان استفاده می شود

رامسر
نام قدیم رامسر سخت سر بود.منطقه بین تنکابن(شهسوار) و رودسر که شهر رامسر بین آنها قرار دارد از مناطقی است که هیچ کدام از مهاجمان بیگانه, از اسکندر گرفته تا اعراب و ترکان و مغولان نتوانستند آنرا به تصرف کامل خود درآورند. به همین جهت تمام این منطقه و مردمانش را که در مقابل زورگویان و مهاجمان مقاومت و سرسختی بسیار نشان می دادند سخت سر می نامیدند. بعدها به بزرگترین دهی که در منطقه بود(در محل رامسر کنونی) سخت می گفتند. سال 1314 نام شهر از سخت سر به رامسر تغییر یافت

رشت
نام قدیم رشت دارالمرز بود. نمیدانم از کی به رشت تغییر یافت. روایتی است که چون این شهر یکی از مراکز بزرگ ابریشم ریسی بود نام رشت که مشتق از ریسیدن و رشتن است روی آن گذاشته شد. به روایتی دیگر کلمه رشت از دوبخش "رش" یا وارش که به معنی باران ریز است و پسوند "ت" که تداوم را میرساند تشکیل شده است, و مجوع آن می شود شهر باران های همیشگی. به عقیده دهخدا کلمه رشت به حساب ابجد سال 900 هجری می شود و چون شهر در این سال ساخته شده است آنرا رشت نامیدند

رودسر
رودسر از شهرهای باستانی ایران است و در دوران باستان کوتم نامیده می شد. اعراب آنرا هوسم می نامیدند. حدود پانصد سال پیش نام شهر به رودسر(کنار رود) تغییر یافت

ساری
به گفته ابن اسفندیار فرخان بزرگ که از اسپهبدان مازندران بود, و در قرن اول هجری می زیسته, این شهر را به نام فرزندش سارویه ساخته است. ساری از شهرهای باستانی مازندران است. بناى شهر را به توس پسر نوذر نسبت میدهند. آرامگاه ایرج، سلم و تور، فرزندان فریدون را در ساری یاد کرده اند. منوچهر، شاه پیشدادی به خون خواهی پدر خود ایرج عموهایش سلم و تور را کشت و آنان را در کنار آرمگاه پدرش در ساری دفن کرد.

صومعه سرا
اسم این شهر برگرفته از عارف بزرگ قرن چهارم و پنجم هجری شیخ عبدالله صومعه ای می دانند که امروزه مزارش در اول جاده صومعه سرا ـ فومن قرار گرفته است. برخی بر این باورند که چون در گذشته های دور در این منطقه گلی به نام (صومعه) وجود داشته و اسم آن از آنجا برگرفته شده است. از آنجائیکه در زبان گیلکى صومعه سرا را " سوماسرا" تلفظ مى کنند،و با توجه به معنى کلمه "سوما" که زاهد و بى ریا معنى مى دهد،گروهى این مساله را دلیل نامگذارى این منطقه میدانند. والبته قرار گرفتن تعداد قابل توجهى امامزاده و مسجد در این منطقه نیز از نکات قابل اشاره در نامگذارى این شهرستان مى باشد.

لاهیجان
لاهیجان: یعنی شهر ابریشم . دکتر بهرام فره وشی استاد زبان های باستانی می نویسد : لاه در پارسی میانه به ابریشم اطلاق می شده و در برهان قاطع لاه به معنی پارچه ابریشمی سرخ آمده است. لاهیگان که لاهیجان شده یعنی محلی که در آنجا ابریشم به دست می آید

لنگرود
لنگرود که در قدیم بندرگاهی آباد بود و چون در رودخانه اش کشتی ها و قایق ها لنگر می انداختند، نام "لنگر رود" و بعدها لنگرود را به خود گرفت

سماموز یا سما موس
چون سماموز تا چندی پیش بسیار ناشناخته بود , حتی برای اغلب شمالیها, و همچنین اطلاعات گاها بسیار غلط درباره آن در سایتهای اینترنتی منتشرشده و می شود لازم است توضیحاتی درباره این بلند ترین کوه (حدود3650 متر) گیلان بدهم. از نطر موقعیت جغرافیایی سماموز در شرقی ترین قسمت استان گیلان واقع است, و نه استان مازندران, گرچه برای صعود به آن می توان با ماشین از رامسر, غربی ترین شهرستان استان مازندران به جواهرده(جورده) رفته و پس از رسیدن به منطقه زیبای لپاسر و پنج تا هفت ساعت کوهنوردی به سمت غرب به سماموز رفت. در شرق گیلان دو دهستان بسیار بزرگ هست به نام های قاسم آباد و سیاهکلرود (با سیاهکل لاهیجان اشتباه نشود), که هرکدامشان شامل چندین ده و روستای بزرگ و کوچک هستند. مردمان این دو دهستان از گذشته های بسیار دور به علت شیوه زندگیشان که ترکیبی از دامداری و کشاورزی است, مجبور بودند برای نگاهداری دامهای خود سه ماه تابستان را تمام خانواده و یا بخشهایی از خانواده درییلاق زندگی کنند. نام ییلاقشان جواهردشت(جوردشت) است. برای رفتن به جواهردشت از قاسم آباد یا سیاهکلرود باید یک روز طی مسافت کرد که حدود شش ساعت آن فقط سربالایی از درون جنگل می باشد , البته اخیرا جاده ماشین رو خطرناکی درست کردند که تاکنون جان چندین نفر را گرفته است. درست جایی که جنگل تمام شده و مراتع آغاز می شوند, به جواهردشت می رسیم. طبیعت به این زیبایی را در کمتر جایی می توان یافت, از اینجا وقتی هوا صاف است در سمت شمال می توان تمام جنگل و تعدادی از شهرهای شمالی و دورترها دریا را دید. و اگر آسمان شمال ابری باشد تصویر زیبای دیگری در برابر چشمانمان قرار میگیرد.

