مجله الکترونیکی هوای تازه e magazine- htnews.ir

نشریه الکترونیک ، فرهنگ ، جامعه ، توریسم ، فناوری و اقتصاد اطلاعات

مجله الکترونیکی هوای تازه e magazine- htnews.ir

نشریه الکترونیک ، فرهنگ ، جامعه ، توریسم ، فناوری و اقتصاد اطلاعات

‏ زیبایی شناسی طراحی در هنر اوبری‎ ‎


The Art of Aubrey Vincent Beardsley

هنگامی که از هنر صحبت به میان می آید تصور بر این است که این هنر تمامی سنت ها و ارزش های هنری دوره های گذشته را به کلی نادیده گرفته است و هنرمند مدرن کسی است که در صدد کشف معیارهای نوینی برای خلق آثارش باشد ، خلق آثاری اعجاب انگیز که بیانی متفاوت و غیر معمول داشته باشد . از این رو عده ای به طرفداری از چنین هنری هر ملاکی را که ریشه در گذشته داشته باشد یکسره نفی می کنند و سنت های هنری را کاملا منکر می شوند و زیر سوال می برند .

از طرف دیگر ،عده ای که به خاطر سنت شکنی ها و نو گرایی های هنر مدرن ، آن را بی محتوا و تهی از معیارهای اصلی و حقیقی هنری میدانند و اعتقاد به بیراهه رفتن آن دارند ، شدیدا با آن در تزاحم اند و از بیخ و بن آن را رد می کنند و اصولا هنر مدرن راهنر قلمداد نکرده ، بلکه نوعی شارلاتان بازی می پندارند .

اوبری ونسان برد سلی، Aubrey Beardsley، هنرمند و تصویرگر انگلیسی در سال 1872 میلادی به دنیا آمد. او در  دهه آخر قرن نوزدهم میلادی حرکت زیباشناسانه ای را در طراحی به اجرا گذاشت.

قرن‏ نوزدهم زمانی بود که هنر های تجسمی در انگلیس‏ در بالاترین حد خلاقیت و باروری خود قرار داشت. در اوایل و هم چنین در پایان این قرن،آن ها از تأثیر گسترده جهانی برخوردار بودند.

هنر نوین

هنر نوین (Art Nouveau) ، یا ژوگانداستیل (Jugendstil)، در کشور انگلستان،به همت شاعر هنرمند،ویلیام موریس،و در واکنش به محیط زندگی جدیدی که ماشین‏ها برای انسان ساخته‏اند متولد شد؛و هدف از خلق آن،آفرینش هنری مفید و درعین‏حال زیبا در قالب تلاشی رمانتیک‏ می‏باشد.

"هنر نو " (آرت نوو)، (آرنوو)

با ورود مباحث و پرسش های جدید به قلمرو هنر امر دیگری که اتفاق افتاد ، از هم پاشیدن مرزهای هنری بود ، اگر چه هر یک از هنرها به تنهایی می توانست همچنان پایبند اصول سنت های رایج خود باشد ، هنر دیگر نمی توانست در میان مرز بندی های گذشته به دستاوردهای نوینی برسداز این رو هنرها بر یکدیگر تاثیرات همسانی گذاشتند و امروزه وقتی مکتبی با شیوه ای مورد بررسی قرار می گیرد ، محدود درچهار چوب یک هنر خاص نیست .

مهمترین تاثیرگذاری " هنرنو" در سبک تزئینی مربوط به  طراحی معماری، مبلمان، محصولات خانگی، مد لباس و گرافیک بود که طی دو دهه از حدود سال 1890 به طور فراگیر در سرتاسر اروپا و ایالات متحده رایج شد.

این سبک در آلمان به عنوان "یوگند شتیل" (سبک جوان) و در ایتالیا به عنوان "استیل لیبرتی" (سبک آزاد) شهرت یافت.

 مفهوم آرت نوو

هنرنوین یا "آرت نوو"  بسیار گسترده تر از توصیف آن به عنوان سبکی متشکل از نقوش اندام وار مواج و گیاهی است که از آن مستفاد می شود. در واقع آرت نوو عامل تعیین کننده ای در کنار نهادن رویکرد تاریخ گرایانه سده نوزدهم بود و نقش مهمی در بسط و توسعه مفاهیم اولیه مدرنیسم داشت.

اگرچه ریشه های این سبک بسیار پیچیده است، اما می توان پیوندهای آن را با جنبش هنر و صنایع دستی، هنر پیش از رافائل، و تزئینات سلتی و باسمه های ژاپنی تشخیص داد. اگرچه هنرمندان "آرت نوو" اساسا به عنوان «نقاش هنرمندان» هنرهای زیبا پرورش یافته بودند، اما بسیاری از طراحان پوستر ،خیلی زود قابلیت های لیتوگرافی رنگی را کشف کردند، و از این رو آثار این سبک را در گستره ای وسیع قابل دسترس و همگانی کردند. سبک حروف نگاری نامتقارن و فرم های تزئینی حرف چاپی مربوط به تصاویر آرت نوو که در سرتاسر دهه 1920 رایج بود، و احیاء مجدد آن طی دهه پر اوهام 1960 مشهود است.

طراحان برجسته این سبک عبارت بودند از"ژول شره"، "یوجین گرازیت" و "آلفونس موشا " در پاریس،" اوبری بردسلی"، "والتر کرین" و برادران "بگاراستاف" در انگلستان، "لوئیس رد" و "ویل براولی" در امریکا، "هنری وان دوولد" و" یان تروپ" در بلژیک، "گاستاو کلیمت"، "کولمان موزر" در استرالیا و "پیتر برنس "جوان در آلمان.

هنر نوین در هنرهای تزئینی‏ و تصویرسازی

«اوبری بردسلی» (A.Beardsley) و«موشا» (Macha) ، توانستند هنر نوین را در جهت هنرهای تزئینی‏ و تصویرسازی به کار ببندند.برخلاف‏ سمبولیسم،هنر نوین در تمامی اروپا به موفقیت‏ چشمگیری دست یافت،در آلمان،با اسم«ژوگاند استیل»و از طریق مجله«ژوگاند»که از سال 1896 در مونیخ انتشار یافت.  

آخرین احیاءگران هنر پیش از رافائل‏ (pre-raphaelites) «ادوارد برن جونز» (edward burne-jones) و پس از وی«اوبری‏ بردسلی» (aubrey-beardsley) حرکت‏ سمبولیست اروپا را تأثیر قرار دادند. هر دوی آنها در ایجاد نقاشی های دوره«آبی» (blue period) پیکاسوی جوان سهیم بودند و به خصوص‏ «بردسلی»همه‏جا از«بارسلونا»تا«سن پطرز بورگ»مورد تحسین و پیروی قرار گرفته.حتی‏ آندسته از هنرمندان انگلیسی که تأثیری مستقیم‏ روی دیگران نداشتند بعدها به خاطر خاصیت بارز کارهایشان شناخته شدند.

مسلماً هنر مندانی که به دستاوردهای جدیدی دروادی هنر رسیدند و مباحثی نو را در حیطه کار هنری خویش ارائه کردند ، فلسفه خاصی را مد نظر داشته اند و به مددرسیدن به آن مفاهیم و جهت پاسخ به نا یافته هایشان دست به خلاقیت زدند . هنرمند غربی در خلق آثارش بر مقیاس های طبیعی و نگاه خود تکیه می کرد و تجسم طبیعت گرایانه و مادی اشیاء ، یک ارزش قلمداد می شد.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد