ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
مستی که از حد بگذرد کی بی تو آرامم کند
من آهوی سرگشته ام باید کسی رامم کند
لبهای تابستانی ات لبهای سوزان مرا
باید شرابی داغ را با بوسه در کامم کند
هر لحظه میابی مرا در بستر ناب غزل
شاید که چشم مست تو در عشق بدنامم کند
وقتی مرا حل میکنی در جام مولانا شبی
باید بگویی شمس را تا وصف اندامم کند
امشب اگر دیوانگی با مشت بر در میزند
می خواهد از این مصلحت در بوق اعلامم کند
پوران محتشم(پرنیان)