ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
در مدینه و عصر امام زین العابدین علیه السلام ؛ مرد دلقکى بود که با رفتار خود مردم را مى خندانید، ولى خودش مى گفت ؛ من تاکنون نتوانسته ام این مرد - على بن حسین - را بخندانم . روزى امام با یکی از همراها نش عبور می کرد که آن شخص،عباى آن حضرت را از دوشش برداشت و فرار کرد! امام به رفتار زشت او اهمیت نداد. مردم عبایشان را از آن مرد گرفته و بر دوش حضرت انداختند.
امام پرسید ؛ این شخص کیست ؟، گفتند؛ مرد دلقک پیشه است و می خواهد مردم را با کارهایش بخنداند.
حضرت فرمود ؛ به او بگویید؛ ان لله یوما یخسر فیه المبطلون ، "خدا را روزى است که در آن روز بیهوده گران به زیان خود پى مى برند."