تصویر بسیار زیبای ابرهای انبوه و متراکمی که در زیر پاهای مان جنگل و شهرها را پوشانده, و چون دریایی می نماید که که به آدم شوق پریدن از آن بالا و شنا کردن در آن دریای هوس انگیز وابرین می دهد. و اگر به سمت جنوب برگردیم سماموز زیبا و سربلند با آن یخهای هزاران ساله اش را می بینیم.اینجا چشمه هایی که ازدل کوه بیرون میزنند فراوان است, معروترین شان عبارتند از میلجاخانی, هال خانی, صقل خانی و شمشیر بزا خانی. چنانکه می بینید نام اغلب چشمه ها به خانی ختم می شود و خانی در زبان پهلوی یعنی چشمه. آب بعضی چشمه ها مثلا میلجا خانی آنقدر سرد هست که هرگز موفق نشدم انگشتم را بالای یک دقیقه در آب نگه دارم. از جواهر دشت به دو طریق می توان به قله سماموز صعود کرد, یک مسیر بسیار طولانی ولی راحت تر, و دیگری مسیری که بیشتر مردم آنرا انتخاب می کنند , کوتاه تر است اما از همان برداشتن اولین قدم تا نوک قله فقط سربالایی می باشد و حدود شش تا نه ساعت طول می کشد. درست در نوک کوه مقبره امامزاده ای هست که به روایتی مقبره شاه یحیی، حاکم تنکابن و برادر سلطان محمد لاهیجانى است که در سال ۸۸۳ هجرى فوت کرد.اگر تابستان باشد سمت های جنوبی و شرقی و غربی قله خشک و پوشیده از سنگهای یخچالی است و در سمت شمالی یخچال معروفش قرار دارد. از آن بالا در سمت شمال می توان جواهردشت و جنگل و مینیاتوری از شهرهای شمالی و دریای مازندران را دید. ودر سمت جنوب, آن دور دورها اشکورات را. یخ چند هزارساله ای که جانب شمالی قله را می پوشاند هرگز کاملا آب نمی شود, حتی در داغ ترین تابستانها , بسیار سخت است و برای برداشتن آن باید از کارد بزرگ یا سنگهای تیز استفاده کرد. از نزدیک که به یخ نگاه میکنی براثر نشست خاک, رنگ آن اندکی متمایل به سرخی است, قاسم آبادیها و سیاهکلرودیها به این یخچال می گویند هندانه تابار , هندانه که همان هندوانه است و تابار یعنی یخچال طبیعی, اهالی آنجا معتقدند روزی امامزاده ای یا قدیسی پس از رسیدن به قله تشنه اش شد و هندوانه ای را که داشت آنجا خورد و براثر ریختن آب هندوانه روی یخ آنرا قرمز کرده است. در گردنه ها و پای سماموز, در هر چهار جهتش دامدارانی که از دو ده نامبرده می باشند در اقامتگاههای موقتی خود که کولام یا مالنگه نامیده می شود اقامت دارند و نزدیکترین کولام ها به قله, داغوله, پشته کوه رزنه بن, دور مالنگه هستند. ساکنین تمام آبادی هایی که بیشترین رفت و آمد را به این کوه زیبا داشته و دارند تا آنجا که من از کودکی ام بیاد دارم و با پرس و جو از بزرگترها, همیشه آنرا سماموز می نامیدند و نه سماموس. در نزدیکی قله سماموز قله کوچکتری که حدود دویست متر ارتفاعش کمتر است قرار دارد که محلی ها آن را کوچه سماموز (سماموز کوچک) می نامند. اینکه معنای کلمه سماموز چیست را هنوز دقیقا نمیدانم , اما حدسهایی می زنم و تا به تقریبا یقین بدل نشود نمی نویسم. البته موز که بخش دوم نام کوه را تشکیل می دهد در بخشهایی از گیلان و مازندران به معنای کوه می باشد
کسانی که امکان دیدن سماموز از نزدیک را ندارند برای دیدن آن از بهترین زاویه می توانند با دو تا سه دقیقه قایق سواری و دور شدن از ساحل در هرنقطه ای بین کلاچای و چابکسر آن را ببینند.


ر. اشکوری

منبع :شمال نیوز


کافی شاپی با قانون منحصر به فرد


در هفت مایلی ساحلی در شهر «گروآ» استرلیا کافی شاپی وجود دارد که نه تنها برای مشتریانش بهترین خدمات و قهوه ها را ارائه می کند. بلکه به آنها درس ادب و احترام نیز می دهد.


 صاحبان این کافه تصمیم گرفتند برای تقویت ادب و احترام رای قهوه های خود نرخ های مختلفی تعیین کنند. به این صورت که با توجه به ادب و نوع کلمات مشتری قیمت هر قهوه تفاوت دارد. آنها تابلوی جالبی روی در ورودی کافی شاپ نصب کرده اند که روی آن تفاوت قیمت ها نوشته شده است. حالا انتخاب با مشتری است که چه عبارتی را برای سفارش قهوه انتخاب کند.


منبع :ویستا